مردم سالاری آنلاين 15 آذر 1400 ساعت 17:17 https://www.mardomsalari.ir/news/158451/کمپینی-تنها-نفاق-دشمنی-جدایی-پی -------------------------------------------------- بیانیه انجمن تاریانا در نقد یک کمپین عنوان : کمپینی که تنها نفاق، دشمنی و جدایی در پی دارد --------------------------------------------------  انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در اعتراض به کمپینی برای ابطال نامگذاری شهر اهواز به عنوان پایتخت مینای صبی جهان بیانیه ای صادر کرد. متن :  انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در اعتراض به کمپینی برای ابطال نامگذاری شهر اهواز به عنوان پایتخت مینای صبی جهان بیانیه ای صادر کرد. به گزارش مردم سالاری آنلاین، متن این بیانیه بدین شرح است: سرپرستی یکی از خبرگزاری‌های سراسری خوزستان که مدیریت آن بر عهده یک روحانی است، با درخواست از ضرغامی وزیر میراث‌فرهنگی٬ صنایع‌دستی و گردشگری کمپینی را در ابطال نامگذاری شهر اهواز به عنوان پایتخت مینای صبی از آن جهت که یک اقلیت مذهبی به شمار می‌آید، به راه انداخته است.   جای تعجب و تاسف دارد در حالی که افکار عمومی جهان با انزجار از افراطی‌گری و محکومیت افکار طالبانی و داعشی از ارزش‌های انسانی، همدلی و دوستی سخن می‌گوید، در ایران اسلامی و در خوزستان که از یک‌سو زادگاه دولت ایلام یکی از نخستین تمدن‌های بشری  است و از سوی دیگر دروازه ورود تشیع به شمار می‌آید که امام اول آن به برابری، عدل و انصاف شهره بوده است، باید شاهد چنین رفتارهایی باشیم. به خصوص آن‌که مردم این استان با پراکندگی دینی٬ قومی و فرهنگی همواره با صلح و صفا در کنار یکدیگر زندگی کرده، دوشادوش هم در پیشرفت خوزستان و کشور کوشش بسیار نموده‌اند.   از آن‌جا که اصلی‌ترین موضوع این کمپین٬ مینای صبی است که بخشی از میراث فرهنگی کشور محسوب می‌شود٬ انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان به عنوان نخستین انجمن میراثی شهر اهواز ضمن محکوم کردن این کمپین٬ در راستای وظیفه‌ی ذاتی این سازمان مردم‌نهاد بر خود واجب می‌داند جهت تنویر افکار عمومی نکاتی را برای ثبت در تاریخ به شرح زیر یادآوری کند.     ۱- میناکاری صبی اهواز که قدمتی هفتصد ساله درخوزستان دارد یکی از رشته‌های هنری صنایع دستی این استان است، که توسط هنرمندان صابئین مندایی که در خوزستان زندگی می‌کنند، ساخته می‌شود. از این‌ جهت به آن مینای صبی می‌گویند. زیرا اهواز تنها شهری در جهان است که مینایش با دست ساخته شده، علاوه بر میناکاری، طرح قلمزنی هم روی شی انجام ‌می‌گیرد. از این‌رو  میناکاری آن با هیچ شهر یا کشوری قابل مقایسه نیست. به دلیل همین ویژگی‌های برجسته، مینای صبی در سال ۱۳۹۱ با شماره ثبت ۵۱۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و اهواز نیز در مهر سال ۹۸ پایتخت این صنایع دستی شناخته شد.   ۲-صابئین مندایی، مردمانی آرامی نژاد هستند که پیش از ظهور دین مسیحیت در فلسطین می‌زیستند.آنان در سده‌های دوم وسوم میلادی در پی سخت‌گیر‌ی‌های یهودان٬ به ناچار روانه ایران و خوزستان شدند. از این‌رو باید آنان را یکی از پر سابقه‌ترین شهروندان خوزی دانست‌   منداییان به یگانگی خداوند و روز رستاخیز باور داشته ٬ نخستین پیامبرشان حضرت آدم «ع» وواپسین آن حضرت یحیی «ع» است. به همین دلیل دین اسلام درآیه ۶۲ سوره بقره، آیه ۶۹ سوره مائده و آیه ۱۷ سوره حج قرآن کریم،  صابیین را در جرگه‌ی اهل کتاب دانسته، این دین راهمچون اسلام، یهودیت و مسیحیت مورد توجه قرار داده است.   ۳- مینای صبی، یکی از مواریث فرهنگی و یکی از شاخه‌های هنری این سرزمین است که داوری پیرامون آن با نگرش‌های سیاسی٬ احساسات مذهبی و ایدئولوژیک کاری بس نادرست و ناروا است و تنها باید با رویکرد فرهنگی، تاریخی و هنری به آن نگریست‌. یادمان باشد توجه به یک اثر میراثی٬ به جذب گردشگر کمک کرده که آن نیز خود به اشتغال‌زایی و امنیت روانی و اجتماعی جامعه می‌انجامد. چنان‌که شهرهای اصفهان و یزد با لقب شهر شهیدان، دارالعباد و دارالاسلام، بناهایی چون کلیسای وانک، آتشگاه ورهرام، زیارتگاه‌های پیرنارستانه وستی پیر هم‌میهنان ارمنی و زرتشتی را به ثبت ملی رسانیده‌اند.   ۴-در بخشی از متن کمپین آمده است: «اهواز معراج الشهدا و مهدالشهدا و مهدالعلما؛ علمایی همچون شیخ شوشتری و شیخ انصاری و آرامگاه حرم علی ابن مهزیار اهوازی هست، اما شاهدیم که این شهر را به نام اقلیت مذهبی صبی ثبت ملی نموده‌اند».   متاسفانه برپاکنندکان این کمپین اطلاعات غلط به خوانندگان ارائه داده و بر اساس آن نتیجه‌گیری نموده‌اند. در این زمینه دو نکته را باید یادآوری کرد: الف) در مصوبه سال ۹۸ وزارت میراث فرهنگی٬ مینای صبی نه نماد اهواز که تنها به عنوان شناخته شده‌ترین صنعت دستی این شهر از یک سو و با کیفیت‌ترین اثر، نسبت به نمونه‌های مشابه همچون اصفهان از سوی دیگر به عنوان پایتخت مینا در حوزه صنایع دستی کشور معرفی شده است. چنان‌که شهرهای بسیاری دارای بوریا بافی هستند اما رفیع در استان خوزستان پایتخت آن نام گرفته است و یا سفال‌کاری در کشور‌های بسیاری در حال انجام است اما یونسکو لاله‌جین همدان را پایتخت سفال جهان نام‌گذاری کرده است. ب) شیخ شوشتری و شیخ انصاری اگر چه از علمای بزرگ جهان اسلام و مایه مباهات ایران و خوزستان هستند اما ربط آنان با شهر اهواز در چیست؟ زیرا این بزرگان در شوشتر و دزفول متولد شده و زندگی کرد‌ه‌اند. آیا نام بردن از آن‌ها در این کمپین استفاده ابزاری نیست؟ آیا گردانندگان این کمپین می‌دانند که به استناد منابع تاریخی مانند الفهرست ابن‌ندیم، علی‌ابن مهزیار اهواز‌ی خود در شمار اقلیت مذهبی بوده و از مسیحیت به اسلام گرویده است؟. همچنان که علی‌ابن عباس مجوسی اهوازی دومین پزشک مسلمان پس از رازی و پیش از بوعلی‌سینا، زاده‌ اهواز و نیای او زرتشتی بوده است. این نمونه‌ها، گواهی روشن از قدمت اقلیت‌های دینی در خوزستان و نقش موثر آنان دارد.   ۵- در بخش دیگری از این کمپین گفته شده است: «شهری که با پیکر جگرگوشه‌های این سرزمین حفظ و حراست شد و در ۸ سال دفاع مقدس از تمام جوانان ایران در اهواز حضور داشته و به شهادت رسیدند تا به دست بیگانگان نیفتد اما امروز دو دستی به یک اقلیت مذهبی تقدیم نموده‌اند.»   در بهار گذشته و انتخابات ریاست جمهوری وشورای شهر اهواز، آیت‌الله محسن حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان با چند تن از اعضای انجمن منداییان اهواز دیدار کرده، از آنان درخواست کرد در انتخابات نقشی فعال داشته باشند و آن‌ها نیز چنین کردند.  آیا در آن برهه، صابیین مندایی، اقلیت نبوده‌اند؟ شرکت آنان در انتخابات، شهر اهواز را «دو دستی تقدیم بیگانگان» نمی‌کرد؟   آدمی در می‌ماند که آیا این گفتار از‌ آن یک ایرانی مسلمان پیرو شریعت است که این‌گونه نامهربانانه وغیر منصفانه درباره هم‌وطن خود سخن گفته می‌گوید. آیا نام‌گذاری یک شهر برپایه یک آفرینش هنری به معنای «تقدیم دو دستی آن به گروه یا جمعیت خاصی است؟ آیا جگر گوشه‌های که از مام میهن دفاع کردند فقط ایرانیان مسلمان بودند؟  آیا یکی دانستن « دست بیگانگان» با یک اقلیت مذهبی جفا و توهینی آشکار نیست؟ این در حالی است که جامعه مندایی خود پنج شهید و شش جانباز در راه پاسداری از این آب و خاک تقدیم کرده است.  هم‌چنین به گفته مجید اوحدیان راهنمای موزه دفاع مقدس در مصاحبه با خبرگزاری جمهوری اسلامی (۴ دی ۹۸) (۹۴) شهید، (۳۴۶) جانباز و (۱۰) آزاده مسیحی، (۱۱) شهید، (۴۰۷) جانباز، (۲) آزاده کلیمی، (۴۲) شهید، (۲۴۴) جانباز (۱) آزاده زرتشتی، و (۷۴) شهید و مفقودالاثر، (۳۵) آزاده و (۱۰۵) جانباز ارمنی تقدیم تمامیت ارضی کشور شده است.   ۷-یکی از اصول بنیادین اسلام، اصل «کرامت انسانی» است که در آیات و روایات پیامبر، امامان و ائمه معصومین،(ع)احترام نهادن به انسان، فارغ از معتقدات وی و گاه با وجود علم به غیرمسلمان بودن او ـ یعنی تنها به دلیل انسان بودن وی ـ مورد تاکید قرار گرفته است. چنان‌که در تاریخ می‌خوانیم که پیامبر به احترام تشییع جنازه فردی یهودی، به پا خواستند و در جواب اصحاب که به ایشان گفتند جنازه فردی یهودی بود، فرمودند: «آیا جنازه انسانی نبود؟» حضرت علی(ع) نیز در نامه ۵۳ نهج‌البلاغه خطاب به مالک اشتر می‌فرمایند:«(مردم) یا برادر دینی توأند یا در خلقت شبیه به تو.»   ۸- در دیدگاه امام راحل بنیانگذار جمهوری اسلامی «همه‏ اقلیت‌های‏ مذهبی‏ در اسلام محترم هستند. همه‌گونه آزادی برای انجام فرایض مذهبی خود دارند. ما با هیچ بشری ضدیت نداریم. آنان ایرانی‏ اند و مثل سایر ایرانیان همه گونه حق دارند.» (صحیفه امام، ۵/۴۲۴).   آیت‌الله خامنه‌ای رهبری جمهوری اسلامی نیز درباره صابیین مندایی چنین می‌گوید: « بر اساس تحقیقات ما از اهل کتاب هستند و حکم آنها را دارند. معاشرت با پیروان این ادیان با رعایت ضوابط و اخلاق اسلامی اشکال ندارد».(اجوبه الاستفتائات؛ دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای)   ۹- طبق اصول ۱۹ و۲۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حقوق مساوی برای همه مردم ایران از هر قوم و قبیله بدون هرگونه تبعیض بر تساوی همه ملت در برابر قانون و داشتن حقوق مساوی  تاکید کرده است.  همچنین کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا (بند ۶ اصل دوم) را به عنوان یکی از پایه‌های ایمانی نظام جمهوری اسلامی دانسته که ضمن پیش‌بینی حقوق مساوی برای همه مربا این اوصاف، دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظف شده‌اند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل کنند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند (اصل ۱۴) افزون بر این، براساس منشور حقوق شهروندی، همه شهروندان از کرامت انسانی و تمامی مزایای پیش‌بینی شده در قوانین و مقررات به نحو یکسان بهره‌مند هستند (ماده ۷) و اعمال هرگونه تبعیض ناروا به به آنان(ماده ۸) و در نهایت، توهین، تحقیر یا ایجاد تنفر نسبت به قومیت‌ها و پیروان ادیان و مذاهب و ... ممنوع است. (ماده ۱۰)   اکنون باید پرسید در حالی که ماهیت این کمپین با هیچ یک از موازین اخلاقی، میراثی، دینی، قانونی و ارزش‌های انقلابی سنخیت ندارد، دلیل راه‌اندازی  آن در چیست؟ در حالی که جامعه امروز ما با دشمنان بیرونی بسیار و بحران‌های داخلی پرشمار روبرو است و بیش از هر زمان دیگری به وحدت و همدلی نیاز دارد آیا کمپین‌هایی از این دست نتیجه‌ای جز آب به آسیاب دشمن ریختن، نفاق، دشمنی و جدایی خواهد داشت؟   ای کاش برپاکنندگان این کمپین از آقای ضرغامی خواهان احیای۲۰۰ خانه‌ی تاریخی اهواز می‌شدند که می‌تواند به کارآفرینی٬ درآمدزایی٬ نشاط و امیدواری شهروندان این شهر کمک شایانی کند.   ای کاش از جناب وزیر می‌خواستند که درباره نقش شرکت‌ها، نهاد‌ها و سازمان‌هایی دولتی در خوزستان که بیشترین بناها ومحوطه‌های تاریخی در قلمرو آن‌ها است و هیچ همکاری در این زمینه نمی‌کنند چاره‌ای بیندیشد.   و  ای کاش از مسولان شهری و استانی می‌خواستند تا مشکلات هم‌میهنان مندایی را در برگزاری مراسمات‌شان در حوزه کارون برطرف نمایند. زیرا ادیان برای وصل کردن آمده‌اند نه فصل کردن.    در حالی که بسیاری از جوانان شهر اهواز از بیکاری و عدم اشتغال رنج می‌برند، توجه به میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که مینای صبی را نیز باید در این جرگه دید می‌تواند بخشی از این مشکل و معضل را کاهش دهد.    بی‌گمان هر گونه کوتاهی و اخلال در زمینه رشد و ارتقا میراث فرهنگی و گردشگری اهواز نابخشودنی و ظلم به مردم این شهر است.    در پایان باید از انفعال و سکوت کنشگران و رسانه‌های اهواز گلایه کرد که اگر این نوع کمپین‌ها، حذف کرد‌ن‌ها، مرزبندی‌ها و خط‌کشی‌ها باب شود آن‌‌ها یقینا خود نخستین قربانیان خواهند بود   انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان