مردم سالاری آنلاين 29 شهريور 1400 ساعت 16:45 https://www.mardomsalari.ir/note/156055/چرا-رییسی-نمی-خندد -------------------------------------------------- عنوان : چرا رییسی نمی خندد؟ حسین زراعت پور* -------------------------------------------------- خنده، واکنشی صدادار به احساس خوشحالی، یا در مواقع ناراحتی است که به آن خنده تلخ می‌گویند. عوامل متعددی نظیر شنیدن یک لطیفه یا مورد قلقلک قرار گرفتن یا در موقعیت تعجب واقع شدن می‌تواند باعث پیدایش خنده شود. متن :   خنده، واکنشی صدادار به احساس خوشحالی، یا در مواقع ناراحتی است که به آن خنده تلخ می‌گویند. عوامل متعددی نظیر شنیدن یک لطیفه یا مورد قلقلک قرار گرفتن یا در موقعیت تعجب واقع شدن می‌تواند باعث پیدایش خنده شود. خنده در رفتار همه انسان ها دیده می شود. خنده جزئی از رفتار انسانی است که به وسیله مغز برای تنظیم احساسات تولید می‌شود، و بدین وسیله انسان‌ها را در روابط اجتماعی کمک می‌کند. خنده در دید روانشناسی، نشانه‌ای برای برقرار کردن رابطه‌ای مثبت با دیگران است. از این ویژگی برای مداوای برخی بیماری ها نیز استفاده می کنند چنانکه گفته اند: «خنده بر هر درد بی درمان دواست»... و می دانیم که «خنده آغاز خوش هر ماجراست!» در فرهنگ دینی و ایرانی ما به شادی و خندیدن توجه شده است. البته در دین اسلام، خنده دو قسم است که یک قسم آن مورد پسند خدا و قسم دیگر آن مورد دشمنی خداست. با این حال از امام باقر (ع) منقول است که « تَبَسُّمُ الرَّجُلِ في وَجهِ أخيهِ المُؤمِنِ حَسَنَةٌ». البته در روایات اسلامی، مومنان را از خندیدن بیجا و قهقه شیطانی منع کرده اند.  همچنین در فرهنگ ایرانی خندیدن معانی زیادی دارد که بیش از ده مورد را شامل می شود از جمله: لبخند، زهرخند، شکرخند، پوزخند و...که نشان از مهم بودن این ویژگی در میان ایرانیان دارد و برای ایرانیان بسیار مهم است که طرف مقابل آنها در آغازْ خنده رو باشد و سپس اینکه چگونه می خندد؟ در ادبیات پارسی نیز شاعران ایرانی ، به خندیدن اهمیت زیادی می دهند زیرا خندیدن یخ های ارتباطی را در هم می شکند و نه تنها مسبّب ارتباط تاریخی بین ادوار مختلف می گردد بلکه ارتباطات و تفاهم نسلی را دامن زده و تعاملات روزانه افراد را از فسردگی، یخ زدگی و انجماد دور می کند. مثلا : «تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو/ پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو» و «جایی که یار ما به شکر خنده دم زند/ ای پسته کیستی تو، خدا را به خود مخند». در ادبیات جهان هم به خنده توجه می شود، مثلا اگزوپری در کتاب شازده کوچولو وقتی از زندان بان کبریت می خواهد و سپس می خندند می گوید: انگار نوری فاصله میان دل های ما را پر کرد.  خنده، زبان بین المللی است و این مهم را سعدی چنین می گوید: »آن شکر خنده که پرنوش دهانی دارد/ نه دل من که دل خلق جهانی دارد». بنابراین خنده زبان انسانی است و عَرَضِ خاص انسان است، حتی برخی در تعریف انسان گفته اند انسان، حیوان خندان است. از طرفی همه ما تصاویری از لحظات خنده ملیح و عمیق و از ته دل افراد مختلف را در ذهن داریم که موجب موانست بیشتر ما با آنان شده است. حتی نسبت به خندیدن بزرگان علم و دانش و سیاست و جامعه نیز حساس بوده و از بزرگان عرصه های مختلف لحظات مفرح و پر خنده ای را درذهن داریم. مثلا تصاویر خنده های از ته دل امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب،خنده های عمیق مرحوم هاشمی رفسنجانی(ره)یا شهید سلیمانی(ره)، سیّدِ خندان(سیّد محمّد خاتمی) که از اسمش پیداست، و خنده های معجزه هزاره سوّم( جناب محمود احمدی نژاد) یا خنده های جالب دکتر حسن روحانی را به خاطر داریم که دست مایه شوخی و طنز مردم در فضای مجازی با یکدیگر و دکتر روحانی شده بودکه یکی از دلایل همراهی عموم مردم با ایشان بود. البته مردم از عملکرد ایشان در پایان دوره ریاست جمهوری دوازدهم ناراحت بودند اما این به معنای برگشت عموم مردم و جامعه از اهداف و آرمان های متجددانه خود نیست. اما متاسفانه کمتر تصویری از لحظات خندیدن جناب رییس جمهور رییسی داریم، و برعکس جدّیتی مثال زدنی در بیان و بنان ایشان می بینیم که حاکی از روشی پراگماتیستی در اداره امور کلان است که می توانیم آن را تبدیل به ضرب المثلی نماییم : «پراگماتیسم تر از جان دیویی» و این می تواند معادل امروزین ضرب المثل معروف «کاتولیک تر از پاپ» باشد. به این ترتیب شاهد جدیّتی نوین در عرصه سیاسی است. البته جدیّت بیش از حد سیاستمداران در حدّ افراطی آن مثبت نیست اما در مقابل، سهل گرایی نیز آفت است. هرچند در بسیاری از موارد سهل گرایی از صفات مثبت تلقی می شود. بعنوان نمونه، از اخبار اسلامی است که حاکمان باید در مقابل اشتباه مردمان خویش با دیده تساهل عبور نمایند. اما سهل گرایی یا سطحی نگری و عدم ژرف نگری در زمینه اداره کلان امور آفتی بزرگ است. خوش بینی افراطی که یکی از عوامل و علت های سهل انگاری(آسان انگاشتن) است، یکی از موانع در دست یافتن به نتایج مطلوب در امر اداره کلان جامعه است. بنابراین سیاستمداران باید خیلی آرام نظر بدهند نه سریع و فوری، و قدم به قدم گام بردارند، نه دویدنِ پر هیاهو و به یکباره ! با کمی چاشنی لبخند... .  اما موضوع اصلی وآن اینکه چرا جناب رییسی کمتر می خندد؟ با جستار اینترنتی نیز به تعدادی تصاویر محدود بر می خوریم که ایشان در حال خندیدن است. مگر ایشان با چه واقعیتی روبرو بوده یا هستند؟ یا شاید ایشان بعنوان مجتهد برداشتی از روایات اسلامی دارند که خود را ملزم به نخندیدن می دانند؟! در ایام ریاست قوه قضاییه، در ایام انتخابات ریاست جمهوری و در همین دوره آغازین مسئولیت، از ایشان خیلیْ مزاح کلامی، خوش زبانی و خنده رویی مشاهده نشده است و به ندرت به مزاح هایی سرد از طرف ایشان برمی خوریم. این امر می تواند علل زیادی داشته باشد، از جمله ضعف تیم رسانه ای ایشان یا شخصیت جدی ایشان؛ اما هر دلیلی که دارد ضعفی جدّی است زیرا در بلند مدت نه تنها جامعه نمی تواند با ایشان ارتباط بگیرد بلکه شاید به امتیازی منفی مبدّل گردد. البته این به معنای عدم ارتباط کلامی ایشان با جامعه و بالعکس نیست؛ اما همدلی موثر بین ایشان و مردم برقرار نخواهد شد. به هر ترتیب نباید چهره خندان ایشان در جامعه فراموش شود تا اینگونه اعتراض شود که : یاد باد آنکه در آن بزمگه خلق و ادب/ آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود....! بنابراین نتیجه می گیریم نه جدیّت بیش از حد و نه سهل گرایی؛ بلکه اعتدال رمز موفقیت است، ضمناً خنده علامتی خوشایند است و کسی که لبخند می‌زند، ورای زبان، نژاد و هر مرزبندی دیگری، در حال ارسال این پیام است که «ما با هم دوست هستیم«. آیا با ما دوست نیستید؟  و در آخر آقای رییس جمهور! « ای پستۀ تو خنده زده بر حدیث قند/ مشتاقم، از برای خدا یک شکر بخند! ». * مدرس فلسفه اسلامی در دانشگاه