۰
سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۳۶
شورش اصولگرایان علیه اصولگرایی

از پهلوان پنبه‌ها تا نواصولگرایی

چند روز قبل بود که محمدباقر قالیباف نامه‌ای را در رسانه‌ها منتشر کرد که ضمن حمله مجدد به دولت از نیروهای خودی و جبهه اصولگرایان انتقاداتی را مطرح کرده بود.
از پهلوان پنبه‌ها تا نواصولگرایی
چند روز قبل بود که محمدباقر قالیباف نامه‌ای را در رسانه‌ها منتشر کرد که ضمن حمله مجدد به دولت از نیروهای خودی و جبهه اصولگرایان انتقاداتی را مطرح کرده بود. نامه‌ای که ضمن داشتن رنگ و بوی عصبانیت از نتایج انتخابات، نشان از سردرگمی‌ جریان اصولگرا دارد طوری که سعید جلیلی نیز در اظهار نظر اخیرش بخشی از اصولگرایان را مافنگی خوانده و گفته است: «اصولگراهای مافنگی امروز همان پهلوان پنبه‌هایی هستند که به دوپینگ عادت کردند و با قدرت لابی و تشکیلات، شایسته تر‌ها را حذف کردند و نوچه بازی و قبیله‌گرایی راه انداختند و حالا که عمرشان سرآمده می‌خواهند از طریق تئوریزه کردن فساد سیاسی‌شان و تسری دادن آن به بدنه اجتماعی؛ احتضارشان را عقب بیندازند.»
با بازگشتی به چند ماه گذشته به خوبی می‌توان فهمید که قالیباف حتی از همان ابتدای شروع انتخاباب نیز با دوستان خودش مشکل داشت و به دنبال ایجاد جریانی جدا از اصولگرایی بوده حالا نیز با انتشار این نامه خواستار بازسازی جریان اصولگرا و به نوعی نو اصولگرا شده است .
سیدمصطفی میرسلیم نیز در مصاحبه‌ای که با روزنامه ایران چندی پیش داشت انتقاداتی را نسبت به محمد‌باقر قالیباف و فعالیت‌های حزبی اش در جریان انتخابات داشته و گفته بود:« در صورت پیروزی آقای قالیباف قطعا خودم را سرزنش می‌کردم من اصلا با ایشان صحبت نکردم چون قبولشان نداشتم، قالیباف دوبار شکست خورده بود و پشتیبان حزبی نداشت و فقط خودش بود و یارانش.»
واکنش‌ها به این نامه محمد‌باقر قالیباف کم نبود اما نکته‌ای که کاملا مشخص است این است که ممکن است این نامه شروع شکافی جدی در جریان اصولگرایی باشد شکافی که می‌توان از آن با نام نو اصولگرایی یاد کرد و همین باعث سردرگمی‌میان اصولگرایان شده است که همچنین نامه‌ای توسط قالیباف منتشر می‌شود.
قالیباف ریاست جمهوری را فراموش کند
حسین کنعانی مقدم در گفتگویی که با فرارو داشته است این حرکت محمد باقر قالیباف را حرکتی اشتباه خوانده و به او پیشنهاد داده است که پست ریاست جمهوری را فراموش کند. کنعانی مقدم در این گفتگو تاکید داشته است: «به نظر من آقای قالیباف گویا نمی‌دانند که جریان‌سازی در ایران پایین به بالا است. یعنی اشخاص نمی‌توانند جریان ساز باشند و هر آنچه باید اتفاق بیفتد از سوی مردم است. به عقیده من طرح چنین موضوعی از سوی آقای قالیباف کاملا اشتباه بوده و موضوعیت ندارد و صرفا به نوعی با الفاظ بازی کرده است و هیچ جایگاهی در گفتمان سیاسی ندارد. امثال آقای قالیباف که صبقه سیاسی و حضور در رده‌های بالای کشور را دارند نباید فکر کنند که حتما باید در جایگاه ریاست جمهوری حضور داشته باشند. آقای قالیباف هم می‌توانند در جایگاه دیگری فعالیت کنند.»
اعتراف به نقاط ضعف
مهدی چمران نیز به این نامه واکنش نشان داده و در این واکنش گویی به سردرگمی‌وبه هم ریختگی جریان اصولگرا اعتراف کرده و گفته است:« ضعف‌های بسیاری وجود دارند که باید آنها را رفع کرد. ما بر نقاط قوت خود، خوب کار نکردیم و هم افزایی را در درون جبهه به درستی انجام ندادیم و نتوانستیم تمام نیروها را جذب کنیم.
نمی‌خواهیم نامی‌جدید برای اصولگرایی انتخاب کنیم ولی اصولگرایی هم باید هر آن در حال جهش و پیشرفت باشد و این از ضروریات اصولگرایی است. باید نو شویم ولی در چارچوب اصولگرایی. تعبیر«نو اصولگرایی» زیباست ولی به طور کلی از ضروریات اصولی ما هم این است که باید تغییر کنیم».
یکی دیگر از تفسیرهایی که می‌توان از این نامه داشت این است که قالیباف در صدد راه انداختن جریانی جدا از اصولگرایان است، حجت الاسلام حسین ابراهیمی‌در گفت و گو با خبرآنلاین در پاسخ به سوالی مبنی بر این که اگر آقای قالیباف بخواهد راه جدایی را پیش بگیرد و رئیس جریان نواصولگرایی شود، همان طور که آقای روحانی نماد جریان اعتدال شد، به پایگاه رأی اصولگرایان صدمه نمی‌زند؟ گفت: او رئيس جريان نواصولگرايي هم بشود، اتفاقی نمی‌افتد. هر کس خواست جدا شود! پیامبر در جنگ تبوک درباره کسانی که از ایشان جدا شدند فرمود «اگر خیری در او باشد به ما ملحق می‌شود اگر شری در او باشد خدا ما را از شر او حفظ می‌کند». روند ما ارزشی است. روند ارزشی قابل تغییر نیست. البته قدرت جذب را باید بیشتر و دفع را محدود کرد. اما اینکه یک نفر کنار برود، موجب شکست اصولگرایی شود؛ خیر چنین اتفاقی نمی‌افتد.
فرار از پذیرش شکست
عده‌ای دیگر اما تفسیر این نامه را قدرت طلبی قالیباف می‌دانند و معتقدند که او به دنبال جذب نیروهای اصولگرایی تحت رهبری خود است.
میرزایی نیکو عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی‌در گفتگویی که با ایرنا داشته است در این خصوص گفته:« نامه قالیباف به جوانان اصولگرا و درخواست از آنان برای ایجاد جریان جدید در بدنه اصولگرایی به دلیل شکستی است که وی از جریان اصولگرایی خورده و اصولگرایان وی را انتخاب نکردند در این نامه اوبه نوعی تلاش کرده شکستی که در انتخابات ریاست جمهوری خورده را به نوعی توجیه و به گردن سیستم بیندازد و بگوید من توانمند بودم ولی نگذاشتند که بیایم.
زمان آن رسیده که ریشه‌های جریان اصولگرایی در مورد قالیباف به نتیجه و جمع بندی برسند و تکلیف وی را مشخص کنند، بعید می‌دانم که وی با این گونه اقدامات هم بتواند موفق شود.»
خلأ در طیف اصولگرایان
محمود صادقی نیز دیگر نماینده در واکنش به این نامه آن را نشان از ایجاد خلأ در جریان اصولگرایی دانسته و معتقد است که قالیباف فقط بدنبال قدرت در این جریان است.
صادقی در گفتگویی که با ایرنا داشته گفته است: «کاری به انگیزه‌های شخصی این نامه ندارم و این موضوع به نیت قالیباف باز می‌گردد ولی رویکرد وی در این نامه معطوف به قدرت و عمل گرایانه است و این نگاه می‌تواند مشکلاتی را برای طیف اصولگرایان ایجاد کند. قالیباف به دلیل این که در انتخابات و کسب قدرت موفق نشد این نامه را با هدف رسیدن به راه‌هایی برای کسب قدرت نگاشت».
البته محمود صادقی در این گفتگو به دلایل ضعف اصولگرایان نیز اشاره کرده و گفته است:« از زمانی که رهبران فکری این طیف مانند آیت‌الله مهدوی کنی و عسگر اولادی درگذشتند و با ظهور پدیده‌ای مانند احمدی‌نژاد رو به رو شدیم، اصولگرایان دچار تشتت شکننده‌ای شده‌اند.»
در جست و جوی قدرت
یکی از آخرین افرادی که به این نامه واکنش نشان داده است سهیلا جلودار‌زاده است که او نیز مانند محمود صادقی اعتقاد به قدرت طلبی محمد‌باقر قالیباف دارد و او می‌خواهد خود را از اصولگرایان جدا کند. جلو دار زاده معتقد است که قطب‌های قدرت اقتصادی متعددی در جریان اصولگرا وجود دارد که هرکدام به دنبال کسب قدرت هستند.
شاید همین قطب‌های اقتصادی و قدرت طلبی اصولگرایان است که موجب شکست آنها درچند انتخابات اخیر شده است.
جلودار‌زاده در این باره در گفتگویی که با ایرنا داشته گفته است:«در درون اصولگرایان قطب‌های اصولگرایی متعدد اقتصادی ایجاد شده که هر کدام به دنبال سهم بیشتری از قدرت سیاسی هستند و می‌خواهند قدرت کامل را به دست آورند و معارض نداشته باشند.
برای مثال حزب موتلفه اسلامی‌یک قطب قدرت اقتصادی است که از روز اول با اصولگرایان بوده است، همچنین تعداد نامزدهای در درون جبهه مردمی‌نیروهای انقلاب (جمنا) برای انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت نشان دهنده این قطب‌های متعدد است.»
او همچنین در باره جبهه پایداری که یکی از جریانات اصولگرایان است گفته است:«جریان جبهه پایداری به عنوان جریان نوظهور بین اصولگرایان است که حتی پروتکل‌ها را هم رعایت نمی‌کند و با بی اخلاقی به دنبال دفع کردن رقبا است.» جلودارزاده با اشاره به قدرت طلبی قالیباف گفته است:«قالیباف به احتمال زیاد در این مرحله به این نتیجه رسیده که اصولگرایان باید به سمتی دیگر بروند و با منفک کردن خود از سایر بخش‌های اصولگرایی و حرکت به سمت جدید نشان می‌دهد که طالب رسیدن به قدرت در آینده است.»
به نظر می‌رسد هر چه به جلو می‌رویم عصبانیت اصولگرایان مانند هجمه‌هایی که هرروزه از راه‌های مختلف و به وسیله‌های رسانه‌هایی که دراختیار دارند علیه دولت مطرح می‌کنند از شکست در انتخابات تمامی‌ندارد. در این جناح هرکس ساز خودش را می‌زد و به دنبال ایجاد جریانی جدا و موازی برای خود است روشی که بار‌ها در آن شکست خورده و باز هم آن را ادامه می‌دهند.
کد مطلب: 72755
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *