۰
يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۲۰

جای نگرانی نیست

مهدی قوامی پور
جای نگرانی نیست

در « سال های بد » ، در دوره اصلاحات بودجه کشور بر اساس قیمت ۱۸ دلاری هر بشکه نفت تنظیم شده بود وقیمت نفت پس ازسقوط آزادی هولناک شروع به رشد کرد و به ۲۱ دلار رسید . خطیب محترمی درنماز جمعه تهران گفت حالا که قیمت نفت افزایش یافته چرا مردم بهره مند نمی شوند ؟ در حالی که دولت اصلاحات به جای تزریق پول نفت به اقتصاد کشور و ایجاد تورم ، اقدام به تاسیس صندوق ذخیره ارزی کرد تا بدین وسیله جلوی تنش های ناشی از نوسانات قیمت نفت را در اقتصاد کشور بگیرد و درآمد مازاد نفت را در بخش تولید سرمایه گذاری کند . اما دوستان و برادران مان خیلی نگران وضعیت اقتصادی مردم بودند . البته در آن زمان نه تورم این قدر بالا بود و نه ارزش پول ملی این قدر پایین ، و احتمالا حالا خیلی ها آن سال ها را به خاطر دارند ، اما دوستان و برادران مان نگران وضعیت اقتصادی مردم بودند؛ آن قدر نگران و ماتم زده که در مسجد هدایت ، مسجدی که مرحوم طالقانی در آن اقامه نماز می کرد و روزگاری محل تجمع مبارزان و انقلابیون بود ، برای کارتن خواب ها مجلس ختم نمادینی برگزار کردند . اما این کافی نبود و راضی شان نمی کرد. پس کمرهای همت را بستند و علی وار کیسه های غذا را شبانه بر در خانه ها بردند و شگفتا شگفت که اگر امیرمومنان در خلوت شب ها و در هیئتی ناشناس چنین می کرد برادران و دوستان مان در مقابل دوربین رسانه ملی چنین می کردند . خلاصه در آن « سال های بد » همه دوستان و برادران ما از وضعیت اقتصادی کشور می نالیدند و می گفتند وقتی وضعیت اقتصادی کشور چنین است و مردم در چنان وضعی ، توسعه سیاسی چه معنا دارد ؟ و البته کفن پوشان فرصت رفتن به خانه را نداشتند و همیشه و همیشه در خیابان ها آماده فداکاری بودند . در درون خانه گویا راه های گفت و گو یکی پس از دیگری به بن بست می رسید اما رئیس جمهور اصلاحات در بیرون خانه صحبت از گفت و گوی تمدن ها کرد تا نقطه پایانی باشد بر نظریه جنگ تمدن ها و بی مهری دیگران در حق ملت ما . اما برادران ما این همه خفت را نمی توانستند تحمل کنند . گفت و گو ؟ آن هم با غرب که از بند ناف گویا با هم دشمن بوده ایم در حالی که ما گفت و گو با شما اصلاح طلبان کج اندیش را نیز روا نمی دانیم ؟ کم کم ما هم باورمان شد که راه را به خطا می رویم . باید کسی می آمد و مسیر را اصلاح می کرد و ناگهان کسی آمد که آمدنش را همچو صبح می دانستند . او از مهرورزی و عدالت با ما گفت و از آمدن نفت بر سر سفره ها . تازه یادمان آمد که ای داد چرا در سبد غذایی و بر سفره های ما نفت نیست ؟ یکی دیگر از برادران و دوستان مان از ژاپن اسلامی گفت و ما زیر لب با خود گفتیم چرا که نه ؟! ژاپن نه نفت دارد نه گاز و نه مس و نه هزار هزار منابع معدنی و سرزمین های حاصلخیز و هوش و استعداد ایرانی و هزار درد بی درمان دیگر . اما مسیر ژاپن از نظر برادران و دوستان مان از چین می گذشت . به چین که رسیدیم کالاهای چینی عدالت مان را زمین گیر کردند و نه تنها نفت را بر سر سفره ها نیاوردند بلکه نان را هم از سفره های ما بردند . به چین که رسیدیم ژاپن از ما دور و دورتر می شد. بودجه کشور براساس هر بشکه نفت به قیمت ۴۰ دلار تنظیم شد و نفت تا مرز ۱۲۰ دلار رسید اما آن خطیب محترم حالا دیگر یادش نمی آمد که از افزایش قیمت نفت و بهره مندی مردم چیزی بگوید . پس دیگر عدالت اقتصادی محور نبود و حالا همه باید فراموش می کردیم مجلس ختم نمادین و حرکت علی وار جلوی دوربین رسانه ملی را . حالا اولویت های دیگری مطرح بود . یعنی پیش از آن که به عدالت و مهرورزی برسیم از آن ها گذشته بودیم و کفن پوشان حالا در پست ها و سمت های دیگر رنج و خستگی سالها را از تن به در می کردند و از کفن هاشان جز خاطره چیزی برجای نمانده بود و البته آن لپ تاب معروف که همه اسناد را در خود داشت و همیشه و همواره همه را تهدید به افشاگری می کرد هیچ گاه گشوده نشد مثل آن لیست در جیب بغل که با توصیه دوستان شفیق هرگز ارائه نشد . در این سال های خوب که دیگر منحرفان و کج اندیشان اصلاح طلب در قدرت نیستند ارزش پول ملی هر روز سقوطی دیگر را تجربه می کند و تورم همچنان در حال صعود است . فاصله طبقاتی به شکافی غیر قابل بازگشت تبدیل شده است و اصولا چیزی به نام قشر متوسط به افسانه پیوسته است . اما جای هیچ نگرانی نیست. رئیس جمهوری دولت عدالت گستری و مهرورزی اخیرا در سازمان ملل گفته اند درآمد سرانه هر ایرانی بیش از ۴ هزار دلار است و البته ایشان نگفتند که آیا این درآمد سرانه ۴ هزار دلاری واقعا عادلانه در بین مردم تقسیم شده است یا نه ؟ چرا که یکی از وجوه عدالت اجتماعی تقسیم عادلانه درآمد سرانه در بین مردم است وگرنه صرف افزایش درآمد سرانه نشانه بهره مندی افراد جامعه نیست. در واقع درآمد سرانه به شکل انتزاعی نشان می دهد که اگر درآمدهای ملی را تقسیم بر تعداد نفوس کشور کنیم به هر شهروند چه میزان تعلق می گیرد و این تفاوت بسیاری دارد با آن چه که در عالم واقع رخ می نماید . ضمن این که زمانی افزایش درآمد سرانه شاخصی برای بهبود وضعیت اقتصادی یک کشوراست که ناشی از رشد تولید داخلی و افزایش صادارات این کالاها باشد . کالاهای که به وسیله کارکارگر ارزش افزوده ای دارند و نه صادرات نفتی و افزایش بهای نفت که عملا هیچ ربطی به تولید داخلی و ملی ندارد . اما هنوز جای هیچ نگرانی نیست چرا که تا چند روز آینده یارانه ها واریز خواهد شد . و باد همه چیز را با خود خواهد برد .

کد مطلب: 8830
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *