۰
يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۵۴

دیجیتال، به مثابه ستاره مرگ

ریچ کارل‌گارد
«دیجیتال، همه چیز را تغییر می‌دهد.» حتما این جمله را پیش‌تر شنیده و شاهد بوده‌اید: سال 1981 (رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام)، 1984 (رایانه اپل مکینتاش)، 1994 (نخستین مرورگر تجاری وب، نت‌اسکیپ)، 1998 (تأسیس گوگل) و 2007 (معرفی آی‌فون اپل).
دیجیتال، به مثابه ستاره مرگ
«دیجیتال، همه چیز را تغییر می‌دهد.» حتما این جمله را پیش‌تر شنیده و شاهد بوده‌اید: سال 1981 (رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام)، 1984 (رایانه اپل مکینتاش)، 1994 (نخستین مرورگر تجاری وب، نت‌اسکیپ)، 1998 (تأسیس گوگل) و 2007 (معرفی آی‌فون اپل).
البته که دیجیتال همه چیز را متحول می‌کند؛ نه یک بار، بلکه بارها. فناوری دیجیتال مانند یک ستاره مرگ است (منظور سلاحی تخیلی و کروی شکل است که در فیلم‌های جنگ ستارگان به تصویر کشیده شد). نخست حرفه، شرکت و تجارت شما را به‌سوی مدار خود می‌رباید و سپس مدل قدیمی (اما سودآور) کسب‌وکار شما را مضمحل می‌کند. در نهایت نیز قوانین خود را در مورد نحوه اداره کسب‌وکار جدیدتان بر شما تحمیل می‌نماید. یا خود را با این شرایط وفق دهید یا محکوم به فنا شوید. یا با قواعد دیجیتال بازی کنید یا از بازی کناره‌گیری کنید. نه فقط یک بار، بلکه دوباره و دوباره.
فروشگاه‌های وال‌مارت را مدنظر قرار دهید، فروشگاه‌ زنجیره‌ای بزرگی که 11500 شعبه، 2.3 میلیون نفر کارمند و 482 میلیارد دلار درآمد دارد. وال‌مارت در ساال 1962 تأسیس شد اما «سام والتون» از اسکنرهای بارکد دیجیتالی برای گردآوری اطلاعات و رایانه‌ها برای پردازش اطلاعات به‌منظور پشت سر گذاشتن رقبای خود مانند فروشگاه‌های تخفیف‌دهنده Sears و Kmart بهره جست که با کندی به سمت دیجیتال‌شدن حرکت می‌کردند. اما وال‌مارت هنوز نمی‌تواند آسوده خاطر باشد. رشد آتی آن از سوی آمازون، علی‌بابا و سایر شرکت‌های دیجیتال تهدید می‌گردد.
ستاره مرگ دیجیتال با شتاب قانون مور سیر می‌کند. یعنی هر 18 تا 24 ماه قدرت آن مضاعف می‌گردد. اما وقتی این ستاره مرگ شما را به مدار خود می‌کشد، شما با گزینه‌ای دشوار مواجه می‌شوید. یا با همان شتاب قانون مور، بهره‌وری شرکت خود را ارتقا دهید و یا از دور رقابت خارج شوید.
چه‌طور می‌توان از این سرنوشت شوم اجتناب نمود؟ در یکی از کنفرانس‌های اخیر فوربس با موضوع انقلاب دیجیتال، ما تکنیک‌ها و راهبردهای بقا در فضای رقابت دیجیتالی را مطرح کردیم. شرکت 50 میلیارد دلاری سیسکو نیز همانند وال‌مارت، موفقیت شایان‌توجهی کسب کرده است. با این حال آینده این شرکت نیز از سوی شرکت سریع‌تر رو به رشد هوآوی که در شهر شنزن چین استقرار دارد و شرکت‌های خدمات رایانش ابری هموطنش که امکانات پردازش، ذخیره‌سازی و ارتباطاتی را طبق احتیاجات‌تان به شما ارائه می‌کنند، مورد تهدید قرار گرفته است.
سیسکو به خوبی می‌داند که به‌سرعت باید مدل تولید، فروش و عملیات خود را تغییر دهد. این شرکت موقعیت شغلی جدیدی به نام مدیر ارشد دیجیتال پدید آورد هاست که فرایند گذار را رهبری نماید. این مدیر که فعلا «کوین باندی» است نه به مدیر ارشد اطلاعات بلکه به‌طور مستقیم به مدیر عامل سیسکو پاسخ می‌دهد. این نشان می‌دهد که این شرکت خود را در چه موقعیت اضطراری برای تطبیق با شرایط رقابت دیجیتال با غول‌های رایانش ابری مانند آمازون و مایکروسافت و غول در حال ظهور چینی، هوآوی و سایر شرکت‌های ریز و درشتی که مانند چمن می‌رویند، می‌بیند.
سیسکو رویکرد صحیحی دارد. مدیر ارشد دیجیتال باید مستقیما به مدیر عامل پاسخ دهد چرا که پست مدیریت ارشد اطلاعات در دهه 1980 پدید آمد اما وظایفش دچار تحول شده است. رشد انفجاری مقررات دولتی، پیچیدگی‌های تأمین مالی و تهدیدات هکرها بر امنیت شبکه و داده‌ها، بدین معنی بود که اکنون مدیران اطلاعاتی باید اکثر وقت خود را صرف امور تدافعی کنند. آنها مجبورند در مورد ایرادات ممکن بیندیشند و اینکه چگونه از وقوع آنها پیشگیری نموده و یا صدمات وارده را تخفیف دهند.
تحکیم امنیت وبسایت، ای‌میل یا ارتباطات اشخاص دشوار نیست. اگر مدیران اطلاعاتی مطابق با وظایف و توانایی‌شان، پاداش و حقوق دریافت کنند، همان کار را انجام خواهند داد. اما نکته ظریف این است که این وظایف به‌نحوی انجام شوند که موجب اخلال در سرعت، انعطاف‌پذیری و محبوبیت نزد مشتریان و یا آنچه که از آن با عنوان راهبرد تهاجمی شرکت نام می‌برند، نگردند. بنابراین احساس نیاز به نقش جدیدی شکل گرفته است که از مدیر اطلاعاتی تفکیک یافته است. بدین صورت آن را تصور کنید: اگر مدیر اطلاعاتی، فرمانده تکنولوژی تدافعی شرکت باشد، در این صورت مدیر دیجیتالی فرمانده تکنولوژی تهاجمی است. در واقع مدیر دیجیتالی از فناوری برای هدایت رشد فروش و سرعت آن بهره می‌جوید.
منبع: فوربس
ترجمه: نعیم نوربخش
کد مطلب: 63960
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *