۲
شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۴۵

رنج فقدان هنرهای نمایشی در امر پرورش

وزارتخانه آموزش و پرورش ایران همچنان در فراخوان استخدامی‌خود از پذیرش دانش آموختگان هنر نمایش سرباز زده است.
رنج فقدان هنرهای نمایشی در امر پرورش
وزارتخانه آموزش و پرورش ایران همچنان در فراخوان استخدامی‌خود از پذیرش دانش آموختگان هنر نمایش سرباز زده است. یکی از مهمترین رویدادهایی که در آموزش و پرورش باید مورد ارزیابی قرار گیرد امر پرورش است. در جهان امر پرورش از آموزش اهمیت بیشتری را به خود جلب کرده است. برای نمونه می‌توان به این مهم پرداخت که در ایران مان که سال‌هاست آموزش سرلوحه این مرکز قرار گرفته است در اجتماع انسانی و جامعه شهروندی چه امتیاز و یا چه بستری را برای زندگی بهتر رقم زده است؟ 
این پایگاه؛ آموزش و پرورش، همیشه در جریان شغل پروری، ادامه فعالیت داشته است در حالی که  مشاغل همچنان برای پذیرش افرادش بسیط نشدند. پزشکان و مهندسان بی‌شماری که از اشتغال به واسطه عدم وجود شغل بیکار مانده اند. اما رویداد بزرگ بشری که در نهاد آموزش و پرورش مورد ارزیابی و پردازش است امر پرورش است. در امر پرورش، پردازش به تعریف و شان انسان هدف و مقصود است. در امر پرورش این انسان است که برای جامعه فراهم می‌شود نه دکتر، مهندس و شغل و رشته‌های دانش‌های مختلف که باید نخستین و مهم ترین تعریف؛ انسان بودن، را در خود به معنا بکشند. چه بسیار پزشکان و مهندسان و دانش آموختگان رشته‌های گوناگون در جهان که از گوهره اندیشمند انسانی بی‌بهره مانده‌اند و فجایع انسانی به راه انداخته اند و جامعه انسانی خسارت‌های جبران ناپذیری را دیده است.
حال بپردازیم به امر پرورش. بزرگ ترین خلاء و فقدان پرورش در بستر جامعه، ایجاد رنج است. برای جامعه ای که تعریفی از بودن و ماندن‌ها با وجوهات نیاز انسانی شکل نگرفته است نخستین رویداد ناگوار، رنج است. فرد به واسطه عدم آگاهی به حقوق شهروندی خود و دیگری و کنش پرورده نشده از سر خردمندی، دچار رنج می‌شود. در این رنج آیا می‌توان رستگاری را دست یافت؟
در روش کهن و سنتی، انگاره و باور بر آن بود،  با رنجی که می‌بریم به رستگاری خواهیم رسید. در نگاه سنتی یکی از مهمترین عامل‌های رستگاری رنج کشیدن است. اما در دانش اکنون با بزه‌هایی که با نگاه رنج بردن ظهور کرد و امنیت شهروندی را به مخاطره انداخت، فقدان پرورش زنگ خطری شد تا در روش کهن بر مبنای رنج و رستگاری به نظاره نسل‌ها ننشینند و با امر مهم پرورش به این رکن دست یابند تا انسانیتِ تکامل یافته، حقوقی را از کسی سلب نکند. در مدارسی که با شیوه‌های تند و سخت گیرانه، مربیان با دانش آموزان به مبادله رفتاری می‌پرداختند و با مبنای رنج، مرارت، تجویز و تحریم به این سلوک رفتاری ادامه می‌دادند پتانسیلی از خشونت را در دل جامعه دانش آموزی به انرژی جنبشی در بستر جامعه منتقل می‌کردند. میزان خشونت بالا در جامعه نشان این نوع تعامل رنج و رستگاریست.
اما در پی این واکاوی؛ رنج و رستگاری، نگاه نوینی در امر پرورش، تکامل روابط انسانی را رقم زد. مهمترین رخداد به کار گیری هنر نمایش در پرورش دانش آموزان بود. یکی از ویژگی‌های قابل توجه در هنر نمایش همذات پنداری است. در هنر نمایش همذات پنداری کردن با شخصیت یا شخصیت‌ها می‌تواند، «من» را در  جایگاه یا ارزیابی «دیگری» قرار دهد. یکی از بحران‌های خانمان برانداز در عادت‌ها و ویژگی‌های ناپسندیده رفتاری ما مبحث تقصیر «دیگری» است. در این نقطه نگاه ما به عنوان اصل  در برابر دیگران به یک «دیگری»  که می‌تواند دلیل رفتارهای ناخوشایند ما باشد و حتی فاجعه جبران ناپذیر کنش‌های ما، خود را محق بدانیم. ما در جامعه به این روند رفتاری ادامه داده ایم و شوربختانه ادامه می‌دهیم که تمامی‌رفتارهای از سر خشونت و بی فکری را به شخص دیگری به عنوان عامل تعمیم می‌دهیم و به حق طلبی می‌پردازیم. این نارسایی به واسطه نداشتن قوه ‌ تشخیص و درک دیگری است. در هنر نمایش هنگامی‌که ما به عنوان بازیگران در شخصیت «دیگری» که هیچ مشابهت فکری و رفتاری با ما ندارد قرار می‌گیریم می‌توانیم آنگونه که آن شخصیت می‌اندیشد، بی اندیشیم و در موقع لزوم به آن حق دهیم و همیشه خود را محق ندانیم. این رخداد از مهم ترین ویژگی‌های منفی پرداختن به هنر نمایش در امر پرورش است. کودک و یا نوجوان در شخصیتی ورود می‌کند که هرگز به آن فکر نمی‌کرده است اما با این فرصت توانسته است به آن شخصیت که تا پیش از ورود به شاکله‌های آن به عنوان دیگری یا یک فرد دست دوم با مقیاس با خودش دیده  است، نزدیک شود و با انطباق خود از جهت درک دیگری به یک دریافت و شعوری مضاعف برسد چرا که او همزمان شخص دیگری را هم می‌زید و این توانمندی بزرگ برای کودک یا نوجوان به حساب می‌آید. حال ما با ورود به هنر نمایش به عنوان شیوه پرورش، علاوه بر ورود  به شخصیتی که از آن ما نیست و درک آن شخصیت، به امر مهم تماشا هم می‌نشینیم.  در این تماشا ما به یک مناظره پرداخته ایم. در این روند درک و دریافت مهم ترین رویدادی است که می‌توان رقم زد.
با هنر نمایش و مشارکت کودکان و نوجوانان در یک شرایط بر ساختِ نمایشی و اندیشیدن در قالب شخصیت‌هایی که ما به ازای اجتماعی و واقعی در جامعه دارند، یاری گر برزخ و خشونت جامعه پر تنش است. یکی دیگر از ویژگی‌های مهم پرداختن به هنر نمایش  می‌توان به امر مشارکت اشاره کرد. امر مشارکت یکی از مهم ترین رکن‌های زندگی اجتماعی است که آن طور که شایسته است در جامعه ما مورد پردازش قرار نگرفته است و هنوز تعریفی از امر مشارکت آن گونه که نیاز جامعه ما است دست نیافته است از این رو در نشان ورزش کشتی ما نام آوریم و شایسته اسطوره شدن اما در ورزش‌های دسته جمعی، توانمندی‌هایمان در درخشش قرار نمی‌گیرد. هنر نمایش به عنوان یک هنر گروهی می‌تواند امر مشارکت و چگونگی مشارکت را در گروه تعریف و تبیین کند.
از ویژگی‌های این هنر می‌توان بسیار گفت و شوربختانه خلاء و فقدان این هنر می‌تواند بسیار به پیکر دردمند جامعه انسانی زخمه ای جانگاه وارد سازد.
گزارش : فاطمه مشهدی باقر
کد مطلب: 83665
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *