۲
شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۲۴
نقدی از برنده نوبل اقتصاد 2008 بر نظرات ترامپ و طرفدارانش

افکار تیره و تار جمهوریخواهان

آمریکای امروز شباهتی به آنچه جمهوریخواهان می گویند ندارد
پل کروگمن برنده جایزه نوبل اقتصاد 2008 در نقدی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، نظرات ترامپ کاندیدای جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را مورد انتقاد قرار داد.
افکار تیره و تار جمهوریخواهان
پل کروگمن برنده جایزه نوبل اقتصاد 2008 در نقدی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، نظرات ترامپ کاندیدای جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را مورد انتقاد قرار داد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، متن نقد کروگمن بدین شرح است:
من متولد دهه پنجاه میلادی هستم و این یعنی زمانی را می توانم به خوبی به یاد بیاورم که محافظه کاران و دست راستی ها بر سر چپ هایی که به بی عدالتی و نژادپرستی در جامعه آمریکا اعتراض می کردند، فریاد می کشیدند: «اینجا آمریکاست، یا دوستش داشته باش یا بگذار و برو». اما این مسئله به سالهای دور باز می گردد. این روزها خوار کردن آمریکا، همان آمریکایی که در آن زنان و اقلیت ها جای خود را پیدا کرده اند، کار و دغدغه ی جناح راست و محافظه کاران شده است.
برای شفاف سازی باید به این نکته اشاره کنم که تحول خواهان در آمریکا هنوز نسبت به بسیاری از مسائل منتقدند و به دنبال تغییر می گردند. اما آنها همچنین به پیشرفت هایی که تا به امروز صورت گرفته واقفند. بعلاوه، «تغییر» در نگاه آنها گام هایی کوچک و گذاشتن آجری نو بر دیوار است و نه از اساس خراب کردن و از نو ساختن بنا.
اما در طرف راست منشور سیاسی، هر روز چهره های شاخص بیشتری را می توان یافت که که آمریکا را ویرانشهری کابوس وار تصویر می کنند.
این مسئله در مورد ترامپ که جهان را از پشت عینکی به رنگ خون می بیند، کاملاً صدق می کند. منبع این نگاه او به آمریکا، تبلیغات و مدعیات گروههای نژادپرست و نئونازی است. از دید او، جنایت در آمریکا بیداد می کند، شهرها به مناطق جنگی می مانند و دسته های جنایتکار خارجی از مرزهای بی در و پیکر آمریکا وارد این کشور می شوند. در دنیای واقعی اما، میزان جرم و جنایت در یکی از پایین ترین سطوح خود در تاریخ ایالات متحده قرار دارد، روح شهری به طور ملموسی احیا شده و نرخ خالص مهاجرت از مکزیک به آمریکا منفی است.
این دید تیره و تار به ترامپ و انصار او محدود نمی شود. بسیاری از افراد برجسته و کهنه کار حزب جمهوری خواه مانند پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان و یکی از تئوری پردازان اصلی حزب، تصویر مشابهی از آمریکا را ترویج می کنند؛ تصویری که در برابر واقعیت ها قد علم می کند.
آقای رایان عزیزکرده اهل رسانه است. رایان حمایت از خود را نه آنچنان مرهون هم حزبی های خود که بیشتر مدیون اصحاب رسانه است؛ همان ها که علی رغم ظلم و فریب مستتر در طرحها و پیشنهادات او، از سالها پیش سیمای محافظه کاری جدی و درست کار را در وجنات او یافتند. در این انتخابات پل رایان با جدا نکردن مسیر خود از ترامپ-بعد از تمام رفتار وقیحانه او و حتی زیر سؤال بردن انتخابات-نمایشی از بی جربزگی سیاسی را به اجرا گذاشته است. با این همه به گواه گذشته، این رفتار رئیس مجلس به زودی از یاد خواهد رفت.
همین هفته پیش آقای رایان در یک سخنرانی خطاب به بنیاد جوانان حزب جمهوری خواه، بدون اینکه نامی از ترامپ ببرد، تصویری از آمریکا را ترسیم کرد که به مانند صحبت های ترامپ با واقعیت فاصله داشت.
برای رعایت انصاف باید ذکر کرد که آقای رایان از وضع حال نگفت و حرفا هایش متوجه آینده بود؛ آِینده ای که در آن هیلاری کلینتون رئیس جمهور آمریکا باشد. اما، بابد گفت که برنامه ی کلینتون را صرفاً می توان چپ میانه خواند، به عبارتی ادامه ای بر آنچه باراک اوباما توانست در دو سال اول ریاست جمهوری خود به اجرا گذارد. تصویر تیره و تاری که حرف های رایان به نمایش گذاشت، در حقیقت، بازتابی از نگاه او به این سیاست هاست.
از نگاه پل رایان، آمریکای کلینتون "عبوس و خوفناک" خواهد بود؛ در هر کجا که نظر برگردد "ملالت و افسردگی" فراوان است و "دیوان سالاری خشک و بی روحی بر امور حاکم خواهد بود". زیر سلطه خانم کلینتون آمریکا به مکانی بدل می شود "که اشتباق و شور زندگی" ار آن رخت بر خواهد بست. بنا به گفته های آقای رایان، این آمریکایی است که خانم کلینتون "به هر قیمتی می خواهد بسازد".
حال این سؤال مطرح می شود که آیا آمریکای امروز شباهتی با تصویری که جمهوری خواهان می سازند دارد؟ البته که خیر. در آمریکا ما مشکل کم نداریم اما در باتلاق یأس هم زندگی نمی کنیم. نیمی از طرفداران ترامپ آمارهای دولتی را قبول ندارند؛ من به به سراغ آنها نمی روم. آمار مؤسسه خصوصی گالوپ، نشان می دهد که 80 درصد از آمریکایی ها از استانداردهای زندگی خود رضایت دارند در حالیکه این آمار در سال 2008، 73 درصد بود. همینطور، 55 درصد خود را کامیاب قلمداد می کنند که نسبت به آمار 44 درصدی سال 2008، از خود پیشرفت نشان می دهد. این ارقام بی دلیل نیست: بهبود وضع اقتصادی پس از بحران مالی سال 2008 هر چند کند بوده اما بیکاری کاهش یافته، درآمدهای در سال گذشته در مسیر صعودی قرار رفته، و به لطف بیمه درمانی مصوب دولت اوباما (اوباما کر)، بخش بزرگتری از مردم آمریکا به بیمه های درمانی درسترسی دارند.

از همین روست که آمریکایی که آقای رایان ترسیم می کند با آمریکای واقعی هیچ تشابهی ندارد. اما دلیل انزجار راست مدرن از آمریکا چیست؟ در واقع امر، میان رویکرد هراس افکن آقای ترامپ و رفتار سیاسی آقای رایان تشابه چندانی نمی توان یافت اما تطابق منافعی که این دو جبهه در حزب جمهوری خواه درصدد نیل با آن است را می توان به وضوح مشاهده کرد. آشکار است که طرفدان آقای ترامپ به دنبال سرکوب و تحدید چه افرادی در جامعه هستند (مهاجران، رنگین پوستان، زنان-م)، از طرف دیگر حامیان ثروتمند آقای رایان و مکتب محافظه کاری که او نماینده آن است-نیز به دنبال خصوصی سازی تأمین اجتماعی و جمع شدن چتر حمایت اجتماعی دولت هستند که منافع آن اقشار آسیب پذیر جامعه را منتفع می سازد. برای رسیدن به این هدف مشترک، به نظر می رسد طرفداران این دو نگاه در حزب جمهوری خواه از هیچ تلاشی فرو گذار نکند.

سؤال بزرگ این است که آیا لگد مال کردن آمریکا در کلام می تواند یک راهبرد سیاسی موفق به شمار آید؟
بزودی روشن خواهد شد.
منبع : نیویورک تایمز
ترجمه : علیرضا کیانی
کد مطلب: 62316
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *