۰
دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۱۳
شهریور، پیک سفرها و تصادفات جاده ای

روزهای پایانی شهریور، موسم تصادفات جاده ای

همیشه همه چیز همان طور که منتظرش هستیم پیش نمی آید؛ این را وقتی کلاس سوم ابتدایی بودم یاد گرفتم. آن قدر خوب که هیچ وقت آن روز را یادم نمی رود.
روزهای پایانی شهریور، موسم تصادفات جاده ای
همیشه همه چیز همان طور که منتظرش هستیم پیش نمی آید؛ این را وقتی کلاس سوم ابتدایی بودم یاد گرفتم. آن قدر خوب که هیچ وقت آن روز را یادم نمی رود.
اول مهر بود. از اینکه ناچار بودم صبح زود از خواب بیدار شوم ناراحت بودم اما از اینکه بعد از سه ماه تعطیلی، قرار بود دوست گیسو طلاییم، سپیده را ببینم، قند توی دلم آب می شد.
کلی خاطره و حرف آماده کرده بودم که برایش تعریف کنم؛ اما به مدرسه که رسیدم، هیچ چیز مطابق انتظارم نبود. نه خبری از سپیده بود و نه شور و شادی بچه ها. سپیده تصادف کرده بود؛ موقع برگشتن از آخرین سفر تابستانی.
آخرین روزهای شهریور، آخرین سفر سپیده بود و بهار عمر سپیده خیلی زود خزان شده بود.
از آن روز تا حالا آخر شهریور که می شود، دلم هری می ریزد که نکند امسال هم سفرهای شهریور ماه، همکلاسی کسی را از او بگیرد و دعایم این است که مسافران شهریوری به سلامت برگردند.
با این حال خبرهایی که می رسد نشان می دهد که آرزویم چندان هم برآورده نشده چون آمار کشته شده های جاده ای در شهریور ماه هر سال درد آور است و امسال هم مثل هر سال خبر تصادفات جاده ای بیداد می کند.
آگهی های ترحیم و حجله هایی که با عکس جوانان ناکام در گوشه و کنار شهر به چشم می خورند، بیشتر اوقات حاصل تصادفات جاده ای هستند. گاهی مرگ به اندازه یک صدم ثانیه طول می‌کشد. وقتی خودرویی در جاده‌ای نه چندان عریض در حال حرکت است و سرنشینان آن سرخوش و شادمان از اینکه قرار است به مقصدی دل‌انگیز در جنوب کشور یا جایی دنج و آرام در شمال کشور برسند و خستگی یک ساله خود را از تن در بیاورند. واژگونی خودرو به اندازه یک صدم ثانیه طول می‌کشد و این صدم ثانیه شاید زمانی باشد که راننده با سرعت زیاد در حال حرکت است یا برگشته تا به فرد کناری خود لبخندی بزند یا میوه پوست کنده‌ای را از دست او بگیرد، در آنی وارد شانه خاکی جاده می‌شود و بعد دیگر کسی چیزی حس نمی‌کند به غیر از غلطیدن یک اتومبیل در کنار جاده یا در حالت تاسف بارتر در دره یا دامنه کوهستان...
هر ساله از روزهای پایانی شهریور تصادفات جاده‌ای بیش از هر زمان دیگری کانون توجهات قرار می‌گیرد و تلفات جاده‌ای نیز بیش از هر زمان دیگری در سال می‌شود.

تابستان که فرا می رسد از یک سو رسانه ها نهایت تلاش خود را می کنند تا سفرهای تابستانه به خوبی و خوشی به پایان برسد؛ از طرفی پلیس راهنمایی و رانندگی هم همت خود را جزم می کند تا نخواهد پایان شهریور، رقم های درشت و عجیب از تلفات رانندگی را به سمع و نظر مردم برساند. با این حال مجموعه ای از دلهره ها از تلفات جاده ای پابرجاست.
جاده های غیر استاندارد، خودروهای ناکارآمد و رانندگی غیر قانونی از عواملی است که همواره باعث شده ایران بیشترین تصادفات و کشته های رانندگی در جهان را داشته باشد.
به هر جهت شوخی نیست؛ به طور میانگین سالی 20 هزار نفر در جاده ها و خیابان های کشور بر اثر سانحه رانندگی کشته می شوند. اگر تنها خانوده یک نفر از کشته شدگان را تصور کنیم که بی گناه چه رنجی متحمل می شوند آن موقع می توانیم به عمق فاجعه پی ببریم. وقتی که بدانیم بیش از نیمی از کشته شدگان سنی از 15 تا 35 سال دارند آن موقع قبطه می خوریم که چرا این جوانان به جای کار و مثمر بودن برای جامعه اکنون باید زیر خروارها خاک مدفون باشند؟ آیا به واقع جای این جوانان رعنا و رشید باید اینجا در مزارستان ها باشد؟ اصلا چرا باید این اتفاق بیفتد؟ چرا باید آمار کشته و مجروحان تصادف رانندگی کشور از یک جنگ تمام عیار بیشتر باشد؟
هنوز تابستان به پایان نرسیده اما رئیس پلیس راه خبر داده که از اول تا ۲۱ روز شهریور ماه ۳۸۰ نفر در تصادفات جاده‌ای کشته شده و۴۶۰۰ نفر نیز مجروح شده‌اند.
بر اساس تحلیل کارشناسی تصادفات جاده‌ای، دو عامل «واژگونی» و «انحراف به چپ» که «بر اثر خستگی و خواب‌آلودگی، عدم توجه به جلو و همچنین سبقت غیرمجاز» رخ می‌دهد، از مهمترین عوامل وقوع تصادفات جاده‌ای در شهریور بوده‌ است.
ایران از نظر تصادفات ناایمن رانندگی در بین ۱۹۰ کشور جهان، در رتبه ۱۸۹ است و تنها سیرالئون است که وضعیت نامناسب‌تری نسبت به ایران دارد. یعنی ما رتبه دوم تصادفات جاده ای در دنیا را به خود اختصاص داده ایم.گویی هر سال در ایران یک زلزله بزرگ با این مقدار کشته و زخمی اتفاق می‌ا‌فتد. همچنین تعداد تلفات جاده‌های کشور در سال، با تلفات یک جنگ تمام عیار برابری می‌کند.

آمارها نشان می دهد در دنیا به ازای هر ۱۰ هزار خودرو حدود ۹ نفر کشته می‌شوند، در حالی که در ایران به ازای این تعداد خودرو، ۳۷ تن کشته می شوند .اگر میانگین ۲۳ تا ۲۷ هزار کشته در حوادث رانندگی در طول سال را همراه با میانگین ۲۵۰ هزار زخمی این حوادث در نظر بگیریم، گویی هر سال در ایران یک زلزله بزرگ با این مقدار کشته و زخمی اتفاق می‌افتد. همچنین تعداد تلفات جاده‌ای کشور در سال با تلفات یک جنگ تمام عیار برابری ‌می‌کند.
وضعیت نامناسب حوادث جاده‌ای کشور ما باعث شده بانک جهانی در بررسی و مطالعات خود، وضعیت حوادث جاده‌ای ایران را بحرانی عنوان کند. بر اساس اعلام پژوهشکده بیمه مرکزی ایران، کشور ما از نظر تصادفات ناایمن رانندگی در بین ۱۹۰ کشور جهان، رتبه ۱۸۹ را به‌ خود اختصاص داده و از این جهت، تنها کشور سیرالئون در غرب قاره آفریقا است که وضعیت نامناسب‌تری نسبت به ایران دارد. در مقایسه با برخی از کشورهای آسیایی می‌توان گفت میزان تلفات تصادفات رانندگی در ایران ۲۵ برابر ژاپن و ۲ برابر ترکیه است.
بر اساس آمارهای موجود، خودروهای سبک و سنگین در ایران تا ۱۰۰ برابر بیش‌تر از برخی کشورهای دنیا با یکدیگر برخورد می‌کنند. به عنوان مثال در انگلستان با وجود اینکه تا سه برابر بیشتر از ایران خودرو وجود دارد، میزان بروز تصادفات تا ۳۲ برابر کمتر است. یعنی می‌توان گفت به نسبت خودروهای موجود در ایران، حدود ۱۰۰ برابر بیش‌تر از انگلستان تصادفات رانندگی رخ می‌دهد.
چرا تصادف می کنیم؟
رانندگی در ایران بیش از آنکه امری جمعی باشد، امری فردی تلقی می‌شود که برای رانندگان این گونه ترجمه می شود که می بایست در این رقابت تنگاتنگ خود را با خودرو هر چه سریعتر به مقصد برسانند.
سطح پائین تمایلات جمع گرایانه موجب شده تا رانندگان، رفتار غیرهمیارانه را در پیش بگیرند؛ بنابراین هر فضای خالی که در جاده پیدا شود یک کد به راننده منتقل می شود که اکنون زمان سرعت رفتن و به مقصد رسیدن است.
رانندگی در ایران، از جمله موقعیت‌های اجتماعی است که فرد در آن حضور مستقیم دارد. اینکه تقریبا قریب به اتفاق عاملان حرکت خودروها رفتاری غیرهمیارانه در پیش گرفته اند منجر به آن شده است که همگان از آسیب ها متضرر شوند. افزایش شمار تلفات و مجروحان رانندگی، هرج ومرج و ناامنی، فشارهای روحی و روانی تنها برخی از آسیب‌هایی هستند که قابل ذکر است.
رانندگی در کشورهای اروپایی رفتاری جمعی و به عبارتی اجتماع گونه است؛ به صورتی که افراد با احترام به منافع جمعی، به منافع فردی آن همچون افزایش سرعت خودروها، کاهش احتمال تصادفات رانندگی و آرامش روانی نیز دست می یابند. چراکه مردم می دانند که این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد می‌رساند.
این «نوع نگاه» است که مولد نظم رانندگی در کشورهای اروپایی است. نتایج یک مطالعه در کشور نشان دهنده این است که اعمال جمعی در کشور ما به شدت رو به افول است؛ پدیده ای که نتایجش در همه عرصه های زندگی ما به خوبی مشهود است.
متاسفانه تخلفات رانندگی زمانی آشکار می شود که بدانیم رانندگان وسایل نقلیه، رانندگی را امری می‌دانند که تحت «ضوابط قانونی» است که مسئول اجرای آن، پلیس راهنمایی و رانندگی است. از این‌رو زمانی که پلیس حضور ندارد، به مراتب پایبندی کمتری به قانون به وجود می آید .
بسیار شاهد بوده ایم که در جاده‌هایی که مرگ در کمین رانندگان وسایل نقلیه و سرنشینانشان نشسته است، راکبان خودروها یکدیگر را از حضور پلیس در چند صدمتر جلوتر مطلع می‌کنند، گویی رانندگان خود را در نوعی اتحاد نانوشته در مقابل مأموران راهنمایی و رانندگی می بینند!
تخلفات آگاهانه رانندگان، مولود عدم احساس همبستگی شهروندان و پلیس است. شهروندانی که قوانین راهنمایی و رانندگی موجود را قوانینی ناعادلانه می ‌دانند و تخطی از قوانین را مصداق تحقق حقوق از دست رفته شان می پندارند اما اگر یکی از اضلاع تصافات رانندگی در کشور راننده و نحوه رانندگی او باشد تصور می کنیم باید در این خصوص هر چه در چنته فرهنگ سازی داریم رو کنیم تا رانندگان بدانند رانندگی یک کار جمعی است.
سرعت مطمئن؛ کاهش تصادف
فراموش نکنیم تابستانی که همه با خوبی و خوشی از آن یاد می کنند کمتر از دو روز دیگر به پایان می رسد؛ از طرفی پیک سفرها همواره در شهریور ماه به وقوع می پیوندند. به نظر می رسد اگر از امسال با فراموش کردن رفتارهای نادرست در رانندگی، این تابستان دلچسب را برای خود و دیگران تلخ تر از زهر نکنیم می توانیم چهره بهتری از خود و فرهنگ مان به جهانیان نشان دهیم.
گزارش : مرجان حاجی حسنی
کد مطلب: 61026
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *