کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت وگو با "مردم‌سالاری آنلاین":

"سرانجام مجبورند پای میز مذاکره بیایند" استراتژی ترامپ در مورد ایران است

15 مهر 1397 ساعت 12:20

رفت و برگشت اخیر حسن روحانی رییس جمهور ایران به سازمان ملل منافع و دستاوردهایی را برای ایران داشت. از آن جهت که در عالم سیاست حتی کوچکترین حرکات هم دارای معانی و مفاهیم خاص مربوط است، لذا نمی‌توان از بازگرداندن سردیس سرباز هخامنشی به ایران توسط حسن روحانی به سادگی گذشت. مهدی مطهرنیا تحلیگر سیاسی و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با "مردم سالاری آنلاین" بازگرداندن این لوح را یک پیام دانست. او می‌گوید: بی تردید سردیس کوروش کبیر و بازگشت آن به ایران بیش آنچه پیامی برای دولت در ایران باشد، پیام آمریکا به ملت ایران است؛


رفت و برگشت اخیر حسن روحانی رییس جمهور ایران به سازمان ملل منافع و دستاوردهایی را برای ایران داشت. از آن جهت که در عالم سیاست حتی کوچکترین حرکات هم دارای معانی و مفاهیم خاص مربوط است، لذا نمی‌توان از بازگرداندن سردیس سرباز هخامنشی به ایران توسط حسن روحانی به سادگی گذشت. مهدی مطهرنیا تحلیگر سیاسی و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با "مردم سالاری آنلاین" بازگرداندن این لوح را یک پیام دانست. او می‌گوید: بی تردید سردیس کوروش کبیر و بازگشت آن به ایران بیش آنچه پیامی برای دولت در ایران باشد، پیام آمریکا به ملت ایران است؛ ملتی که به هر ترتیب برخلاف اتمسفر گفتمانی حاکم بر ادبیاتی حکومتی که ایران قبل از اسلام را از متن به حاشیه می‌راند، به ملتی توجه دارد که پیشینه تاریخی و فرهنگی خود را بسیار پاس می‌دارد و کوروش را پدر ایران‌زمین می‌داند.
  مطهرنیا گفت: ترامپ در پی ایجاد یک فضای معنادار بر اساس قواعد برگرفته از تئوری تجاری خود در صحنه سیاست است. او معتقد است بیزنس‌من موفقی بوده که در بیشتر جهت‌گیری‌های اقتصادی به دنبال شرکت‌های ورشکسته و آوردن این شرکت‌های ورشکسته پای میز مذاکره برای ایجاد فضای مناسب و گرفتن حداکثر امتیازات و دادن حداقل امتیازها برای پیشرفت حوزه تجاری بوده است.
وی ادامه داد: اکنون نیز همین جهت‌گیری نزد ترامپ و به عنوان رییس جمهور آمریکا و بر اساس پارادایم آشوب، دکترین بازیگر دیوانه، رویه ابهام و پیچیدگی و همچنین استراتژی جوجیتسو شکل می‌گیرد. او اکنون توانسته کره شمالی و همچنین ونزوئلا را با توجه به تمام شعارهای ضد آمریکایی در برابر جهت‌گیری ایالات متحده آمریکا در حوزه حرکت ترامپیستی پای میز مذاکره آورده و با فشارهای اقتصادی بسیار فشرده آنها را مجبور به پذیرش دریافت‌های حداقلی و دادن امتیازهای حداکثری نماید.
این تحلیلگر سیاسی افزود: ترامپ در مورد ایران بر همین مبنا و بر اساس آنچه که بارها قبل از انتخاب ترامپ اشاره کرده‌ام، یعنی بر اساس دکترین محدود سازی همکاری با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران وارد عمل شده تا موضوع را به سر وقت به جایی برساند که ایران در یک وضعیت نامناسب پای میز مذاکره بنشیند. این در حالی است که مقامات تهران می‌گویند ایران در یک وضعیت نامناسب پای میز مذاکره با ترامپ نخواهد نشست. همین مساله فرصت فشارآوردن بیشتر به ایران توسط آمریکا برای تبدیل وضع موجود "بد" به وضعیت "بدتر" در آینده را فراهم می‌سازد. ترامپ تلاش دارد به گونه‌های مغرورانه به این گذاره تاکید کند که "سرانجام آنها محبورند پای میز مذاکره بیایند."
این استاد دانشگاه تصریح کرد: جمله " سرانجام آنها مجبورند پای میز مذاکره بیایند" در تلاقی اراده او برای ایجاد ورشکستگی کامل در سایه تحریم‌های بسیار فلج کننده از یک سو و همچنین از سوی دیگر تحریک ایران به ایجاد مقاومت در برابر مذاکره از طریق اعلام مذاکره "بالا دستی" بر مبنای قبول انجام مذاکره با رهبر ایران در هر زمان و هر مکانی است. در ظاهر "هر زمان و هر مکان" نشان‌دهنده آن است که آمریکا خواهان مذاکره با ایران است؛ اما در عمل آمریکا خواهان این است که ایران مذاکره را با این شرایط  رد کند و با رد کردن مذاکره، فضای تحریم‌های بیشتری در افکار عمومی علیه ایران فراهم شود تا با فراهم شدن این فضا بتواند در محدود سازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران، محاصره اقتصادی تهران را بیش از گذشته علمیاتی کند.
وی با طرح آشنایی آمریکایی‌ها از ماهیت نظام تصمیم‌گیری ایران ابراز داشت: آمریکایی‌ها به نیکی دریافته‌اند که رییس جمهور ایران تصمیم‌گیرنده نهایی نیست. ترامپ در توییت خود در ارتباط با مذاکره جمله‌ای را بیان کرده که "روحانی یک انسان دوست‌داشتنی است اما در واقع از منظر ادبیات سیاسی، او مذاکره کننده ارشد محسوب نمی‌شود." لذا بعد از آنکه ترامپ اعلام کرد که حاضر است در مذاکرات مستقیم هر کجا و هر زمانی با رهبران ایران مذاکره کند، زمانیکه ایرانیان از حسن روحانی به عنوان مذاکره کننده نام بردند، او از زبان نزدیکان خودش مانند پمپئو و بولتون و دیگران اعلام کرد که باید با شخص رهبر جمهوری اسلام مذاکره کرد. لذا آمریکا از هر دو جهت در حال ایجاد یک فضای معنادار در ارتباط با ایجاد فشار است.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که چرا ترامپ در سخنان خود مردم ایران را از حکومت ایران جدا می‌کند، گفت: به هر ترتیب باید بپذیریم که شکاف ملت – دولت در ایران یک شکاف قدیمی است. اکنون اقشار موجود و طبقات موجود در ایران از عملکرد دولت به معنای مجموعه قوای موجود در درون ایران راضی نیستند. به گونه‌ای که حتی خود حکومت و قوای موجود نیز بر این امر اذعان دارند که نتوانسته‌اند آنگونه که باید  و شاید نسبت به ملت ایران وظایف خود را انجام دهند.
او گفت: ملت ایران در عصری که مصداق "اتاق شیشه‌ای" است و  اکنون با رشد فناوری‌های ارتباطی وارد عصر "گوی بلورین" شده است، به همه چیز وقوف پیدا می‌کند و در دوران نوتطبیق‌گرایی، امروز خود را با گذشته خویش و همچنین با گذشته کشورهایی که بسیار عقب‌مانده‌تر از ایران بوده‌اند مقایسه می کند. در آمریکا وقتی مشخص می‌شود کسی اختلاس کرده است، یا زندان را می‌پذیرد یا حتی بعضا به خودکشی در برابر مردم دست می‌زنند. درست به گونه ژاپنی‌ها؛ اما امروزه در ایران  اختلاس‌های میلیاردی عیان می‌شوند ولی هیچکس هیچ عذرخواهی از مردم ندارد. لذا باید بپذیریم مردم ایران اکنون در یک طرف به انقلاب خویش و به اصول و اعتقاد خود پایبند بوده‌اند و بیشترین تحمل را داشته‌اند؛ از طرف دیگر التهابات درونی که رییس جمهور کشور آنها را بحران نمی‌خواند ولی همه نشانه‌های بحران را دارا است، در مقابل خود می بیند.
وی ادامه داد: لذا باید گفت اگر امروز شکاف به معنای گپ "GAP" میان حکومت وجود نداشته باشد، حداقل، تاخر "LAG" به معنای اساسی آن دیده می‌شود. اکنون حکومت بسیار عقب‌تر از نیازها و خواسته‌های مردم قرار دارد. به گونه‌ای که رهبر نظام جمهوری اسلامی حتی به کمبود پوشک در بین مردم اشاره می‌کند و از طرفی دیگر مردم باید پول خود را در برابر ارزهای خارجی در پایین ترین ارزش ببینند. مردم ایران در هیچ کجای جهان، کشوری مانند ایران را نمی‌بینند که در آن مبادله یک ارز خارجی به یک کسب و کار و یک نوع منبع ادامه حیات اقتصادی و زندگی تبدیل شده باشد. اینگونه مطالب را نمی‌توان نادیده گرفت. این‌ها اخبار پنهانی نیست که نیازمند سیستم‌های پیچیده جاسوسی باشد تا ترامپ به آنها دست یابد.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که آیا سخنان حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل به گونه‌ای بود که او را مصداق نماینده تام‌الاختیار مردم بدانیم یا خیر، تصریح کرد: من بر این باورم که روحانی بسیار منسجم و دقیق و خوب صحبت کرد. اما او در مقام یک حقوقدانِ واعظ ِمذهبیِ ایده‌آلیست سخن گفت. در حالیکه ترامپ به عنوان یک بیزنس‌منِ سیاستمدارِ رئالیست با جهت‌گیری پراگماتیستی سخن گفت؛ لذا ترامپ "نتیجه خوب گرفت" و روحانی "خوب نتیجه گرفت."
وی ادامه: این بدان معناست که ترامپ توانست میزان فشار در عرصه بین‌المللی را بر ایران افزایش دهد و همانطور که سال گذشته کره شمالی را در سیبل نگاه جهان قرار داد، او توانست ایران را در سیبل نگاه جهانی قرار دهد و علی‌رغم همه مقاومت‌ها توانست پرونده ایران را بار دیگر در شورای امنیت مطرح کند و با طرح آن، احیای پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل را کلید بزند.
او گفت: از طرفی روحانی توانست با خطاب قرار دادن افکار عمومی جهان نشان دهد که ایران آماده مذاکره است و مذاکره را در مسیر متعادل می‌پسندد. اما این "خوب نتیجه گرفتن" با "نتیجه خوبی" که ترامپ گرفت تا چه اندازه قابل وزن کشی است؟ باید گفت از منظر واقع‌گرایی در این وزن کشی نوعی عدم تعادل در آینده وجود خواهد داشت.
او در مورد اینکه آیا در آینده شاهد یک اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی خواهیم بود یا خیر، گفت: هیچگاه هیچ اجماعی به طور مطلق به وجود نمی‌آید؛ اما سیگنال‌ها نشان می‌دهد که ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار بر ایران بسیار جدی‌تر از گذشته است. همه گذاره‌ها نشان‌دهنده آن است که آمریکا در باب این موضوع جدی است. همین اکنون که ما با هم سخن می‌گوییم، برایان هوک می‌گوید می‌خواهیم مانع از ارسال تجهیزات نظامی ایران به یمن شویم. آنها اینگونه آرام آرام منطق برخورد عملیاتی با ایران را در کنار مایکل کوراک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در امور دموکراسی و حقوق بشر مشخص می‌کنند.
وی با اشاره به منتظر ماندن برخی سیاستمداران ایرانی و خارجی برای دوره بعد ریاست جمهوری آمریکا و کنار گذاشتن ترامپ گفت: اینکه در آینده ممکن است مساله شگفتی سازی رخ بدهد و به طور مثال پرونده همدستی روس‌ها با ترامپ در انتخابات 2016 رو شود و ... مصداق شگفتی سازها است که در تغییر مسیر انتخابات آمریکا می تواند موثر باشد. ولی تا این لحظه که من با شما سخن می‌گویم ترامپ نسبت به سال 2016 از آرای بیشتری در سال 2020 برخوردار خواهد بود.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که بازگرداندن سردیس سرباز هخامنشی توسط آقای روحانی به ایران، آیا می‌تواند حاوی یک پیام سیاسی از سوی دولت آمریکا به مردم ایران باشد، گفت: بی تردید سردیس کوروش کبیر و بازگشت آن به ایران بیش از آنچه پیامی برای دولت در ایران باشد، پیام آمریکا به ملت ایران است. ملتی که به هر ترتیب برخلاف اتمسفر گفتمانی حاکم بر ادبیاتی حکومتی که ایران قبل از اسلام را از متن به حاشیه می‌راند، به ملتی توجه دارد که پیشینه تاریخی و فرهنگی خود را بسیار پاس می‌دارد و کوروش را پدر ایران‌زمین می‌داند. این موضوع بیش از آنکه پیامی برای حکومت و دولت ایران داشته باشد، برای ملت ایران یک پیام است.
 
گفت‌وگو: سید مسعود آریادوست
 


کد مطلب: 95282

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/interview/95282/سرانجام-مجبورند-پای-میز-مذاکره-بیایند-استراتژی-ترامپ-مورد-ایران

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir