مردم سالاری آنلاين 6 اسفند 1396 ساعت 23:05 https://www.mardomsalari.ir/news/83024/وقتی-قاتل-زیر-حرفش-می-زند -------------------------------------------------- عنوان : وقتی قاتل زیر حرفش می‌زند! -------------------------------------------------- مردی که یک سال است به عنوان متهم به قتل در یک پرونده بازداشت استدر اعترافاتی تازه قتل را منکر شده و مدعی شد خرزو خان عامل اصلی جنایت است. متن : مردی که یک سال است به عنوان متهم به قتل در یک پرونده بازداشت استدر اعترافاتی تازه قتل را منکر شده و مدعی شد خرزو خان عامل اصلی جنایت است. به گزارش فارس، ساعت 20:30 شب 28 بهمن ماه سال گذشته، از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 یک فقره فوت مشکوک به کلانتری 152 خانی آباد اعلام شد. با حضور ماموران در بیمارستان و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد فردی به نام سیروس . ط ( 32 ساله) بر اثر اصابت گلوله به ناحیه صورت و پهلو به قتل رسیده است. با حضور ماموران در محل بیمارستان و انجام تحقیقات اولیه از بستگان و اعضای خانواده مقتول، برادر زن مقتول به ماموران اعلام کرد: خواهرم به نام سمانه 31 ساله در اتوبان آزادگان با خودرو شخصی 206 در حال تردد بوده که خودرو‌اش دچار پنچری می‌شود. سمانه با همسرش تماس گرفته و از او جهت تعویض لاستیک خودرو درخواست کمک می‌کند، مقتول به نام سیروس نیز پس از گذشت 20 دقیقه در محل حاضر می‌شود که در زمان تعویض لاستیک خودرو، فردی که گویا یک کلاه ایمنی موتورسیکلت به سر داشته به آنها نزدیک، به قصد زورگیری با مقتول درگیر و نهایتا با اسلحه همراه خود اقدام به شلیک کرده و پس از به قتل رساندن سیروس از محل متواری شده است. در تحقیقات از شاهد صحنه جنایت و در شرایطی که در تحقیقات اولیه از سوی همسر مقتول عنوان شده بود که قاتل یک کلاه ایمنی موتورسیکلت به سر داشته، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که قاتل کلاه ایمنی بر سر نداشته و پس از مشاهده صحنه نزدیک شدن یک دستگاه خودرو سواری به محل جنایت، به سرعت از محل متواری شده است. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در ادامه تحقیقات پلیسی، به بررسی دیگر اظهارات همسر مقتول در خصوص پنچرشدن خودرو شخصی پرداختند. همسر مقتول در اظهاراتش مدعی پنچری لاستیک عقب خودرو 206 خود شده بود اما کارآگاهان با بررسی لاستیک‌های خودرو 206 اطمینان پیدا کردند که هیچ‌کدام از لاستیک‌های خودرو دچار پنچری نشده است. همین تناقضات باعث شد تا مأموران به سمانه همسر مقتول شک کنند و او به عنوان مظنون اصلی پرونده شناخته شود. سمانه پس از بازداشت و انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ همچنان اظهارات اولیه خود مبنی بر ارتکاب جنایت توسط یک زورگیر را مطرح می‌کرد اما در ادامه تحقیقات و پس از ارائه دلایل و مستندات از سوی کارآگاهان، چاره‌ای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت. وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: زمانی که محمود(خواستگار سابقم) متوجه اختلافات من با همسرم شد، تصمیم به کشتن او گرفت و عنوان کرد که حتی اگر من با او همکاری نداشته باشم، به تنهایی سیروس را خواهد کشت. شب جنایت و برابر برنامه محمود، من به اتوبان آزادگان رفتم، به سیروس زنگ زده و به دروغ عنوان کردم که لاستیک خودرو پنچر شده است، سیروس از من درخواست کرد تا داخل ماشین نشسته، درهای ماشین را بسته و منتظر او بمانم. بعد از گذشت حدود 20 دقیقه، سیروس از محل کارش در منطقه قرچک ورامین به محل رسید و در حالی که قصد تعویض لاستیک خودرو مرا داشت، محمود از پشت یک تپه خاکی خارج شد و طی یک درگیری و با شلیک چند گلوله، سیروس را به قتل رساند. کارآگاهان اداره دهم آگاهی با شناسایی محل سکونت محمود 36 ساله در خیابان 20 متری افسریه، در تاریخ 29 بهمن امسال و در کمتر از 24 ساعت از زمان وقوع جنایت اقدام به دستگیری عامل جنایت اتوبان آزادگان کرده و در بازرسی از محل سکونتش موفق به کشف یک قبضه اسلحه شکاری ساچمه زنی شدند که مقتول به وسیله آن به قتل رسیده بود. محمود پس از انتقال به اداره دهم ویژه قتل و مواجه حضوری با سمانه صراحتا به طرح پیشنهاد قتل سیروس، طراحی و ارتکاب جنایت اعتراف کرد. به این ترتیب بود که پس از تکمیل تحقیقات در پرونده بالاخره متهمان به زندان منتقل شدند اما این تمامی ماجرا نبود تا اینکه بعد از گذشت حدودا یک سال از ماجرا محمود مدعی شد که دروغ گفته است و می خواهد اظهاراتش را عوض کند. او امروز صبح در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران حاضر شد و در زمینه اتهامش گفت: از اول هم قرار نبود من کسی را بکشم. با سمانه در اینستاگرام آشنا شدم و او دوست قدیمی ام بود. او که فهمیده بود من خیلی خوشبخت شده ام به من گفت تو مرا نفرین کردی تا من بدبخت شوم. گفتم چرا او گفت که شوهرم مرا اذیت می کند و کتک می زند و همیشه نیز در حال مصرف شیشه است. این ملاقات اینستاگرامی باعث شد یک روز با او قرار بگذارم و در زمینه موضوع با او کامل صحبت کنم. وقتی به من ماجرای کشتن شوهرش را گفت من قبول نکردم و قبول کردم که با گذاشتن یک اسلحه در ماشین مقتول باعث شوم او گیر بیفتد. روز حادثه نیز به همین دلیل در محل حضور یافتم اما وقتی به آنجا رسیدم مقتول با من درگیر شد و اشتباهی یک گلوله از اسلحه به سمتش شلیک شد اما من فرار کردم و از رمپ کناری اتوبان بالا رفتم تا اینکه یکدفعه از دور دیدم فردی با مقتول درگیر شده است و من فکر می کنم آن فرد کلاه کاسکت دار عامل مرگ مقتول شده است چرا که من بیشتر از یک گلوله آن هم به نحو سهوی شلیک نکردم.  در انتهای پرونده قرار شد تحقیقات بیشتری در رابطه با موضوع صورت بگیرد.