حمیدرضا آصفی میگوید جزوهای از روزشمار روابط ایران و آمریکا تهیه کرده که در این جزوه نشانی اولین مداخله آمریکا در ایران را میتوان در سه راه امینحضور تهران یافت.
به گزارش فارس، حمیدرضا آصفی، سفیر پیشین ایران در آلمان شرقی، فرانسه و امارات و سخنگوی وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات در گفتگویی تفصیلی با روزنامه اعتماد نکات جداب و متنوعی درباره مسائل سیاست خارجی عنوان کرده که بخش هایی از این مصاحبه از نظرتان میگذرد:
* سیاستهای اوباما و ترامپ علیه ایران تفاوتی ندارد
رفتار اوباما متمایز از رفتار ترامپ بود. البته شاید باید بگوییم رفتار ترامپ از رفتار همه متمایز است. سیاستهای این دو در قبال ایران با هم تفاوتی نداشت بلکه نگاه این دو به حل مساله متفاوت بود. اوباما در مقطع زمانی به قول شما از عربستان خواست که باید نفوذ و قدرت ایران را به رسمیت بشناسد که در منطقه غرب آسیا به دلیل وجود جریانهای تروریستی مانند داعش تحت فشار قرار داشت. سعودیها در آن مقطع نشان دادند که فاقد قابلیتها برای حل و فصل مسائل و کمک به پایان دادن به بحرانها هستند. سعودی وارد هر پروندهای که شده حیثیت خود را از بین برده است. در این چارچوب امریکاییها واقعیت درباره نقش ایران در منطقه را بر زبان آوردند و نمیتوان گفت که سیاستهای امریکای اوباما ضرورتا نسبت به ایران فرق کرده بود.
ترامپ نمیگوید ما به دنبال تغییر نظام هستیم. باید به معنای «تغییر رژیم» نیز فکر کنیم. اوباما میگفت دید ایران نسبت به رژیم اسراییل تغییر کند، فعالیتهای ایران در منطقه به صفر برسد، با گروههای مقاومت ارتباط نداشته باشد، سیاستهای اصلی خود در روابط بینالملل را تغییر دهد و به اصطلاح تغییر رفتار دهد. اگر این تغییر رفتار در همه زمینهها صورت بگیرد به معنی تغییر حکومت است. حکومتی که تمام آرمانهای خود را از دست بدهد از درون تهی شده است. آنها میگفتند جمهوری اسلامی ایران باشد اما همانگونه باشد که ما میگوییم! اینکه دیگر جمهوری اسلامی نیست.
دولت امریکا سیاست تضعیف ریال، افزایش تورم و گرانی در ایران را دنبال میکند تا به نارضایتی عمومی و شورش داخلی منتهی شود. این سیاست، سیاست تمام دولتهای امریکا بوده که گاه صراحتا و گاه تلویحا آن را اعلام میکنند.نگاه کلی به ایران در دولتهای متفاوت امریکا یکی است اما روشها با هم متفاوت است. تغییر رژیم ضرورتا به این معنا نیست که مسوولان فعلی نباشند و افراد دیگری به جای آنها باشند بلکه نوع متمدنانه آن این است که مسوولان باشند و جمهوری اسلامی مانند جمهوری اسلامی موریتانی وجود داشته باشد. این نسخه به خودی خود تغییر رژیم محسوب میشود و اتفاقا بسیار بدتر است چرا که مسوولان از آرمانهای خود تهی شدهاند و انقلاب به معنای به ماهو انقلاب دیگر نیست. تعریف تغییر رژیم با تعریف تغییر رفتار بسیار به هم نزدیک هستند.
* اولین مداخله آمریکا در ایران در سه راه امینحضور تهران بود
من جزوهای درباره روزشمار روابط ایران و امریکا تهیه کردم و براساس آن میگویم که نخستین مداخله امریکا در ایران ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و به شلوغیهایی بازمیگردد که در زمان رضاخان در محله یهودیها در سه راه امین حضور رخ داد. مداخلههای امریکا در ایران به اسم حمایت از برخی اقلیتها مربوط به امروز و دیروز نیست. شاید این ضعف به مسوولان یا چهرههایی مانند من بازمیگردد که نتوانستیم با افکار عمومی صحبت کنیم. اتفاقا در بسیاری از موارد دیده شده که برآیند افکار، فهم و وجدان عمومی اشتباه نمیکند.
* ترامپ هر شب با آرزوی مذاکره با ایران به خواب میرود
ترامپ عاشق مذاکره با ایران است اما مسیر را اشتباه رفت. رییسجمهور امریکا گندهلات محله خلوت است. جایی که هیچ کس نیست، عرض اندام میکند. او فکر میکرد اگر ایران را تحت فشار قرار دهد، تهران پای میز مذاکره با واشنگتن مینشیند. او باید برای به پای میز مذاکره کشاندن ایران سیاستهایش را تغییر میداد. من فکر میکنم ترامپ هر شب با این آرزو که آن سوی میز مذاکره ایران نشسته باشد، به خواب میرود. ترامپ مذاکره با ایران را اعتباری برای خود میداند و ایران باید قیمت این اعتبار را برای امریکا بسیار بالا ببرد.
* در گذشته کمتر دیده بودیم آقای روحانی از خود بگذرد
صحبتهای اخیر آقای روحانی با مردم یکی از بهترین صحبتهای ایشان بود. وی با گفتن این جمله که دست منتقدان را میبوسم از منتقدان خواست که به دولت کمک کنند. به نظر من امروز و در شرایط فعلی که کشور با آن روبه رو است، همه باید به رییسجمهور کمک کنند و اتفاقا منتقدان باید بیشتر کمک کنند چرا که همراهان ایشان که همچنان به کمکهای خود ادامه میدهند. آقای روحانی نشان داد که برای حل مشکلات حاضر است از خود بگذرد و این اتفاقی بود که در گذشته کمتر از ایشان دیده شده بود. اگر حرفهای ایشان عملیاتی شود و با برخی ترمیمها دولت چابکتری کار را ادامه دهد، میتوانیم از گردنه راحتتر عبور کنیم. البته بگویم که عبور از این گردنه سخت است اما غیرممکن نیست.
* مدیر دولتی در جمهوری اسلامی نباید چندصد میلیارد تومان ثروت داشته باشدم نمیشود بگوییم مرگ بر آمریکا، بعد پورشه و بنز وارد کنیم
تقویت ساختارهای داخلی، توجه به بخش خصوصی و تولید در داخل، پرهیز از شلختگی اقتصادی باید در اولویت توجه قرار بگیرد. شما نمیتوانید شعار ضد امپریالیستی بدهید اما زندگی لیبرالیستی داشته باشید. این دو با هم جور نیستند. امروز در داخل میگوییم مرگ بر امریکا و همزمان کالاهایی مانند ماشین پورشه، بنز و... وارد کشور میشود. این دو مساله با هم جمع نمیشوند. امیدوار هستم که در نتیجه تشدید فشارهای اقتصادی با خروج امریکا از برجام، در داخل فضایی برای تقویت تواناییهای داخلی شکل بگیرد. مردم ما انتظار دارند که زندگی اشرافی در کشور وجود نداشته باشد و این نه به اشرافیگری باید از مسوولان آغاز شود. یک مدیر دولتی در جمهوری اسلامی ایران نباید چندصد میلیارد تومان ثروت داشته باشد. گاهی فکر میکنم کاری که ولیعهد سعودی انجام داد و بخشی از ثروت چهرههای خاندان سلطنتی را جمع کرد کار چندان بیراههای نیز نبود. یکی مثل من که چهل سال در این مملکت مسوول بودهام اگر امروز زندگی عجیب و غریبی از حیث ثروت دارم باید پاسخگو باشم.
* دستگاه دیپلماسی ما چندین سال معطل برجام بود/ عربستان قبل از انقلاب هم با ایران مشکل داشت
مشکل عربستان با ایران به سالهای پس از انقلاب محدود نمیشود و از سالهای پیش از آن هم این کشور با ایران مشکل داشته که نمونههای آن را میتوان در نوشتههای علم دید. عربستان نمیتواند ببیند که ایران قدرتی برتر در منطقه باشد. شما حتی به دشمن قوی احترام میگذارید اما به یک دوست ضعیف نه. عربستان یک دوست ذلیل برای غرب است که پول خرج میکند اما همین غربیها به ایران احترام میگذارند. برخی فکر میکنند که ایران در سوریه، لبنان و یمن هزینه میکند اما این در حالی است که هزینهای که عربستان در لبنان میکند چند هزار برابر جمهوری اسلامی ایران است اما به هیچ جا نرسیده است. من اعتقاد دارم که ایران با مقاومت و بدون شعار میتواند پیروز این مقابله با سعودی نیز باشد. ما در دوره جنگ نیز با مشکلاتی بسیار جدیتر دست و پنجه نرم کردیم و در تاریخ معاصر پس از انقلاب نیز مشکلات بسیار جدیتری از برجام هم با غربیها داشتهایم که از تمام این گردنهها سربلند بیرون آمدیم. ما باید از برجام فارغ شده و به تقویت سیاستهای منطقهای بپردازیم. دستگاه دیپلماسی ما درست یا غلط چندین سال معطل برجام بود لذا توجه کمتری به منطقه داشت. امروز این فرصت وجود دارد که به منطقه بهتر و بیشتر بپردازیم.