; ?>; ?>مردم سالاری آنلاين 25 مرداد 1398 ساعت 15:24 https://www.mardomsalari.ir/report/113028/تعرفه-های-بیمه-تأمین-اجتماعی-گاهی-10سال-بازنگری-نمی-شود -------------------------------------------------- گزارش "مردم‌سالاری آنلاین" از یک ابهام اجتماعی عنوان : تعرفه‌های بیمه تأمین اجتماعی گاهی تا 10سال بازنگری نمی‌شود یکی از مسئولان شعبه تأمین‌اجتماعی مشهد: مردم باید از ناچیز بودن تعرفه کمک‌هزینه اروتز و پروتز مطلع شده و دنبال آن نیایند! -------------------------------------------------- متن : کرایه آژانس را حساب می‌کند و می‌پرد پایین، ویلچر را از صندوق برمی‌دارد و پسرش را بغل می‌گیرد و روی ویلچر می‌گذارد و با هم وارد ساختمان شعبه سوم سازمان تأمین اجتماعی مشهد می‌شوند. نگاهی به پله‌ها می‌اندازد، دستی به پیشانی‌اش می‌کشد و پله‌ها را دوتا یکی بالا می‌رود، بالأخره کسی را برای کمک گرفتن پیدا می‌کند. دو نفری ویلچر را بلند می‌کنند و از تمام پله‌ها بالا می‌برند. خودش را روی اولین صندلی می‌اندازد تا نفسش بالا بیاید. نگاهی به مدارکی که روی پای امیرحسین قرار دارد می‌اندازد، بی‌اختیار کاغذها را ورق می‌زند، چشمش به فاکتور کفش طبی امیر می‌افتد. ته دلش می‌گوید اگر حتی یک‌سوم از این یک‌ونیم میلیون تومان را به ما بدهند داروهای این ماه امیر را با آن تهیه می‌کنم. دوباره مدارک را روی پای امیر می‌گذارد و ویلچر را به سمت امور بیمه شدگان هدایت می‌کند. داخل اتاق می‌شوند، نتیجه شورای پزشکی را می‌پرسد. می‌گویند بیرون بایست، صدایت می‌زنیم. در ازدحام سالن در یک گوشه کنار امیر می‌ایستد، در ذهنش تعداد دفعات مراجعه‌اش برای پیگیری کمک هزینه بیمه برای کفش طبی امیر را می‌شمرد، این بار نهم بود که خودش به تنهایی و بار پنجمی بود که با امیر آمده بود. یعنی گفته بودند که حضور او لازم است. برای هر بار آمدن امیر چیزی حدود 60 هزار تومان هزینه کرایه رفت و برگشت داده بود چون امیر فقط می‌تواند با آژانس بیرون برود. در همین فکرها غرق بود که ناگهان صدایی در گوشش پیچید. داشتند صدایش می‌زدند. به سرعت ویلچر امیر را به سمت اتاق امور بیمه شدگان هل داد و وارد اتاق شد، نتیجه را پرسید: خانم، بیمه با پرداخت چند درصد از فاکتور ما مؤافقت کرده؟ چیزی که شنیده بود را باور نمی‌کرد. دوباره پرسید چقدر؟ و باز همان صدا تکرار کرد: گفتم که آقا 7هزار و پانصد تومان! پدر امیر نمی‌دانست بخندد یا گریه کند. آهسته گفت: من چند برابر این پول را کرایه آژانس داده‌ام! و پاسخ شنید: به ما مربوط نیست آقا! ناگهان عصبانی شد، فاکتورها و مدارک را از روی پای امیر برداشت همه را پاره کرد و از اتاق خارج شد! این تنها یک بُرش کوتاه از زندگی یکی از هزاران مردی است که فرزند معلول دارند، آنها صبح تا شام کار می‌کنند تا هزینه داروها و لوازم توانبخشی فرزندان معلول خود را تأمین کنند و دلشان می‌خواهد حق پدری را در حق فرزندان خود ادا کنند. احمد حبیبی می‌گوید: پسرم معلول جسمی و حرکتی است و بیماری SMA است و چون در حال رشد است هر شش ماه یکبار نیاز به تعویض کفش طبی و اسپلینت دارد، من سالی دو بار چند میلیون تومان برای تهیه کفش او هزینه می‌کنم و تا می‌آیم از تمام شدن هزینه کفش قبلی نفس تازه کنم نوبت کفش بعدی می‌شود. این هزینه‌ها کمرم را خم کرده، اخیراً یکی از همکارانم گفت شاید بیمه بخشی از هزینه ها را به عهده بگیرد من هم پیگیر شدم اما حالا پس از چند ماه مراجعه در حالی‌که چند صد هزار تومان هزینه رفت و آمد خودم و امیر کرده‌ام می‌گویند شورای پزشکی استان طبق ردیف ۶۵ تنها با پرداخت 7هزار و پانصدتومان از هزینه یک‌ونیم میلیونی شما مؤافقت کرده! من نمی‌دانم این چه نوع حمایتی است؟ اگر نتیجه را همان روز اول می‌گفتند و من این همه هزینه نمی‌کردم کمک بیشتری به من کرده بودند.   کمک هزینه تهیه لوازم توانبخشی، اِشانتیون است نه وظیفه یکی از مسئولان واحد امور بیمه شدگان شعبه سه تأمین اجتماعی مشهد با اشاره به تخصیص مبلغ ناچیزی به فاکتور یک و نیم میلیون تومانی امیرحسین می‌گوید: پدر امیر از فرط ناراحتی مدارکش را پاره کرد و رفت اما ما تقصیری نداریم، این قوانین را مجلس تصویب و سازمان هم اجرا می‌کند. م.ب همچنین می‌گوید: تعرفه‌های مذکور به جای آنکه سالانه افزایش یابد گاهی حتی بیش از 10الی 12 سال بازنگری نمی‌شود تا اینکه پیگیری و شکایت‌های مردم آنقدر زیاد می‌شود که مدیران نیاز به تجدید نظر را احساس کنند. وی در پاسخ به علت عدم اعلام تعرفه‌های اختصاص یافته به کمک هزینه لوازم توانبخشی معلولان، می‌گوید: این تعرفه‌ها بسیار تخصصی و البته ناچیز است و نمی‌شود آن را اعلام کرد. این مسئول به این سؤال که طبق کدام ماده قانونی کمک هزینه یک وسیله توانبخشی یک و نیم میلیون تومانی 7 هزار و پانصدتومان می‌شود، می‌گوید: چیزی به نام ماده قانونی در این رابطه وجود ندارد، قانون تأمین اجتماعی را مطالعه کنید و ملاحظه کنید که مبالغ را این سازمان تعیین نمی‌کند. وی تصریح می‌کند: تنها ضعف سازمان این است که وقتی تمام قوانین را به‌صورت کتابچه در اختیار مردم قرار داده، باید تعرفه کمک هزینه اروتز و پروتز را نیز در دسترس مردم بگذارد تا مردم از ناچیز بودن آن مطلع شده و دنبال آن نیایند. این مسئول به این پرسش که چرا وقتی هزینه بیمه از درآمد بیمه‌شدگان کسر می‌شود، در مقابل خدمات متناسب با شأن آنها ارائه نمی‌شود، پاسخ می‌دهد: حق بیمه فقط مخصوص حقوق و مقرری بازنشستگی است و خدمات دیگر مانند کمک هزینه تهیه لوازم توانبخشی در واقع یک نوع پاداش و اشانتیون است که ما به مردم می‌دهیم، چرا که تأمین اجتماعی، سازمان دولتی نیست و دولت غیر از بهره‌برداری از درآمد این سازمان، دخل و تصرف دیگری در آن ندارد. م.ب در پاسخ به اینکه آیا این مبالغ و همچنین مستمری بازنشستگی حق مردم هست یا نه؟ تأکید می‌کند: قطعاً حق مردم نیست، شما خود را جای این سازمان بگذارید، در 5سال اول بازنشستگی تمام حق بیمه پرداخت شده افراد در سنوات گذشته به او بازگردانده می‌شود و پس از آن سود پول افراد تا آخر عمر به آنها و در صورت فوت به خانواده‌هایشان پرداخت می‌شود. وی توضیح می‌دهد: دولت سازمان تأمین اجتماعی را به‌عنوان یک قربانی در نظر گرفته و به جای آنکه خود به به شهروندان خدمات بدهد این سازمان را جلو ‌انداخته، مردم هم حقوق خود را از این سازمان مطالبه می‌کنند. در حالی‌که حقوق شهروندی را نمی‌شود از بخش غیردولتی مطالبه کرد.   نظر شورای پزشکی ما را شرمنده کرد یکی از کارکنان بخش امور بیمه‌شدگان شعبه سه سازمان تأمین اجتماعی مشهد در این خصوص می‌گوید: نظر شورای پزشکی در خصوص پرداخت 7هزار و پانصدتومان از فاکتور یک و نیم میلیون تومانی مربوط به کفش طبی امیرحسین ما را شرمنده کرد. این مسئول که نخواست نامش مطرح شود، در خصوص اینکه تأمین اجتماعی چه بخشی از هزینه‌ لوازم توانبخشی را پرداخت می‌کند، گفت: میزان آن مشخص نیست، شورای پزشکی طبق تعرفه‌های از پیش تعیین شده این کمک هزینه را معین می‌کند و قانون خاصی در این زمینه وجود ندارد. وی در پاسخ به این سؤال که چگونه نام این رویه را ارائه خدمت می‌گذارید، پاسخ داد: در یک جلسه فردی سؤالی پرسید و گفت به کسی که مؤفق به یافتن پاسخ شود کمک هزینه سفر به عتبات عالیات پرداخت می‌کنم و سپس به فرد پاسخ‌دهنده یک اسکناس 10هزار تومانی داد و گفت: من مبلغ تعیین نکرده بودم پس این هم کمک هزینه!   ما طبق دستورالعمل کار می‌کنیم یکی از کارمند بخش بازرسی شعبه سوم سازمان تأمین اجتماعی مشهر نیز در توضیح چگونگی تشخیص7 هزار و پانصد تومان در ازای فاکتور یک‌ونیم‌میلیون تومانی گفت: تعیین کمک هزینه مربوط به فاکتورهای بالای هفتاد هزار تومان از عهده ما خارج است بنابراین ما این فاکتورها را به شورای پزشکی می‌فرستیم و تعرفه کمک هزینه توسط این شورا تعیین می‌شود. وی که حاضر به گفتن نام خود نشد، نسبت به این مطلب که این رویه نه تنها کمکی به معلولان نمی‌کند بلکه موجب اتلاف هزینه و وقت آنها نیز می‌شود، اینگونه واکنش نشان داد: ما طبق دستورالعمل موظف به انجام این‌کار هستیم و شما هم اگر شکایتی دارید آن را به مراجع ارائه دهید.   اطلاعات سایت سازمان تأمین اجتماعی، پوشش زیبا برای حقیقت ناموجود اگر به سایت سازمان تأمین اجتماعی مراجعه کنید در قسمت مرکزی صفحه اول، تصویر دونده‌ای را می‌بینید که با وجود معلولیت در پای راست، به کمک یک اروتز بسیار زیبا و سبک در حال دویدن است. در قسمت راست و چپ این تصویر نیز بروشوری را همراه با توضیحاتی مربوط به نحوه استفاده از خدمات سازمان تأمین اجتماعی به وسایل کمک پزشکی، کمک توانبخشی و برخورداری افراد تحت تکفل بیمه‌شدگان از این خدمات به چشمتان خواهد خورد. همچنین اگر عبارت «کمک هزینه سازمان تأمین اجتماعی برای وسایل کمک توانبخشی» را در اینترنت جست‌وجو کنید تعداد زیادی خبر دستگیرتان می‌شود که همگی اطلاعات زیادی از جزئیات این خدمت بیان کرده‌اند. در ماده 10 قانون تأمین اجتماعی نیز این تعریف به صراحت قید شده که: وسايل کمک پزشکی وسايلی است که بـه منظـور اعـاده سـلامت يـا بـرای جبران نقص جسمانی يا تقويت يکی از حواس به کار می‌روند . در بروشور مذکور همچنین تأکید شده: بیمه‌شدگان اجباری، اختیاری، مستمری‌بگیران و مقرری‌بگیران بیمه‌بیکاری به همراه افراد تحت تکفل، مشمولان دریافت هزینه وسایل کمک پزشکی هستند. اما شاید هیچ‌کس نداند که اطلاعات مندرج در سایت سازمان تأمین اجتماعی در خصوص کمک هزینه لوازم توانبخشی معلولان، پوشش زیبایی است بر چیزی که تقریباً وجود حقیقی ندارد.   قانون، بی‌قانون طبق قوانین سازمان تأمین اجتماعی، این سازمان موظف است بخشی از هزینه‌های تهیه لوازم پزشکی و توانبخشی بیمه‌شدگان و افراد تحت تکفل آنان را پرداخت کند اما به گفته مسئولانِ این سازمان، بخش‌نامه‌های اجرایی در خصوص تعیین کمک هزینه‌های لوازم پزشکی و توانبخشی محرمانه است و از قانون خاصی تبعیت نمی‌کند. در بروشور ارائه شده در سایت سازمان تأمین‌اجتماعی، دوره‌های زمانی پرداخت هزینه تهیه این وسایل برای سمعک هر10سال یکبار، برای ویلچر هر 7 سال یکبار، برای اروتز و پروتر یک‌بار در طول عمر و برای کفش‌طبی هر دو سال یک‌بار معین شده اما مسئولان حاضر به توضیح دلایل تعیین این بازه‌های زمانی و نیز کمک‌هزینه‌ای که برای هر یک از اقلام معین شده نشدند و حتی برای این‌که اگر لوازم توانبخشی فرد بیمه‌شده زودتر از 10سال مستهلک شد تکلیف چیست، توضیحی ندادند. مطلب چشم‌گیر دیگری که در این سایت خودنمایی می‌کند این است: چنانچه یکی از مشمولان قانون تأمین اجتماعی یا افراد تحت تکفل آنها طبق تجویز پزشک نیاز به یکی از انواع وسایل کمک پزشکی مندرج در فهرست تعهدات داشته باشد، سازمان تأمین اجتماعی در مورد تأمین این وسایل از او حمایت خواهد کرد اما اگر معنای این تعهد همان باشد که در حق امیرحسین و پدرش صورت گرفته، به جرأت می‌توان گفت: سازمان تأمین اجتماعی به آشکارترین شکل ممکن کرامت انسانی شهروندان را به بازی گرفته است. عدم بازنگری تعرفه‌های کمک‌هزینه بیمه آن هم تا برای بیش از یک‌دهه، خیانت صریح به مردم و نیز معلولانی است که از بالا بودن هزینه‌های درمانی رنج می‌کشند و این زیبنده جامعه‌ اسلامی که رهبرش فرمود: «کاری کنیم که بیمار جز درد بیماری رنج دیگری نداشته باشد»، نیست. اما مطلب تأسف‌برانگیز این است که مسئولان سازمان تأمین‌اجتماعی این غفلت‌ها و کاستی‌ها را نه تنها ایراد نمی‌دانند بلکه معتقدند به جز مستمری بازنشستگی ارائه هرگونه خدمت به مردم حق مردم نیست بلکه لطف این سازمان است بنابراین مردم نباید از پایین بودن تعرفه‌ها و ناکافی بودن خدمات گلایه‌ای داشته باشند. مردم برای داشتن یک زندگی کاملاً عادی هزینه‌های زیادی را متحمل شده‌اند اما هنگام مطالبه حقوق خود با حجم بالایی از کوتاهی و خلف‌وعده مواجه می‌شوند و حتی نمی‌دانند شکایت‌ خود را چگونه و به کدام نهاد منعکس کنند و چه تضمینی برای زنده‌شدن حقوقشان وجود دارد؟ جای خالی دستگاه‌های نظارتی در اینجا هم مانند بسیاری از موارد دیگر خالی است، کم‌کاری مسئولان در بخش‌های مختلف آنقدر زیاد شده که قابل شمارش نیست اما واقعاً نباید پرسید: سر مسئولان به چه چیزی گرم است که اوضاع مردم چنین است؟ رقیه بابائی خبرنگار حوزه معلول