۰
سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۳۶

حقوق بشر و لیبرال دموکراسی دکور غرب است

يك ديپلمات پيشين ايراني با بيان اين كه آن چه در دو دهه گذشته رخ داده است واقعیت خدمات متقابل بین اسلام و غرب نیست گفت: ما پیام گفت و گو داریم ولی صدای ما صدای کوچک و بی پژواکی است. جهان غرب رو در روی دنیای اسلام ایستاده است.
 سيد محمد صادق خرازي كه ظهر سه‌شنبه در نشست "اسلام و غرب؛ تعامل يا تقابل" در موسسه ديپلماسي ايراني با عنوان "كدام اسلام؛ كدام غرب" سخن مي‌گفت خاطرنشان كرد: گرچه ما مروج تعامل و گفت‌وگو هستیم و باورمان بر اجرای صلح و عدالت و مبانی گفت‌وگوی جهانی، باور مشترک‌مان است ولی در دو سوی اسلام و غرب نشانه‌ای از تعامل و همنشینی و هم‌گفتمانی میان دو حوزه تمدنی جهان امروز دیده نمی‌شود.

معاون وزير پيشين امور خارجه كشورمان ادامه داد: همان صدای خشن که از حنجره بوش در دوران جنگ برون می‌آمد و فریاد جنگ‌های صلیبی را نوید می‌داد و طبل اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی را به صدا در آورده بود و صدها هزار انسان را در افغانستان بر روی هم ریخته بود، اکنون هم به گوش می‌رسد. اختلاف‌ها و تضادها عمیق‌تر از مبانی گفت‌وگو هستند.

او توضيح داد: همان صدایی که در کوه‌های صعب العبور افغانستان از حنجره بن لادن و ایمن الظواهری برون می‌آمد که جامعه غرب را جامعه کفر می‌پندارد حتی جامعه اسلامی منهای جهاد را جامعه جاهلی بدتر از کفر می پندارند.

خرازي افزود: شرق‌شناسی هم با خواست جهان مستعمره‌خواه غرب پدید آمد. ما با غرب امروز اختلاف نظرات ماهوی جدی داریم. در برداشت‌مان از صلح و برداشت‌مان از حقوق بشر و مباحث جدی بین‌المللی که وضع شده‌اند به صورت جدی مشکل ماهوی داریم چون همه ابزارهای حقوقی ماهیت سیاسی دارند. آن روزی که غرب سیاسی غرب مبتنی بر قدرت قوانین بین المللی را تدوین کردند، فارغ از حق دیگر جهان آن را تنظیم کردند.

وي تاكيد كرد: دموکراسی، عدالت، آزادی و حقوق بشر شعارهای ارزشی و زیبایی در متن تحولات اجتماعی هستند ولی آنگاه که با ایدئولوژی لیبرالیسم یا لیبرال دموکراسی غربی پیوند بخورد تبدیل به ایدئولوژی سیاسی غرب می شود. غرب سیاسی سر سازگاری با جهان اسلام واحد و امت اسلامی هوشیار و بیداری اسلامی هدفمند ندارد. هرجا که سخن از پلتفورم وحدت امت اسلامی برآید، آن‌جا آمریکا و اسرايیل و متفکران‌شان فوری حضور پیدا می‌کنند و خیانت جدی و آشکار برخی سران اسلامی نتیجه تلاش طرف غربی است. تلاش مکتب فکری برنارد لويیس و دیگران که در چارچوب فکری او قلم و قدم می‌زنند به قدرت آمره دست یافتند و دولت‌هاي متعصب و متصلب مسیحی نئوکان نشان از ناسازگاری غرب و اسلام دارد، چند جنگ خشونت آمیز پدیده همین واقعیت است.

سفير پيشين ايران در فرانسه خاطرنشان كرد: در همین یکصد و اندی سال گذشته غرب با دنیای اسلام چه کرده است. چند پاره شدن خلافت عثمانی، حذف اسلام از جامعه ترکیه، اشغال سرحدات عثمانی توسط استعمار روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز، استعمار فرانسه، شمال آفریقا و ممالک آن سوی مدیترانه، استعمار انگلیس در شبه قاره و منطقه ما چه ها که نکردند. چالش جدی که غرب با اسلام دارد پدیده بازگشت اسلام به صحنه اجتماعی است. نفوذ اسلام در صحنه اجتماعی ـ سیاسی تاثیر گذار است نتیجه‌اش نفی قدرت، نفی استعمار و نفی خشونت و نفی اشغال است.

او يادآور شد: چالش جدی ما فقط مباحث اسرايیل و پدیده دولت یهودی و غصب سرزمین امت اسلامی نیست، بلکه چالش مهم، جهاني‌سازی و تحمیل لیبرال دموکراسی صرف است.

خرازي افزود: اقتدار و قدرت آمریکایی‌ها و غربی‌ها یک هویت غربی را ترسیم می‌کند. آن روزی که سازمان ملل خاصیت نداشته باشد دور زده می‌شود و نهادهای بین‌المللی را نادیده می‌گیرد و جنگ پیشگیرانه را شروع می‌کند که نتیجه‌اش چند صد هزار قتل‌عام حیرت‌آور است. آن زمان هم که صحنه جهانی را آلوده به خشونت می‌کند کم که می‌آورند باز هم متوسل به همین سازمان ملل بی‌خاصیت آن هم با فرمولی که خودشان ترسیم می‌کردند برای برون رفت از بحران رفتار دیگری را برگزیدند. اگر از دست آمریکا و غرب برآید برای منافع خودشان حاضرند از روی جنازه یک میلیارد و پانصد میلیون مسلمان بگذرند. حقوق بشر و لیبرال دموکراسی هم دکور خشونت غربی است.

وي اضافه كرد: صدای منادیان گفت‌وگو کوتاه مدت است. موج و امواج پیام‌شان راه به جایی نمی‌برد. آنه ماری شیمل، متاثر از تصوف ایرانی عاشق شرق می‌شود ولی پیام او آن قدرت رسانه را ندارد. صدای مرحوم ادوارد سعید را کوتاه کردند در مقابل رسانه‌ها قدرت عدد و رقمی محسوب نمی‌شود.

مشاور رييس‌جمهور پيشين كشورمان افزود: جهان اسلام به جهانی شدن مبانی لیبرال دموکراسی غرب نه تنها خوشبین نیست بلکه پدیده ابزارهای قدرت برای القای فرآیند بازگشت قدرت غرب نگران کننده است.

وي گفت: آن چه در دو دهه گذشته رخ داده است واقعیت خدمات متقابل بین اسلام و غرب نیست. غرب اردوگاهی سیاسی است. هدفش ایفای لیبرال دموکراسی به عنوان ایدئولوژی واحد در جهان است. هدف اتاق فکر غرب زمین گیر کردن بیداری اسلامی است. ما پیام گفت‌وگو داریم ولی صدای ما صدای کوچک و بی‌پژواکی است. جهان غرب رو در روی دنیای اسلام ایستاده است. نتیجه‌اش همین بنیاد بیداری اسلامی است.

خرازي اظهار كرد: غرب واحد با تکیه بر ایدئولوژی لیبرال مسیحی و دموکرات مسیحی هدفش بهره‌گیری از ابزارهای جهان‌پسند حقوق بشر مبارزه با تروریسم و انحراف از مسیر بیداری است.

به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست عبدالرحيم گواهي، سفير پيشين ايران در ژاپن نيز به تشريح نگاه نظري به رابطه اسلام و غرب پرداخت.

وي با بيان اين كه قرائت‌هاي زيادي از اسلام وجود دارد گفت: افتراق عظيمي در جهان اسلام است. همان گونه كه در مورد غرب نيز يك تعريف واحد وجود ندارد. برخي اسلام را وسيله تعامل مي‌بينند و يا وسيله تعامل و تعاون تلقي مي‌كنند.

گواهي افزود: ما نياز داريم كه به خوبي غرب را بشناسيم. از سويي ما در حوزه شناختي نيز چند قرن از غرب عقب هستيم.

اين پژوهشگر دين در مورد راه‌هاي تعامل غرب و شرق گفت: يا مي‌شود تسليم غرب شد و يا اين كه مانند هر پديده ديگري تعامل داشت و امتيازات را دريافت كرد.

او اظهار كرد: بايد به غرب‌شناسي به طور جدي بپردازيم. غرب ۴۰۰ سال است كه شرق‌شناسي مي‌كند غرب‌شناسي يك رشته علمي است.

به گزارش ايسنا، غلامعلي خوشرو، معاون پيشين وزير امور خارجه نيز در اين نشست به تشريح ابعاد سياسي و بين‌المللي تعامل اسلام و غرب پرداخت.

وي با ارائه شرحي از تاريخ جريان‌هاي اسلامي در شرق گفت: فرايندي از ناسيوناليسم، سكولاريسم بعثي‌گرايي در جريان اسلامي وجود دارد تا اين كه در جريان اسلامي اتفاقاتي رخ مي‌دهد. قبل از اين كه اتفاقات شكل سياسي به خود بگيرد جامعه شروع به اسلام گرا شدن كرد و ديد اسلامي در جامعه شكل مي‌گيرد. تحولاتي نيز در مصر و تركيه رخ داد. پس از انقلاب در ايران اسلام به شكل تازه‌اي وارد حيات اجتماعي و سياسي شد و پس از انقلاب به اتفاقاتي شبيه اين در كشورهاي ديگر رخ مي‌دهد.

خوشرو ادامه داد: در سال ۲۰۰۱ تقابل اسلام و غرب در شكل سياسي شكل گرفت و به نوعي مطرح شد كه اسلام به معناي بنيادگرايي و يك ايدئولوژي سياسي خشونت‌گراست.

او هم‌چنين گفت: امروز نيروهاي جديد در كشورهاي اسلامي ارزش‌هاي غربي را به چالش مي‌كشند. شعارهاي جديد دارند و براي پارلمان‌ها برنامه اساسي دارند و در حال مهار كردن نظامي‌ها هستند.

خوشرو افزود: امروز دو گروه بسيار خطرناك مقابل هم ايستاده‌اند. گروه لابي صهيونيستي كه هتك حرمت از قرآن مي‌كنند و كاريكاتور توهين‌آميز مي‌كشند و ديگري گروهي كه همه را كافر مي‌دانند و دموكراسي را كفر مطلق مي‌پندارند و ترور مي‌كنند. اين دو نقطه بسيار خطرناك تاريخ معاصر است.
کد مطلب: 9170
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *