۷
دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۷
نگاهی به فیلم "آبادان، یازده ۶۰"

جنگ برای مخابره جنگ

رادیو در دسترس‌ترین و مهم‌ترین رسانه موجود در دوران جنگ محسوب می‌شد. مخابره اخبار مربوط به مناطق جنگی، به نوعی بازی در زمینی پر از مین بود که اطلاعات مهم جنگ را می‌توانست به کل دنیا مخابره کند.
جنگ برای مخابره جنگ
رادیو در دسترس‌ترین و مهم‌ترین رسانه موجود در دوران جنگ محسوب می‌شد. مخابره اخبار مربوط به مناطق جنگی، به نوعی بازی در زمینی پر از مین بود که اطلاعات مهم جنگ را می‌توانست به کل دنیا مخابره کند.
در این میدان واژگان به سربازان خط مقدمی می‌ماندند که اهمیت هر کدام می‌توانست سرنوشت ساز باشد. ضمن اینکه اهمیت این اخبار و در صدر بودنشان به خودی خود حساسیت‌های بسیاری را با خود به همراه داشت. در داخل و خارج از کشور توجهات به اخباری بود که از این رسانه گرم مخابره می‌شد. شهید غلامرضا رهبر اهمیت خبرنگاری جنگ را دریافته بود تا جایی که محسن رضایی در مصاحبه‌ای اعلام کرد: تا خبری توسط غلامرضا رهبر مخابره نمی‌شد از صحت آن اطمینان نداشتیم.
«آبادان یازده ۶۰» سعی دارد به جایگاه و نقش رادیو آبادان در روزهای بسیار سخت و سرنوشت‌ساز جنگ بپردازد. تیمی که در رادیو آبادان مشغول به فعالیت است، قصد دارد در سخت‌ترین شرایط به مخابره اخبار جنگ ادامه دهد و درواقع این سنگر رسانه‌ای را حفظ کند. در اینجا ضمن نگاهی به تاریخ این رادیوی محلی، نگاهی اجمالی به فعالیت‌های رسانه‌ای شهید غلامرضا رهبر نیز می‌شود. در پلان‌هایی نیز صحبت‌های او در رادیو  بازسازی می‌ شود. «هنا آبادان، اینجا آبادان است و اینجا آبادان می‌ماند.» او این خبر را به زبان عربی هم مخابره می‌کرد تا هر دو سوی جنگ صدای مقاومت رادیوی آبادان را بشنوند.
درواقع، حفظ رادیو و ادامه فعالیت آن زیر توپ و تانک دشمن، بدیلی از نبرد رزمندگان در جبهه‌های جنگ است. ضمن اینکه این جنگ با جنگ رسانه‌ای نیز همراه شده و خبرنگارانی مانند شهید غلامرضا رهبر قصد رساندن صدای مقاومت رزمندگان در مقابل هجوم رژیم بعث را به دنیا داشتند.
در کنار نگاهی به گوشه‌ای از تاریخ دفاع مقدس، توجه به رسانه به عنوان یک عنصر حیاتی در آن روزها و بازنمایی وقایع آن در دنیای محصور در خطوط رسانه‌ای ایده ای  مناسب و قابل توجه است. به ویژه در شرایطی که امروزه رسانه‌ها به یکی از اصلی‌ترین عناصر زندگی بشر تبدیل شده‌اند و جنگ نرم رسانه‌ها دیگر بر کمتر کسی پوشیده است. اما اینکه این واقعیت تا چه حد توانسته به خوبی بازنمایی و بیان شود نکته دیگری است.
با توجه به اینکه شخصیت اصلی قصه «آبادان یازده ۶۰»، رادیوی آبادان است؛ اما در طول فیلم تنها به تلاش عوامل رادیو برای حفظ رادیو به عنوان سنگری در مقابل دشمن پرداخته می‌شود و "رادیو آبادان" تشخص نمی‌یابد و جایگاه و نقش آن در این موقعیت حساس چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.
نکته دیگر اینکه، فیلم سعی دارد  نقش تمام این ده نفر را در حفظ ساختمان رادیو آبادان یکسان نشان دهد و شخصیت‌ها اهمیت بیشتری نسبت به یکدیگر نداشته باشند. در حالی که فیلم می‌توانست با شاخص کردن شخصیتی که نزدیک به شخصیت شهید رهبر است، از نقطه نظر او نحوه ایستادگی و فعالیت دست اندرکاران رادیو آبادان را ترسیم کند و شخصیت‌بخشی به رادیو رخ بدهد. اما با رویکرد گریز از قهرمان پردازی، رسیدن به ایده شخصیت شدن رادیو نیز تحقق نیافت. در این میان شخصیت‌های فیلم هم هیچ کدام به تنهایی خصوصیات بارزی برای تاثیرگذاری و دنبال کردن داستان ندارند. همچنین از شخصیت شهید رهبر، تصویر و انگاره‌ای مانا در ذهن ایجاد نمی شود.
در این میان دو طیف تندرو و گروه مقابل نیز برای ماندن در ساختمان رادیو و ادامه مخابره اخبار و عدم ادامه کار، اختلافاتی جدی دارند که احتمالا سعی شده این اختلافات به جذابیت و درام اثر کمک کند. اما بیان این اختلافات در کنار ایده خوب و کمتر پرداخته شده ‌ای ماننده رادیو آبادان، ایده اصلی را نیز به محاق برده و آن را کم رنگ‌تر می‌کند.
کارکرد این درگیری و گره افکنی ساخت فضای دو قطبی موافق و مخالفی است که در  میان بحبوحه جنگ، به بحث و مشاجره بپردازند! ضمن اینکه این مسئله از میانه داستان مسیر دیگری را طی می‌کند و ماندن در رادیو به مبارزه تن به تن و ورود به جنگ منتهی می‌شود و آنها عملا و به ناچار مجبور به ترک محل کار خود و درگیری مسلحانه در آبادان می‌شوند.
در واقع ایده فیلم، قابلیت داشت که بر فعالیت و چالش‌های پیش روی خبر رسانی جنگ به عنوان حساس‌ترین زمان تاریخی ممکن برای یک رسانه،  تمر کز کند.
خبرنگاری جنگ و بحران از عملیات روانی، انواع تبلیغات خاکستری، سفید و سیاه، چینش اخبار، دروازه‌بانی خبر تا انتخاب موسیقی، شیوه‌ها و خلاقیت های گویندگی؛  چالش‌های پیش روی دبیران خبری و گویندگان در چنین موقعیتی است که «آبادان یازده ۶۰» می توانست دستمایه درام خود قرار دهد. ضمن اینکه تاکید بیشتر بر نقش رادیو به عنوان در دسترس‌ترین رسانه موجود در آن دوران، از دل این نگاه برمی‌آمد و ترسیم می‌شد.
نمونه‌های موفقی از فیلم‌هایی با تاکید بر نقش رسانه‌ها در حساس‌ترین شرایط تاریخی وجود دارد که شاید فیلم «همه مردان رئیس جمهور»، فیلم موفق و بیشتر دیده شده‌ای باشد که با کم کردن همه حواشی و خرده داستان‌هایی که می‌توانست در کنار داستان اصلی حرکت کند و به آن شاخ و برگ بدهد؛ اتفاقا از حواشی پرهیز کرده و تاکید خود را بر تاثیر سرنوشت ساز رسانه در چنین موقعیت‌های حساسی گذاشته است. نکته‌ای که «آبادان یازده ۶۰» آن را مطرح کرده اما از این ایده مرکزی فاصله گرفته است. بحث صحت و سقم اطلاعات مخابره شده و نوشتن خبرهایی که قرار است روی موج رادیو خوانده شود نیز چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد و فرآیند رسیدن به خبری درست و قابل اتکا در چنین شرایطی دیده نمی‌شود.
«آبادان یازده ۶۰» می‌توانست با توجه به موضوع و اهمیت ایده مرکزی آن، به یکی از آثار تاثیرگذار  و مهم دفاع مقدس با سویه جهانی تبدیل شود، اما به نظر می رسد با توجه به عدم تمرکز بر تشخص رسانه رادیو در جنگ و شخصیت محوری شهید رهبر، از رسیدن به عمق جنگ برای مخابره جنگ و بازنمایی آن در سطح بازمانده باشد.
رویا سلیمی
 
کد مطلب: 138692
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *