بیبی شاهپسند شیرزنی بود از قوم بختیاری، مادرحسینقلیخان ایلخان بزرگ بختیاری و مادر بزرگ پدری بیبی مریم معروف. در دوران حکومت سلسلهی قاجار بر این دیار و به طور مشخص در زمان فرمانروایی فتحعلیشاه قاجار میزیست؛ دورهای که زنان در یکی از بدترین شرایط اجتماعی از نظر برخورداری از حقوق قانونی خویش میزیستند و زن نه تنها حق هیچگونه فعالیت اجتماعی نداشت بلکه در محیط خانه نیز حقوقش نادیده گرفته میشد. در چنین اوضاع و احوالی بیبی شاه پسند شجاعانه قدم به میدان میگذاشت و از حق و حقوق قانونی خویش و وابستگان، حتی دیگران دفاع و جانبداری میکرد. او نه تنها در امور خانهداری زنی مدیر و مدبر بود بلکه در کارهای اجتماعی هم پیشرو و فعال بود. درایت و کاردانی او باعث پیشگیری بسیاری از حوادث ناگوار شد و در پیشرفت فرزندانش در امور اجتماعی نقشی موثر داشت. کتاب نه به شکل بیوگرافی، بلکه به شکل داستانی و در قالب یک داستان بلند یا رمان در صد و یک صفحه به نگارش درآمده و از سوی انتشارات آفرینش مهر به زیور طبع آراسته شده است. نویسنده در نوشتن کتاب از یادداشتهای وابستگان نزدیک بیبی بهره برده ولی در جاهایی از قوهی تخیل خویش استفاده کرده است.
علی یار زارعی نویسنده کتاب، متولد سال 1324 خوشیدی در هفتکل، دومین شهر نفتی ایران و خاورمیانه است که در مورد کتاب میگوید: «مستندات بسیار اندک بود وگرنه تعداد صفحات کتاب ییشتر از این میشد. کار تحقیق و پژوهش کتاب بیشتر از زمان نوشتنش، وقت گرفت. این کتاب هشتمین کتاب چاپ شدهی اینجانب است که از دههی سی، دست به قلم بردم و در سالهای نخستین دههی چهل نخستین داستانم در مجلهی خوشهی آن زمان به چاپ رسید و پس از آن داستانهای دیگر نوشته و چاپ شد.»
زارعی میگوید: از سال 1367 فعالیتهای رادیویی را در رادیو اهواز با نوشتن نمایشنامه آغاز کردم و پس از آن به نویسندگی برنامههای رادیویی دعوت شدم. پس از چندسال علاوه بر نویسندگی و کارگردانی نمایشنامههای رادیویی، تهیهکنندگی برنامههای رادیویی را هم به عهده گرفتم. «یک قصه یک ترانه» دربارهی قصههای بومی، فرهنگ مردم خوزستان درباره آداب و رسوم مردم خوزستان،«خوزستان دیار تمدن» دربارهی آثار تاریخی، باستانی و مکانهای گردشگری و برنامهی«ماندگاران» دربارهی شاعران پیشین خوزستان در سدههای گذشته. در کنار اینها گزارشگر برنامههای خود هم بودم و گاه در رادیو قصهگویی هم میکردم.
او در ادامه گفت: در سال 1395 در فاصله کوتاهی از هم دو کتاب بهنامهای «چینووی»، داستانهایی از خوزستان و نقاط دیگر و «چابکسواران» در مورد شش شخصیت بختیاری چاپ کردم. درسال 1398 سه کتاب به چاپ رساندم. نمایشنامهی «کلل کوسه» در مورد باران خواهی در قوم بختیاری برگرفته از این رسم در قوم بختیاری، «آرامستان لهستانیها» در باره مهاجران لهستانی در جریان جنگ جهانی دوم براساس خاطرات خانم هلنا استلماخ که در زمان آغاز جنگ نه سال داشت و با مادرش به اسارت قوای روس درآمد و به سیبری فرستاده شدند و پس از حملهی آلمان به روسیه طبق توافق با متفقین، اسیران آزاد شدند و گروهی از آنها به ایران آمدند؛ و کتاب «اسیر»در مورد جنک تحمیلی عراق علیه کشورمان و براساس خاطرههای نیروهای عراقی اسیر شده نوشته شده اند. در سال 1399 کتاب «هفتکل» در مورد نه شخصیت هفتکلی به چاپ رسید و در سال 1400 کتاب «هرمز اردشیر» در مورد شهر هرمز اردشیر که زیر شهر کنونی اهواز مدفون است نوشته و چاپ شد. این کتاب با بنمایهی تاریخی با بهره گیری از زمینهی عشقی با استفاده از تخیل شامل سه بخش است بخش نخست و بخش سوم در زمان حال میگذرد و بخش دوم در زمان ساسانیان با پرداختن به اوضاع اجتماعی آن زمان با نثری شبیه نثر آن دوره و استفاده از واژههای فارسی بخشهای اول ودوم در بخش سوم به هم میرسند و داستانی رمانتیک و دراماتیک را شکل میدهند.
زارعی میگوید: اینک کتاب «بیبی شاه پسند» منتشر شده و کتاب دیگری به نام «جاروکارا» در مورد محلهای در هفتکل را آمادهی چاپ دارم که مراحل کسب مجوز را میگذراند.