مردم سالاری آنلاين 4 تير 1400 ساعت 19:00 https://www.mardomsalari.ir/report/152774/جان-مردم-ارزانترین-دارایی-ایرانی -------------------------------------------------- ایران داغدار خبرنگاران و سربازانی که قربانی سوء مدیریت شدند عنوان : جان مردم، ارزانترین دارایی هر ایرانی! یک روز پس از درگذشت دو خبرنگار در سانحه اتوبوس، 5 سرباز نیز قربانی سانحه مشابه شدند -------------------------------------------------- واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران محیط زیست و درگذشت دو نفر از خبرنگاران خبر تلخی بود که باعث شد بار دیگر توجه افکار عمومی به مشکلات حوزه حمل و نقل و سوء مدیریتی که کشور را در بر گرفته جلب شود. متن : واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران محیط زیست و درگذشت دو نفر از خبرنگاران خبر تلخی بود که باعث شد بار دیگر توجه افکار عمومی به مشکلات حوزه حمل و نقل و سوء مدیریتی که کشور را در بر گرفته جلب شود. بی اهمیت بودن جان مردم موضوع تازه ای در ایران نیست و سالها است که بسیاری از دلسوزان با توجه به آمار بالای تصادفات جاده ای و اتفاقاتی که هراز گاه داغ دلها را تازه می کند، تکرار می کنند که آمار تلفات جاده ای در کشور بسیار بالاتر از میانگین جهانی است و سالیانه به اندازه چندین زلزله، جاده های ایران تلفات می دهد. کشته شدن دانش آموزانی که به اردو می روند، سربازان و خبرنگاران فقط بخشی از تلفات جاده ای است که توجه برانگیز است ولی مشخص است که هر ساله تعداد بسیاری از خانواده های ایرانی قربانی تولید خودروهای بی کیفیت داخلی، راه های غیر استاندارد و بی توجهی به امنیت خودروهای عمومی می شوند و متاسفانه هیچ اقدام مقبولی برای کاهش این قبیل اتفاقات نمی شود. داستان درگذشت خبرنگاران اما فقط محدود به این موضوع نیست. اینکه مسئولان دعوت کننده این خبرنگاران کوچکترین توجهی به مساله حمل و نقل این خبرنگاران نداشتند و اتوبوسی را برای این کار در نظر گرفته بودند که فاقد صورت وضعیت و متعلق به یک کارخانه سیمان بوده، نشان دهنده این است که مسئولان و مدیران مربوطه اصولا فاقد بدیهی ترین معیارهای مدیریت هستند و فقط حقوق مدیریت را می گیرند. در ادامه متاسفانه نحوه نشستن عیسی کلانتری معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست در مقابل خبرنگاران آسیب دیده و داغدار، نمکی بود که بر زخم جامعه پاشیده شد و یکبار دیگر نحوه سلوک غیر مردمی و فاقد احساس مسئولانی را نشان داد که فاصله گرفتنشان از مردم حتی آنها را از شئونات اجتماعی این قدر دور کرده است. گویی مردم گرفتار امروز ایران در جهانی دیگر زیست می کنند و مسئولان در جهانی دیگر. یک روز پس از این حادثه، خبر رسید که اتوبوس حامل سربازان نیز در محور زاهدان – آباده در دهشیر یزد واژگون شد که در این حادثه 5 نفر کشته و 33 نفر مصدوم شدند. تمامی مسافران این اتوبوس سرباز بودند که در حال اعزام به محل خدمت بودند. رییس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا درباره تصادف این اتوبوس گفت: اتوبوس از مبداء زاهدان به مقصد آباده در حرکت بوده که به علت نقص فنی از ناحیه ترمز با جدول وسط جاده برخورد و در سمت مسیر مقابل واژگون و در این حالت با یک دستگاه تریلی متوقف در مسیر مخالف برخورد و متوقف می شود. به این ترتیب علت درگذشت سربازان مظلوم هم استفاده از اتوبوسی دارای نقص فنی بوده است. رئیس اورژانس استان یزد، هم وضعیت حادثه دیدگان تصادف خونبار اتوبوس با تریلی، روبروی پمپ بنزین دهشیر دراستان را مطلوب اعلام کرد و گفت: هیچ یک از مصدومان فوت نشده اند. دکتر احمد دهقان در گفت‌وگو با ایسنا گفت: وضعیت کلی مصدومان بهتر است و هیچ یک از مصدومان نیز فوت نکرده اند. چهار مسافر و کمک راننده اتوبوس مذکور در این حادثه فوت کردند و هر دو راننده تریلی و اتوبوس زنده هستند. رئیس کل دادگستری استان، پیگیری علل و عوامل حادثه را خواستار شد و دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان یزد به عنوان مدعی العموم مأمور پیگیری این حادثه شد. با دستور رییس کل دادگستری استان یزد، مقرر شد مدیرکل پزشکی قانونی در اسرع وقت نسبت‌ به بررسی پرونده بالینی و معاینه مصدومان و تعیین نوع و میزان صدمات وارده در بیمارستان اقدام کنند تا در دادرسی پرونده تسریع صورت گیرد. در ادامه، پیرامون تحویل اجساد حادثه مقرر شد پزشکان سریعاً در اسرع وقت نسبت‌به معاینه و تحویل اجساد به بازماندگان اقدام کنند. غلامعلی دهشیری، رییس کل دادگستری استان یزد بر بررسی علت یا علل حادثه مقرر تاکید کرد و گفت: دادستان شهرستان تفت که حادثه در آن منطقه اتفاق افتاده باید سریعاً با ارجاع امر به کارشناس رسمی نسبت‌ به بررسی علت یا علل حادثه پیگیری و اظهارنظر کنند. پس از واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران پیام های تسلیت مسئولان و نهادهای مختلف یکی پس از دیگری منتشر شد و دستورها و جلساتی برای رسیدگی به علت ماجرا تشکیل شد اما متاسفانه تجربه نشان داده است که نباید کمتری امیدی به این حرفها داشت. چند سال قبل وقتی اتوبوس قراضه حامل دانشجویان در دانشگاه آزاد نقص فنی پیدا کرد و جان عزیزانی را گرفت، همین موج به راه افتاد اما نهایتا اگر بنا بود نتیجه ای حاصل نشود نباید در این سالها شاهد تکرار این گونه حوادث باشیم. به این ترتیب در حالی که قیمت همه چیز در ایران نجومی بالا می رود، جان مردم در ایران سالها که ارزان و ارزان تر می شود.   جزییات حادثه اتوبوس خبرنگاران فرمانده پلیس راه کشور با تشریح تخلفات رخداده در حادثه اتوبوس خبرنگاران اعلام کرد که این اتوبوس فاقد صورت وضعیت و متعلق به کارخانه سیمان بود! هادی امیدوار درباره حادثه اتوبوس خبرنگاران محیط زیست که منجر به جان باختن مهشاد کریمی خبرنگار ایسنا و ریحانه یاسینی خبرنگار ایرنا شد، گفت: در این خصوص پرونده‌ای تشکیل شده و در آن مستندات و نظرات کارشناسی پلیس نیز درج شده است اما این‌که تصمیمی درباره آن گرفته خواهد شد برعهده دستگاه قضایی است. وی با بیان این‌که این اتوبوس تولید سال ۱۳۸۵ بود، گفت: طبق بررسی‌های ما اتوبوس معاینه فنی داشته است اما به دلیل آنکه در مسیر کوهستانی تردد کرده و مکررا از ترمز استفاده کرده است سیستم ترمز آن دچار مشکل شده بود، ضمن این که راننده از ترمز ثانویه اتوبوس نیز استفاده نکرده است. رئیس پلیس راه کشور ضمن رد این گفته که راننده از مسیر فرعی برای دور زدن پلیس راه تردد کرده، اظهار کرد: اصلا این طور نبوده این اتوبوس از مسیر اصلی تردد کرده و متعلق به کارخانه سیمان و جابه‌جایی کارگران آن بوده و سال‌ها نیز از همین مسیر رفت و آمد کرده است. در روز حادثه نیز راننده به پلیس راه رفته و اعلام کرده که در حال حمل کارگران سیمان است و با توجه به این‌که سال‌ها همین روند وجود داشته پلیس نیز آن را تایید کرده است. امیدوار درباره این‌که آیا راننده تخلفی داشته یا نه؟ گفت: تا به حال آنچه که از سوی پلیس مشخص شده این است که راننده مسافران را بدون صورت وضعیت سوار و جابه‌جا کرده یعنی گزارشی ارائه نکرده که مسافران چه کسانی هستند و مسیرش تغییر کرده است. راننده از مسیر کوهستانی عبور کرده و همان طور که گفتم به همین دلیل مکررا مجبور به استفاده از ترمز شده است. وی ادامه داد: همچنین تخلف دیگر این راننده این بوده که از ترمز کمکی استفاده نکرده است. امیدوار اضافه کرد: همچنین به نظر می‌رسد مسئول محلی نیز به دلیل آنکه احتمالا اتوبوس رایگان بوده از اتوبوس کارخانه سیمان استفاده کرده در صورتی که در چنین مواردی قاعده بر این است که مسئول محلی باید به پلیس راه و راهداری اطلاع دهد که مسافران اتوبوس چه کسانی هستند و اگر این موضوع را به ما اطلاع داده بودند حتما نسبت به انتخاب اتوبوس و همچنین قرار دادن یک تیم اسکورت برای این اتوبوس اقدام می‌کردیم. وی درباره صورت وضعیت ثبت شده از وضعیت این اتوبوس اظهار کرد: راننده این اتوبوس اعلام کرده بود که مسافرانش کارگران کارخانه سیمان هستند و احتمالا چون اتوبوس رایگان بوده صورت وضعیت را تغییر نداده است. این اتوبوس باید فاصله شهر تا کارخانه را طی می‌کرده اما در این ماموریت مسیر آن تغییر کرده است.   روایت یکی از خبرنگاران مصدوم زینب رحیمی خبرنگاری که در این حادثه مصدوم شده ‌درباره جزئیات این حادثه و نحوه تصادف به ایسنا گفت: این اتوبوس از فرودگاه ارومیه دنبال ما آمد و بلافاصله که به فرودگاه رسیدیم، سوار اتوبوس شدیم و قرار شد که همین اتوبوس ما را از ارومیه به سمت پیرانشهر ببرد تا از تونل «انتقال آب زاب» پیرانشهر بازدید کنیم. وی افزود: تقریبا از یک جهت متوجه مشکلی در اتوبوس شدیم که اتوبوس خیلی آرام می‌رفت. جاده معمولی بود، اما اتوبوس به آرامی حرکت می‌کرد. به طوری که از برنامه‌ای که داشتیم، حداقل شاید یک ساعت دیرتر رسیدیم... وقتی به پیرانشهر رسیدیم، چند جا را بازدید کردیم، از تونل «انتقال آب زاب» به دریاچه ارومیه در پیرانشهر هم بازدید کردیم و حتی داخل تونل رفتیم که داخل تونل هم فضای سخت و خطرناکی بود. حقیقتا به نظر من بازدید آن تونل هم کار اشتباهی بود زیرا می‌توانست خسارت جانی داشته باشد. آنجا همه ما استرس این را داشتیم که برای کسی اتفاقی رخ دهد. زیرا شرایط خاصی بود، حفاری بود و اصلا به نظر من نباید این بازدید انجام می‌شد. زیرا اگر اتفاقی می‌افتاد، ‌ کسی پاسخگو نبود. چه بسا که این اتفاق هم افتاد، ‌کسی پاسخگو نیست. رحیمی گفت: بعد از بازدید تونل، بیرون آمدیم و سوار اتوبوس شدیم. از صبح می‌گفتند زود باشید آنجا هم تکرار می‌کردند که زود باشید. ساعت نزدیک ۵ بود که گفتند برای ناهار برویم و نمی‌دانم که ناهار را کجا تدارک دیده بودند. اعلام کردند که نیم ساعت تا جایی که برای ناهار هماهنگ کردیم، فاصله داریم. گویا یکی از دفترهای ستاد احیا بود که ناهارخوری داشت و قرار بود آنجا ناهار بخوریم. وی با بیان اینکه حادثه در زمان برگشت رخ داد،  گفت: من با مهشاد کریمی، وسط اتوبوس بودیم. من در ردیف صندلی‌های سمت راننده نشسته بودم و مهشاد آن‌طرف نشسته بود. یعنی روی هر ردیف یک نفر نشسته بود. هر دوتایمان لبه صندلی نشسته بودیم و داشتیم باهم صحبت می‌کردیم که ناگهان کمک راننده از جلو بلند شد و به سمت عقب دوید و داد زد که کمربندهایتان را ببندید، همه ما فکر کردیم که شاید افسر پلیس دیده است، چون اصلا نگفت که ترمز بریده و فقط گفت که کمربندها را ببندید. یکبار هم اتوبوس به سمت دره چپ شد، اما دوباره خودش را در جاده صاف کرد و فکر کردیم که مشکل حل شده و اصلا فکر نمی‌کردیم که ترمز بریده است. ناگهان راننده داد می‌زد یا ابوالفضل، یا ابوالفضل. یک نفر هم گفت ترمز بریده است. بعد فرمان را به سمت چپ گرفت. زیرا سمت راست گاردریل بود که پایین آن هم دره بود. جاده خیلی باریکی بود و خود ارومیه‌ای ها می‌گفتند چرا شما را از این جاده آوردند و این جاده اصلا مناسب اتوبوس نیست. مسیر را به ما نگفته بودند، ‌اما همه می‌گفتند که جاده برگشت مناسب نبوده و می‌توانست از مسیر امن‌تری بازگردد. وی گفت: از زمانی که کمک راننده داد زد که کمربندهایتان را ببندید تا زمانی که تصادف اتفاق افتاد، فقط چند ثانیه گذشت. اصلا کمربند را هم پیدا نمی‌کردیم و مهشاد هم نتوانست کمربندش را ببندد و شاید فقط یک نفر توانست کمربندش را ببندد. رحیمی گفت: نکته‌ای که وجود دارد این است که بعد از اینکه تصادف اتفاق افتاد، یکی از مدیران ستاد احیای دریاچه ارومیه که با ما بود و برنامه‌ریز این سفر بود، ‌ به ما چیزی گفت که خیلی حرف عجیبی بود. او گفت که من از صبح می‌دیدم که راننده اتوبوس فقط با دنده کار می‌کند و با ترمز کار نمی کند، نگو اصلا ترمز نداشته است.   گزارش مقدماتی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران انجمن صنفی روزنامه‌نگاران گزارش مقدماتی خود را درباره حادثه اتوبوس حامل خبرنگاران محیط زیست ارائه داد. در این گزارش آمده است: «انجمن صنفی روزنامه‌نگاران بار دیگر نهایت تأثر و تألم خود را از درگذشت دو همکار جوان، ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی در حادثه تصادف اتوبوس روزنامه‌نگاران حوزه محیط زیست ابراز کرده و به خانواده‌های داغدار ایشان تسلیت می‌گوید. هم‌اکنون چهار روزنامه‌نگار دیگر؛ حسن ظهوری، مهدی گوهری، ابراهیم نژاد رفیعی و سهیل فرجی نیز که دچار آسیب جدی شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند در بیمارستان امام خمینی ارومیه تحت مراقبت هستند و خوشبختانه وضعیت جسمی‌شان تحت کنترل است. ناگفته پیداست رخدادی که عاطفه جمعی جامعه روزنامه‌نگاری و آحاد مردم  را چنین آزرده است، دردناکترین تاثیر را بر روح و روان همکاران عزیزی باقی خواهد گذاشت که از مخافت این رخداد رسته‌اند و این رنجی است ناگفتنی. از نخستین ساعات بروز این حادثه، انجمن صنفی یک وکیل محلی را برای کسب اطلاعات دقیقتر حقوقی و پیگیری های آتی به بیمارستان اعزام کرد. همچنین گیسو فغفوری، بازرس، و پژمان موسوی، عضو هیات مدیره، به نمایندگی از هیأت مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران برای پیگیری وضعیت سانحه‌دیدگان به ارومیه اعزام شدند. نمایندگانِ یادشده در این سفر، ضمنِ پیگیری وضعیت سانحه‌دیدگان و بررسی نحوه امدادرسانی به مجروحان، شکایت‌نامه‌ای علیه مسببان این رخداد تلخ تنظیم و تسلیم نیروی انتظامی کردند. برای پیگیری موضوع نیز رابطی از سوی انجمن به نیروی انتظامی معرفی شد. همچنان که در اعلامیه نخست انجمن اعلام شد، این وظیفه اجتماعی و حرفه‌ای ماست که همراه با جامعه روزنامه‌نگاری ایران، تا روشن شدن تمامی جوانب موضوع، به پیگیری خود ادامه دهیم. انجمن صنفی روزنامه‌نگاران همچنین آمادگی خود را برای ارائه خدمات روان درمانی، حقوقی و پزشکی و هر نوع مساعدت ممکن دیگر به همکاران عزیز اعلام می‌کند.» مرگ مفت مهرداد خدیر از روزنامه نگاران قدیمی در مطلبی در سایت عصر ایران در واکنش به این خبر نوشت: مرگ همکاران ما مظلومانه، تلخ و دردناک بود اما بگذارید صریح و بی‌تکلف بگوییم مفت بود. چون نباید، نباید می‌مردند. اگرچه هر مرگ اندوه به بار می‌آورَد اما در این فقره - مرگ مفت - نه از اندوه که از انبوهِ اندوه باید سخن گفت.  صفات و قیودی چون تلخ و دردناک و مظلومانه وزن احساسی را بیشتر می‌کند اما وقتی می‌گوییم مفت، همه به خود می‌آییم و می‌پرسیم چرا؟  به خاطر این که مسؤولی محلی خواسته نانی در کف یکی از بستگان خود بگذارد و به جای اتوبوس یک شرکت معتبر به شخص سپرده است؟ چون راننده بی‌مبالات بوده و قبل از سفر، ترمز را بررسی نکرده یا می‌دانسته و ساده انگاشته است؟ ...  همۀ ما خوانده‌ایم که از دکتر حسابی پرسیدند جهان سوم چگونه جایی است و او پاسخ داده جایی که اگر بخواهی مملکت خود را آباد کنی خانه‌ات را ویران می‌کنند و اگر بخواهی خانه‌ات را آباد کنی مملکتت را باید ویران کنی. مشخص نیست این سخن واقعا از دکتر حسابی باشد یا نه ... اما اگر از منِ ناحسابی بپرسند جهان سوم چگونه جایی است بی‌درنگ پاسخ می‌دهم: جهان سوم، جایی است که در آن آدم‌ها مفت می‌میرند، مفت!   مراسم تشییع پیکر خبرنگارها برگزار شد جمعه ـ چهارم تیرماه ـ مراسم خاکسپاری دو خبرنگار ایرنا و ایسنا برگزار شد. در مراسم تشییع پیکر خبرنگاران ایسنا و ایرنا جمع کثیری از اهالی رسانه، خانواده‌های خبرنگاران فقید و همچنین دوستان و همکارانشان حضور داشتند. حجت‌الاسلام محمود دعایی (مدیر مسوول روزنامه اطلاعات)، ابراهیم حاتمی‌کیا (کارگردان)، فرزاد حسنی (مجری)، محمد خدادی (معاون امور مطبوعاتی)، محمدجواد شوشتری (معاون پشتیبانی و مدیریت منابع جهاددانشگاهی)، عیسی علیزاده (معاون فرهنگی جهاددانشگاهی)، علی منتظری (رییس پژوهشکده علوم بهداشتی جهاددانشگاهی)، مسعود منصور (معاون وزیر جهاد کشاورزی و رییس سازمان جنگل‌ها)، مسعود تجریشی (معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست)، ژیلا مهدی آقایی (معاون آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست)، سعید محمودی (مدیرکل محیط زیست استان تهران)، سیدمحمد مهدی‌زاده (رییس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی)، عباس عبدی (رییس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران)، سعید لیلاز و محمد قوچانی (روزنامه‌نگار)، مهرداد آگاهی (رایزن فرهنگی ایران در اتریش)، علی متقیان (مدیرعامل ایسنا) و محمدرضا نوروزپور (مدیرعامل ایرنا) از دیگر حاضران در این مراسم بودند. مراسم با یک ساعت تاخیر ساعت ۱۰ آغاز شد و ورود پیکرهای خبرنگاران جوان ایسنا و ایرنا به قطعه نام‌آوران، در حالی که با پرچم‌های سه رنگ ایران پوشانده شده بودند، با بالا گرفتن اشک و شیون حاضران در مراسم همراه بود و در ادامه به امامت حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی بر پیکر این دو خبرنگار فقید نماز خوانده شد. در ابتدا، پیکر مهشاد کریمی با تشریفات به مراسم آورده شد و پس از اقامه نماز و انجام مراحل تدفین، خاکسپاری پیکر ریحانه یاسینی ـ دیگر خبرنگار درگذشته در حادثه واژگونی اتوبوس ـ هم با مراسمی مشابه همراه بود. محمدحسین یزدی