۰
دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۱۷

ردصلاحیت سیدحسن خمینی!

محبیان می​گوید احمدی​نژاد بازی پیچیده‌ای را آغاز کرده و در تلاش برای مصادره کردن شعارهای اصلاح‌طلبان است.
دبیرکل حزب نواندیشان ایران اسلامی به بررسی آرایش سیاسی جریان‌ها، احزاب و افراد برای انتخابات ۹۲ و تشریح وضعیت دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب و مصداق‌های احتمالی آنها برای انتخابات پیش رو پرداخت.
اهم صحبت‌های وی را در گفت و گو با فارس در ادامه بخوانید؛
• انتخابات در کشور ما به دلایلی که شاید منطقی هم نباشد به روندی تبدیل شده که با هر انتخابات کلیه رویکردها و صف‌بندی‌ها دگرگون می‌شود. در حالی که عرف اینگونه نبوده و اغلب نباید چنین اتفاقی بیفتد بلکه هر رئیس جمهور باید بر بنای رئیس جمهور قبلی سنگ جدید بگذارد.
• گاهی یک دولت کاملا اقتصادی می‌شود یا یک دولتی دیگر فرهنگ را کنار می‌گذارد و فقط سیاسی می‌شود. همه این موارد نکاتی است که مورد ایراد قرار دارد و باعث می‌شود که رؤسای جمهور به جای اینکه مکمل یکدیگر باشند معارض یکدیگر شوند.
• در بحث مصداقی روز اگر بخواهیم انتخابات آتی را در نظر بگیریم به نظر می‌رسد که سه گروه را می‌توان در انتخابات شناسایی کرده که این گروه رفتارها و نوع عملکردشان کاندیداها را بین خودشان تقسیم می‌کنند. گروه اول اصولگرایان با همه طیف‌های متفاوت که در ذیل آن قرار دارند هستند. گروه دوم جریان موسوم به اصلاح طلب و گروه سوم نیز کاندیداهای عملگرا هستند که تابع این جریانات نیستند و با ورود به صحنه سعی می‌کنند که کاندیدا شوند.
• در تحلیل وضعیت اصلاح طلبان برای انتخابات باید گفت که جریان اصلاح طلب بعد از قضیه آشوب های سال ۸۸ به دلیل اشتباهات استراتژیک از بدنه حاکمیت کنار رفت و از آنجایی که بخشی از اشتباهات آنها به خود اصلاح طلبان برمی‌گشت نمی‌توان گفت که نظام آنها را کنار گذاشت. اما آنها برای جلب حاکمیت نظام و بازگشتن به صحنه، فضای دشواری پیش رو دارند تا بتواند جلب اعتماد کند.
• یکی از نیروهای فعال در جریان اصلاح طلب خاتمی است که به عنوان یک فاکتور و جریان‌ساز منشأ اثر است. دیگری جریان موسوم به سبزهاست و افرادی مثل عبدالله نوری یا نیروهای تک رو هستند که در سیستم اصلاحات کار می‌کنند اما ایده‌های خاص خود را دارند. یک گروه دیگر اصلاح طلبان تک رو هستند که این عده نیز خود را اصلاح طلب تعریف می‌کنند ولی در عین حال در پی آن هستند که مورد حمایت چهره‌های شاخص قرار گیرند.
• گروه دیگر نیز اصلاح طلبان متفرقه هستند که با اصلاح طلبان تک رو تفاوت دارند و در عین حال در جریان اصلاحات باید تأثیرگذاری هاشمی را نیز در نظر گرفت. اما درباره رویکردهایی که این جریانات اتخاذ می‌کنند باید گفت خاتمی تلاش خواهد کرد با شعار نه به تندروی در هر دو جناح فضا را در دست بگیرد و اعتماد نظام را جلب کند. لذا تلاش عمده وی این است که چراغ سبز نظام را برای حضور در صحنه بدست آورد. از دیگر رویکردهای خاتمی این است که سبزهای خواهان مشارکت را نیز جذب کند.
• در یک مقطعی به نظر می‌رسید که آقای عارف مورد حمایت آقای خاتمی قرار دارد. اما خبرهایی که ما داریم این است که از سوی خاتمی مورد حمایت قرار نگرفت و عملا به سمت اصلاح طلبان تک رو در حال حرکت است. اما او می‌خواهد به عنوان یک نیروی جایگزین در میدان بماند. اینکه چه کسی کاندیدای اصلی جریان خاتمی شود باید به برخی از تعاملات توجه کرد. جلساتی که در حال حاضر خاتمی، موسوی خوئینی‌ها عبدالله نوری، سید سراج الدین موسوی و برخی دیگر از افراد برگزار می‌کنند ممکن است به تایید یک کاندیدا بینجامد. لذا ممکن است خاتمی فعلا یک فرد را به صورت مشخص به عنوان یک کاندیدا مطرح نکند و مهم نتیجه تعاملات آنها است.
• خودم با آقای خاتمی درباره حضورشان صحبت کردم؛ خاتمی به صورت قاطع مطرح کرد من نامزد نخواهم شد و به صورت شوخی به من گفت که حاضرم سند محضری بگذارم که نامزد نشوم. لذا خاتمی بیشتر به دنبال این است که جریان اصلاح طلبی معتدل را احیاء کند. طبیعی است که خاتمی هنوز دارای محبوبیت‌هایی باشد و نسبت به سایر اصلاح طلبان نیز این محبوبیت بالاتر باشد. اما اگر شرایط برای آمدن خاتمی مهیا باشد محدودیت‌هایی نیز وجود دارد. لذا او نمی‌تواند به سادگی از این موانع بگذرد و خودش هم این موضوع را به خوبی می‌داند. لذا ترجیح می‌دهد که بیشتر مدیریت کلان این جریان را بر عهده بگیرد.
• عبدالله نوری یک خیز بلندی را برای مطرح کردن خود حتی در سطح رهبری اصلاحات و جایگزینی خاتمی برداشته است. اما میدان ندید و تاکنون فضای مناسبی برای وی نبوده است. عبدالله نوری در حال حاضر سعی می‌کند واسطه‌ای بین سبزها از طریق ارائه شعارهای به ظاهر تند با خاتمی باشد و در واقع خود را به عنوان یک چهره شاخص در سطح رهبری اصلاحات مطرح ‌کند. عبدالله نوری به دنبال جذب سبز‌ها است ازاین رو با توجه به موانعی بر سر راه خود می‌بیند مسلما به دنبال کاندیداتوری در انتخابات آینده نیست بلکه در صدد نوعی محوریت در جریان اصلاحات است.
• درون جریان اصلاحات اختلافات بسیار جدی وجود دارد مثلا بین عبدالله نوری و خوئینی‌ها، نحوه معرفی کاندیداها اختلافاتی وجود دارد و آن طور که گفته می‌شود عبدالله نوری به دنبال این است که اصلاح طلبان کاندیدای شفاف و روشن خود را معرفی کنند و وی به صورت جدی تبلیغات خود را آغاز کند اما نظر خوئینی‌ها این است که نباید کاندیدای اصلاح طلبان در حال حاضر معرفی شود. چرا که در این صورت فضا برای تخریب کاندیدای اصلاح طلبان گشوده خواهد شد و همه حرکت‌ها برای از بین بردن این فرد می‌رود.
• تا آنجا که خبر داریم عارف بسیار جدی وارد انتخابات شده و ستادهای خود را نیز تعیین کرده و فعالیت‌های جدی در این زمینه دارد. در بین اصلاح طلبان نجفی و جهانگیری ژست‌ کاندیداتوری می‌گیرند و حتی از نوع عکس گرفتن آنها می‌توان متوجه این موضوع شد
• مدل حرکتی هاشمی، کلاسیک است اما در عین حال بسیار هوشمندانه در این قضیه پیش می‌رود.‌آقای هاشمی می‌خواهد مدیریت توامان جریان اصلاحات و اصولگرایان را داشته باشد و در هر دو جریان، بازی سازی کند و ضمن این موضوع کاندیدا سازی هم داشته باشد بنابراین هاشمی یک بازی دو لبه را دنبال می‌کند یعنی تلاش برای مدیریت اصولگرایان و رسیدن به نامزد مطلوبی مثل ولایتی و در عین حال تلاش برای مدیریت اصلاح طلبان برای رسیدن به کاندیدای مطلوبی همچون نجفی یا جهانگیری یعنی همه این افراد مورد تایید هاشمی هستند.
• حجت الاسلام سید حسن خمینی اهل بیت امام است ؛ رد صلاحیت وی ساده نیست . وی دارای موقعیتی خاص بوده و در حال تحصیل است و از سوی دیگر می‌خواهد خود را به عنوان یک رجل دینی هم مطرح کند. لذا هزینه رد صلاحیت او برای نظام بالا خواهد بود. اگر نظام او را تأیید کند موقعیتش بسیار خوب خواهد بود اما اگر شورای نگهبان صلاحیت وی را رد کند کل ظرفیت خود را در قضیه سید حسن خواهد گذاشت و کاندیداهای دیگر از فیلتر شورای نگهبان راحت‌تر عبور خواهند کرد چرا که نمی‌توان همه کاندیداها را رد کرد بنابراین وقتی فردی همچون سید حسن رد شود کل انرژی رد صلاحیت شورای نگهبان را می‌گیرد.
• من با شناختی که از وی دارم معتقدم او شخصیت محترم و باهوشی است و شرایط را به خوبی می‌سنجد اما نکته‌ای که وجود دارد این است که سید حسن یک سرمایه برای نظام محسوب می‌شود در حالی که وارد فضای جنجالی شدن مشخص نیست که خروج راحتی هم داشته باشد. لذا تردید دارم که سید حسن مایل باشد وارد فضای انتخابات شود.
• جبهه پایداری عملاً به دو گروه تقسیم شده است، یک گروه هواداران آیت‌الله مصباح هستند که اینها را به عنوان چپ پایداری می‌شناسم و نظرات بسیار ایدئولوژیک وآرمانی داشته و در عین حال بر اعتقادات دینی خود استوار هستند. اما گروه راست پایداری به دولت نزدیک‌تر است و ما آنها را تحت عنوان گروه قم و تهران تقسیم‌بندی می‌کنیم. البته ما نمی‌گوییم که محصولی مقابل آیت‌الله مصباح قرار دارد اما میزان مخالفت جبهه هوادار آیت‌الله مصباح و انتقادات آنها نسبت به دولت بسیار شدیدتر از طیف راست است که غالباً سکوت می‌کند.
• طیف چپ پایداری با شعار نه به اصلاحات، نه به احمدی‌نژاد، نه به اصولگرایان سنتی و نه به هاشمی وارد صحنه می‌شوند و در واقع گفتمان آنها مجموعه‌ای از «نه»های مختلف است. کاندیداهای مطلوب آنها افرادی همچون جلیلی و لنکرانی هستند. البته احتمال کاندیداتوری لنکرانی کمتر است. اما جلیلی از لحاظ نوع رفتار و سلوک نامزد مطلوب این جریان است.
• طیف راست جبهه پایداری در حال نزدیک شدن به دولت بوده و نفوذ دولت بر آنها زیاد است. آنها کسانی هستند که ممکن است حول محور الهام جمع شوند چرا که اگر مشائی و برخی از افراد مطرح نشوند، او جزء کاندیداهای جدی دولت است و اخیراً‌ تأکیدات آقای احمدی‌نژاد نیز بر وی دیده می‌شود. این طیف ممکن است اگر از دولت هر فردی غیر از مشائی کاندید شود به او نزدیک شوند.
• احمدی‌نژاد بازی بسیارزیرکانه و پیچیده‌ای را دنبال می‌کند و در حال تبدیل کردن خود به یک فاکتور مؤثر در انتخابات آتی است. احمدی‌نژاد با شعار نه به اصلاحات؛با غلظت تهاجمی ضعیف، نه به اصولگرایان سنتی و نه به هاشمی وارد صحنه خواهد شد. اما درباره اصلاحات احمدی‌نژاد بازی پیچیده‌تری دارد ممکن است که چهره‌های شاخص آنها را رد کند اما شعارهای آنها را مصادره خواهد کرد. لذا برخی از شعارهایی که در حال حاضر مطرح می‌شود شعارهایی است که حتی اصلاح‌طلبان هم مطرح نمی‌کردند.
• البته نکته‌ای در این بین وجود دارد اینکه تحلیلی در بین جریان آقای احمدی‌نژاد وجود دارد که هیچ یک از کاندیداهای که به صحنه بیایند ۲۰میلیون رأی نخواهند داشت لذا معتقدند انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد و دور دوم اگر کاندیدای طیف آقای احمدی‌نژاد با هرکس که رقابت کند موقعیت بالایی خواهد داشت. چرا که اگر در دور دوم با یک اصلاح‌طلب رقابت کند، اصولگرایان به ناچار پشت کاندیدای آنها خواهند آمد چرا که نمی‌توانند با اصلاح‌طلبان وارد شوند و اگر رقیب آنها در دوم اصولگرا باشد جریان احمدی‌نژاد قادر خواهد بود با توپخانه تخریب خودشان که شروع شده و در عین حال مخالفت‌ها جدی ای که وجود دارد، حتی اصلاح‌طلبانی را نیز به سمت خود بکشاند لذا آنها برای خود موقعیت بسیار خوبی قائل هستند.
• با شرایط فعلی تأیید مشائی امری دشوار است اما با تغییر شرایط آن را محتمل می‌دانند. آنها مدلی مثل قضیه "معین" را در ذهن دارند و می‌گویند معینی که درباره او بحث بود در شرایط خاصی با حکم حکومتی تایید شد. لذا تأیید صلاحیت مشائی را نیز امکان‌پذیر می‌دانند. لذا ممکن است هدایت فضای سیاسی و اقتصادی و ایجاد شرایط خاص هم در این راستا قرار گیرد.
• گروه دیگری از اصولگرایان که بسیار مهم و تأثیرگذار است اصولگرایان با محوریت آیت‌الله مهدوی کنی هستند و این طیف تحت عنوان اصولگرایان سنتی شناخته می‌شود. خصوصیت عمده آنها این است که اهل تعامل هستند یعنی رویکرد تندی ندارند و هیچگاه تعارضی از سوی آنها با نظام مشاهده نشده است و موقعیت ریشه‌دار و بسیار اصیلی دارند. اما نکته‌ای که وجود دارد اینکه تردید است که آنها در فضای پر چالش و پر تنش بتوانند وارد شده و افکار عمومی را به صورت جدی جذب کنند. معمولاً کاندیداهایی که این جریان مطرح می‌کند نیروهای رادیکال نیستند و افکار عمومی زمانی که فضا رادیکالی می‌شود رادیکال‌ها را می‌پسندند. برخی از نامزدهای آنها گفته شده اما به صورت رسمی اعلام نشده حتی آقای متکی در یک مقطعی مطرح شد و پورمحمدی و ولایتی نیز از گزینه‌های مطرح هستند حتی ممکن است آقای قالیباف نیز علی‌رغم انتقادات جدی که به او دارند اگر گزینه دیگری مطرح نباشد، از او حمایت کنند و ممکن است به قالیباف نزدیک شوند البته بعضی اعتقاددارند که حمایت از وی بیشتر موضع شخصی آیت الله مهدوی است.در مورد ولایتی نیز با توجه به اینکه در پروژه‌ هاشمی قرار دارد ؛ نسبت به وی انتقاداتی وجود دارد. پورمحمدی نیز موقعیتش ارتقاء پیدا کرده چرا که اخیراً به عنوان معاون سیاسی جامعه روحانیت منصوب شده است. حتی موتلفه نیز گفته است که ما کاندیدایی خواهیم داشت که مؤتلفه‌ای خواهد بود اما اینکه آنها قطعاً کاندیدایی خواهند داشت تا بتواند وزن خود را بسنجند مشخص نیست.البته آقای آل اسحاق نیز فعالیت دارد اما اینکه آیا کاندیدا خواهد بود یا خیر باز هم مشخص نیست.
• مسلم است که هاشمی یک حرکتی را آغاز می‌کند و دو دست خود را که با وزنه فائزه و مهدی هاشمی سنگین شده بود آزاد کرد و این آزاد کردن برای این بود که احتمال حمله کردن به خود را کاهش دهد و بتواند بازی سیاسی خود را داشته باشد.بنابراین احتمال می‌دهم که وی این بازی را بیشتر روی دیگران سرمایه‌گذاری کند تا خودش. آقای هاشمی همه هزینه‌های ممکن را داده است.
کد مطلب: 16882
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *