۲
سه شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۳۳
گفت و گو با حسن رنگرز:

المپیک برای من یک حسرت همیشگی است

حقیقت ماجرای مسکو برای همیشه در دلم می ماند
در بین گوش شکسته ها کم نیستند قهرمانانی که با وجود شایستگی های بی بدیل، دست شان از رسیدن به مدال المپیک کوتاه مانده است. یکی از این کشتی گیران، حسن رنگرز است که به قول خودش، المپیک برای او یک «حسرت همیشگی» است، حسرتی که تا ابد رهایش نخواهد کرد.
المپیک برای من یک حسرت همیشگی است

در بین گوش شکسته ها کم نیستند قهرمانانی که با وجود شایستگی های بی بدیل، دست شان از رسیدن به مدال المپیک کوتاه مانده است. یکی از این کشتی گیران، حسن رنگرز است که به قول خودش، المپیک برای او یک «حسرت همیشگی» است، حسرتی که تا ابد رهایش نخواهد کرد.

برای کشتی گیری که در سال های بی رونقی کشتی فرنگی توانسته بعد از 32 سال مدال طلای مرحوم فیروز علیزاده را تکرار کند، برای فرنگی کاری که دو سال پیاپی عنوان فنی ترین کشتی گیر جهان را به خود اختصاص داده، برای مردی که «خودباوری» را به فرنگی کاران منتقل کرده و آغازگر راهی پرافتخار در رشته متبوعش بوده است، مدال المپیک شاید کمترین حق باشد که کم تجربگی، بدشانسی و وداع زودهنگام با کشتی، هرگز اجازه نداد این فرنگی کار به آنچه که استحقاقش را داشت، برسد.

در سال هایی که تلاش فرنگی کاران برای رسیدن به مدال های جهانی و المپیک ناکام می ماند و بهترین افتخارات این رشته عنوان های چهارمی و پنجمی بود، حسن رنگرز در سال 2001 صاحب گردن آویز طلا شد و سال بعدش نیز در آستانه کسب مدال طلا بود اما یک اشتباه عجیب، یک اتفاق تلخ و نادر، مدال طلای او را با گردن آویز برنز عوض کرد.

گرچه توانایی های رنگرز به اندازه ای بود که تعداد مدال هایش بیش از یک طلا و یک برنز باشد اما به دلائلی عمر قهرمانی اش خیلی کوتاه شد و در سن 25 سالگی، پیش از مسابقات جهانی 2005 بوداپست مجبور به خداحافظی از دنیای قهرمانی شد.

البته او هیچ گاه از کشتی فاصله نگرفت و تحت عنوان سرمربی تیم ملی جوانان، سرپرست، نایب رئیس فدراسیون و ... در سال های اخیر با کشتی همکاری داشته و امروز نیز مسئولیت فنی تیم ملی کشتی مراکش را برعهده دارد و با این تیم در المپیک ریو حضور خواهد داشت.

درحالیکه هر لحظه به میدان بزرگ المپیک نزدیک می شویم پای صحبت های حسن رنگرز نشستیم، حرف های قهرمان سابق جهان با "مردم سالاری" در مورد گذشته و آینده را در زیر می خوانید:

 

** اسم المپیک که می آید چه حسی پیدا می کنید؟

اسم المپیک برای من یک حسرت بزرگ و همیشگی را تداعی می کند، اما جدای از آن، انصافا اولین چیزی که با نام المپیک به ذهنم می رسد، کسب سه مدال طلای کشتی فرنگی در المپیک لندن است، اتفاقی که خیلی خوشایند بود.

 

** چه چیزی باعث شد که در کارنامه حسن رنگرز مدال المپیک نباشد؟

المپیک اول (2000 سیدنی) را در شرایطی رفتم که عضو تیم ملی جوانان هم بودم. بسیار جوان و بی تجربه، درحالیکه برای حضور در میدانی مثل المپیک، تجربه بسیار مهم است. در المپیک دوم هم با وجودی که پیش از آن دو بار لازارو ریواس کوبایی را برده بودم، اما در اثر یک ثانیه غفلت، نتیجه کشتی تغییر کرد و بعد از آن هم در شرایطی که 25 سال داشتم، از کشتی کنار رفتم و امکان اینکه بار دیگر حضور در المپیک را تجربه کنم را پیدا نکردم.

 

** البته این اتفاق تلخ برای خیلی از گوش شکسته ها رخ داده که با وجود دنیایی از استعداد و توانمندی در المپیک ها ناکام بوده اند.

خیلی از کشتی گیران شایسته ای بوده اند که در المپیک به حق خودشان نرسیده اند که اجازه می خواهم اسمی از کسی نیاورم، به هر حال ورزش قهرمانی بی رحمی های خاص خودش را دارد و خیلی از ورزشکاران ما در اوج شایستگی، با وجود کسب مدال های متعدد جهانی، اما دست شان از رسیدن به مدال المپیک کوتاه مانده، در نقطه مقابل هم داشتیم کشتی گیرانی را که بدون کسب مدال جهانی و یا حتی قاره ای، در المپیک مدال گرفته اند که خب طبیعتا آنها آدم های خوش شانسی بوده اند.

 

** در آن سال ها بحث های متعددی در مورد اینکه چرا در آتن نتیجه نگرفتید، مطرح شد. شما پرامیدترین کشتی گیر اردوی ایران در المپیک 2004 بودید.

نتیجه گرفتن در المپیک معلول عوامل مختلفی است که آنچه از همه مهم تر هست، حضور در مسابقات با آمادگی صددرصدی بدنی و روحی است. شاید من به تناسب آمادگی جسمانی قابل ملاحظه ای که داشتم، از نظر روحی و روانی در شرایط ایده آلی برای حضور در المپیک نبودم. فشار و استرس بسیار زیادی برای کسب نتیجه در آن مقطع روی من وجود داشت و همین شرایط مرا برای کسب مدال بسیار سخت کرد، ضمن اینکه با قرعه خوبی هم مواجه نشدم و در دور اول باید با جدی ترین حریفم مصاف می دادم.

 

** حرف المپیک که می شود آنهایی که این میدان را تجربه کرده اند دائم تکرار می کنند که المپیک زمین تا آسمان با هر میدان دیگری فرق می کند. چنین دیدگاهی خودش استرس مضاعفی را به همراه دارد.

المپیک هر چهار سال یک بار برگزار می شود و خیلی از ورزشکاران شانس حضور در المپیک بعدی را پیدا نمی کنند، و یا حتی اگر باز هم ملی پوش تیم شان باشند، معلوم نیست در چه شرایط جسمانی ای هستند و ممکن است اصلا وضعیت خوبی نداشته باشند. به خاطر همین باید تمام سعی ات را بکنی تا از اولین حضور در المپیک نهایت استفاده را ببری. موضوع دوم هم این استن که قله افتخارات یک ورزشکار در المپیک طراحی می شود و همچنین انگیزه های مالی که در کنار کسب مدال در المپیک هست، خودش یک موضوع جدی است. درهر صورت قاعده کسب مدال در المپیک با مسابقات قهرمانی جهان متفاوت است و ارزش مدالش هم طبعا بیشتر از هر مدال دیگری است. به همین خاطر است که ورزشی ها اصرار دارند که فضای اردوهای پیش از این مسابقات، باید المپیکی باشد و نگاه ویژه مسئولان سیاسی کشور در ارتقای مباحث انگیزشی ورزشکاران اهمیت زیادی دارد.

 

** تیمی که قرار است مرداد ماه امسال در المپیک ریو روی تشک برود را چطور می بینید؟

شرایط سنی کشتی گیران ما در مقایسه با المپیک قبلی به مراتب بالاتر رفته، قوانین تغییر کرده و قطعا المپیک سختی را پیش رو خواهیم داشت. در 59 کیلو حمید سوریان حریفان جدی ای پیش رو دارد، اسماعیل بوره رو کوبایی، روشن بایراموف آذربایجانی، کشتی گیران ژاپنی، کره شمالی، کره جنوبی و حریفانی از این دست که عمدتا آسیایی هستند کار را برای حمید سخت می کنند اما من فکر می کنم با توجه به سابقه و تجربه سوریان و همچنین کشتی هایی که در گزینشی المپیک گرفت، او در کاروان ورزش ایران شانس زیادی برای تکرار عنوان قهرمانی خودش دارد، هرچند که کارش دشوار خواهد بود.

 

** امید نوروزی چطور، برای تکرار مدال طلای او چقدر شانس قائلید؟

امید کارش خیلی سخت است، البته او هم از کشتی گیرانی است که می تواند مدال بگیرد اما رقابت جدی ای در این وزن بین فرانک استابلر آلمانی، تاماش لورینچ مجارستانی، رسول چونایف آذربایجانی، ریو هان سو کره جنوبی، کشتی گیر صربستانی و نماینده ایران وجود دارد.

 

** سعید عبدولی در المپیک قبلی در کسب مدال ناکام بود. امسال وضعیتش را چطور می بینید؟

او هم کارش در مقابل رومن ولاسف روس، اندی بیسک آمریکایی، مارک مادسن دانمارکی، سلجوق جبی ترک و کیم هیون وو کره جنوبی دشوار خواهد بود. در وزن 85 کیلو حبیب الله اخلاقی هم ژان بلنیوک اوکراینی، آلکسی میشین روس، رستم آساکولف ازبک و سامان طهماسبی از آذربایجان را پیش رو دارد.

 

** و سنگین وزن ها چطور؟

قاسم رضایی در ترکیب تیم اعزامی به ریو، بهترین شرایط ممکن را دارد. به این دلیل که فینال وزن 96 کیلوی مسابقات جهانی سال گذشته را برابر آرتور الکسیان ارمنی برگزار کرده و طبق قانون فینالیست ها در دو گروه متفاوت قرار می گیرند و درواقع قاسم رضایی تا فینال با حریف مستقیم خودش رودررو نخواهد شد. تنها کشتی گیری که تا پیش از فینال می تواند قاسم را تهدید کند نماینده روسیه است که البته از نظر کارشناسان، رضایی می تواند برنده این کشتی باشد. به عقیده من، در مجموع 6 وزن، بیش از همه می توان روی مدال قاسم رضایی حساب کرد که البته پیش بینی رنگ مدالش دشوار است.

 

** برای بشیر باباجانزاده هم شانس کسب مدال قائل هستید؟

بشیر در حد فاصل دو المپیک، به دلیل حواشی ای که درگیرش شد و البته خودش در آن نقش زیادی نداشت، نتوانست خیلی منسجم و المپیکی تمرین کند و روزهای بسیار خوبی را از دست داد، درحالیکه او یک استعداد فوق العاده در سنگین وزن است و مدال برنز جهانی را هم در کارنامه دارد. بشیر در جام پیتلانسکی لهستان توانست از سد امیر قاسمی منجزی عبور کند و با توجه به تجارب ارزنده ای که دارد، محمد بنا برای المپیک به او اعتماد کرد. در این وزن میخان لوپز کوبایی که دومین کشتی گیر پرافتخار رشته فرنگی است در یک سمت جدول قرار می گیرد و رضا کالایپ ترک که چندین مدال طلا، نقره و برنز جهانی دارد نیز در یک طرف دیگر جدول، بشیر در مسابقات جوانان جهان در سال 2008 استانبئول هم کشتی حساسی با کالایپ گرفت. البته کشتی گیران دیگری هم از اوکراین، گرجستان، آلمان، چین و قزاقستان هم در این وزن هستند که می توانند بشیر را تهدید کنند.

 

** تیم اعزامی به ریو همان تیمی است که به لندن رفت، این المپیک چطور، چه تفاوت هایی با المپیک قبلی دارد؟

شرایط این المپیک بسیار متفاوت از المپیک هایی که قبلا دیده ایم. یکی بحث تغییر قوانین است و دوم اینکه داوران نسبت به برخی کشتی گیران ما حساس هستند، تعدد رقبا نیز کار را بسیار سخت می کند. همچنین وزن 59 کیلو، ادغام دو وزن 55 و 60 کیلوست. در وزن 66 کیلو حضور مهمانان ناخوانده ای از 71 کیلو را شاهد هستیم و در وزن 75 کیلو هم شرایط به نوع دیگری است، سعید عبدولی در چهار سال گذشته به نظر من خیلی با نگاه المپیکی کار نکرده و فقط در جهانی 2015 حضور جدی او را در 75 کیلو شاهد بودیم. به هر شکل کار برای کسب مدال سخت است اما کشتی فرنگی ما نشان داده که جزو مدعیان است و با تکیه بر تجربیات گذشته می تواند به مدال های خوشرنگ دست پیدا کند.

 

** المپیک خاطره جالبی را برای تان تداعی نمی کند؟

در المپیک 2004 که من یکی از شانس های مسلم کاروان ورزش ایران برای کسب مدال بودم یک سری از دوستان پیشنهاد کردند که برادر دوقلویم حسین هم به آتن بیاید و وزن کشی کند و من به جایش کشتی بگیرم که البته به دلائل شخصی و اخلاقی این موضوع را منتفی کردیم.

 

** چه تعریفی از حسن رنگرزِ کشتی گیر از دید کارشناسانه دارید؟

حسن رنگرز کشتی گیری بود که علیرغم برتری فنی و آمادگی جسمانی قابل ملاحظه ای که داشت قربانی شرایط و اتفاقات کشتی فرنگی در روزهایی شد که هنوز این رشته به بلوغ کامل نرسیده بود. به عبارتی من هزینه یک سری از اتفاقاتی را پرداخت کردم که بعدها تجربه ای شد برای عزیزانی که به استمرار و تثبیت افتخارات کمک کردند و بعد از من خیلی از قهرمانان ما توانستند به دو، سه و حتی شش مدال برسند، شاید آن زمان برای کشتی فرنگی که سابقه کسب افتخار نداشت پرداخت این هزینه ها برای کسب تجربه لازم و ضروری بود.

 

** امروز فکر می کنید که حق واقعی حسن رنگرز چه بود؟

من فکر می کنم با توجه به سابقه ای که داشتم و دو سال فنی ترین کشتی گیر دنیا شدم، حداقل کسب یک مدال المپیک حق من بوده اما خب حق را نمی شود با نگاه شخصی تعریف کرد و باید دید پروردگار چطور حق را برای شما طراحی کرده است. در واقع حق را نمی شود از منظر شخصی تفسیر کرد و همیشه یک سری عوامل دست به دست هم می دهد تا شرایط برای کسب مدال مهیا شود، برای من هم به همین شکل بوده است.

 

** شما یکی از قهرمانانی بودید که خیلی زود از کشتی کناره گیری کردید، البته در آن مقطع شرایط خیلی بدی بود و خداحافظی درست ترین کار ممکن به نظر می رسید، اما حالا که به سال 2005 بازمی گردید فکر می کنید آن تصمیم چقدر عاقلانه و منطقی بود؟

من علیرغم میل باطنی ام از کشتی کناره گیری کردم. خداحافظی من محصول به بن بست رسیدن بود. یک سری اتفاقات دست به دست هم داد و شرایط طوری رقم خورد که بستر لازم برای ادامه فعالیت ورزشی من فراهم نبود. شاید این یکی از تلخ ترین تصمیماتی بود که در زندگی ام گرفتم و به خاطر آن تصمیم هم به لحاظ روحی و روانی روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتم. البته چاره ای هم نبود. امروز که به آن روزها برمی گردم نمی توانم در مورد درستی یا نادرستی تصمیم آن روزم قضاوت کنم و با قطعیت درموردش حرف بزنم اما آنچه که قاطعانه می توانم بگویم این است که راه گریز و چاره ای نبود. شرایط به شکلی بود که مرا به سمت و سویی سوق دادند که نتوانم تصمیم دیگری بگیرم و خداحافظی ام در سن 25 سالگی اجتناب ناپذیر بود.

 

** اتفاقی که در سال 2002 افتاد هنوز برای خیلی از کشتی دوستان قابل هضم نیست، امروز که 14 سال از آن ماجرا گذشته، می شود کمی واضح تر در موردش صحبت کنید؟

هنوز هم هر جای دنیا که برای مسابقات کشتی می روم در مورد آن اتفاق از من می پرسند. هر جا که در مجامع بین المللی حاضر می شوم اولین بحثی که مطرح می شود و کشتی گیران و مربیان در موردش می پرسند چرایی اتفاقی است که در مسکو رخ داد. آن هم از جمله اتفاقاتی هست که مانند کناره گیری زودهنگام من در سن 25 سالگی از کشتی، موضوعات مختلفی در موردش مطرح است و همیشه سعی می کنم اصل ماوقع در دلم بماند چون دلم نمی خواهد با واکاوی یک سری از اتفاقات و خاطرات موجب تألم خاطر برخی از دوستان شوم که به حق در مقاطعی به من خدمت کردند و برایم زحمت کشیدند اما در جاهایی هم کمال بی انصافی را در حق من روا داشتند.

 

** از مسیری که بعد از خداحافظی از دنیای قهرمانی طی کردید، راضی هستید؟

فکر می کنم مسیر درستی بود. خداراشاکرم که مسیری را پیش رویم گذاشت که بتوانم بدون لغزش و اشتباه آن را طی کنم. سعی کردم تلخی وداع زودهنگام با کشتی را در حوزه تحصیلات پیگیری کنم. توانستم در دو رشته متفاوت مدیریت ورزشی و علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل بدهم و همین روند را هم تا مقطع دکترا ادامه دهم. در حوزه اجرایی هم سعی کردم مجموع تجارب عملیاتی، میدانی و علمی خودم را در جایگاه مشاور وزیر، نایب رئیس فدراسیون کشتی و عضو هیات مدیره صندوق حمایت از قهرمانان در طَبق اخلاص به کار بندم و امیدوار هستم که خدمت صادقانه من نزد خداوند مقبول باشد. به هر حال چند صباحی امانتی دست من بوده و صندلی ای را اشغال کردم که امیدوارم موثر بوده باشد.

 

** و در بُعد مربیگری چطور، کارتان در این حوزه چقدر از نظر خودتان راضی کننده بود؟

نمی توانم کتمان کنم که در همه این سال ها، خارج از کارهای اجرایی که زمینه اش توسط دوستان فراهم شد، دغدغه ام همیشه کار مربیگری بوده و این کار را با عشق و علاقه ای وصف ناشدنی پیگیری می کنم و تمام تلاشم این است که داشته های فنی خودم را به جوان های خوب کشورم انتقال بدهم، هرچند که اکنون در خارج از کشور مربیگری می کنم اما امیدوار هستم که یک روزی دوباره زمینه این کار برایم فراهم شود و در داخل کشور ادای دین کنم.
گفت و گو : مرضیه دارابی

کد مطلب: 58379
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *