زخمی ۸۰ ساله بار دیگر سر باز کرد و دردی تازه را بر وجدان بشر تحمیل کرد؛ سخن از زخم فلسطین است که از بالفور تا اسلو، از خودگردانی تا دو دولتی نتوانسته مرهمی بر آن باشد. درمان قطعی سالهاست از سوی جمهوری اسلامی ایران فریاد میشود اما منافع غرب و ایالات متحده آمریکا امکان شنیدن آن را از جامعه بینالملل سلب کرده است.
به گزارش ایرنا، بریتانیای کبیر، نوامبر ۱۹۴۷ قیمومیت خود را بر سرزمینهای غرب رود اردن پایان داد تا آغازی بر هشت دهه بحران در منقطه غرب آسیا و حتی جهان باشد. طرح تشکیل کشوری یهود در سرزمینهای فلسطین، شومترین خوابی بود که اروپا برای آسیا دید تا منافعاش را به این صورت حفظ کند و مردم فلسطین را که قرنها ساکن این سرزمینها بودند، آواره.
واقعیت زیادهخواهیهای انگلیس و بعدها آمریکا، این روزها در بیمارستانهای الشفاء، الوفاء و قدس عیان است، جایی که به نوزدان نارس فلسطینی هم رحم نمیشود. آمار صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) از کشتار کودکان در غزه، تکاندهنده است؛ روزانه حدود ۴۲۰ کودک در حملات رژیم صهیونیستی کشته یا زخمی میشوند. با هربار سر باز کردن این زخم، بسیاری از وجدانهای آزاده از بند امپریالیسم، رنج عمیق آن را احساس میکنند. اینبار اما، وحشتی که کشتار ۱۱ هزار انسان در چهل روز، در جهان به وجود آورده، مداوای این زخم را ضروریتریننیاز بشر امروز نشان میدهد و از سوی دیگر بیاعتباری و بینتیجه بودن نسخههای پیشین را یادآور میشود.
اشغال فلسطین گرچه از همان «یوم نکبت» مورد توجه همه جهان است اما شاید برای هیچ دولت و سرزمینی به اندازه جمهوری اسلامی ایران مسئله نخست و راهبردی نباشد. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت رژیم صهیونیستی در تهران تعطیل و سفارت فلسطین آغاز به کار کرد. حمایت از مستضعفان جهان که فلسطین را هم شامل است، در اصول ۱۵۲ تا ۱۵۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده و مجلس شورای اسلامی هم در برهههای زمانی مختلف قوانین حمایتی از مردم فلسطین را با جزئیات تصویب و دولتهای وقت آن را ابلاغ کردهاند. تهران ۴ دهه است که حامی اصلی مردم فلسطین است و بیش از هر پایتخت دیگری دغدغه درمان این زخم کهنه را دارد.
استراتژی-تاکتیک ایران برای حل مسئله فلسطین
اهمیت مسئله فلسطین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای هیچ کس پوشیده نیست و تهران در چهار دهه گذشته موجودیت اسرائیل به عنوان یک دولت (state) را به رسمیت نشناخته و بر ضرورت آزادی تمامی اراضی اشغالی فلسطین تأکید داشته و مرزهای تعریفی در سالهای ۱۹۴۷ و ۶۷ را قبول ندارد و فلسطین را از نهر تا بحر متعلق به مردم این سرزمین میداند. از این رو هرگونه سازش بر سر سرزمینهای تاریخی را خلاف خواست مردم فلسطین و نیز قوانین بینالمللی میداند. راهحل ارائه شده از سوی جمهوری اسلامی ایران برای حل مسئله فلسطین طرح همهپرسی یا رفراندوم است که به عنوان دکترین جمهوری اسلامی ایران، در دو دهه اخیر به صورت ویژه مورد توجه قرار دارد.
«راه حلّ مسأله فلسطین، راهحلهای تحمیلی و دروغین نیست. تنها راه حلّ مسأله فلسطین این است که مردم واقعی فلسطین-نه مهاجران غاصب و اشغالگر - چه آنهایی که در داخل فلسطین ماندند، چه آنهایی که در بیرون فلسطین هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعیین کنند. اگر اتّکاء به آراءِ یک ملت از نظر مدّعیان دمکراسی در دنیا حرف راستی است، ملت فلسطین هم یک ملت است و باید تصمیم بگیرد. رژیم غاصبی که امروز در سرزمین فلسطین بر سرِ کار است، هیچ حقّی بر این سرزمین ندارد؛ یک رژیم جعلی، دروغین و ساخته دست قدرتهای ظالم است. بنابراین از مردم فلسطین نباید بخواهند این رژیم را به رسمیت بشناسند». این سطور که از سوی عالیترین مقام جمهوری اسلامی ایران در خردادماه سال ۸۱ و پیش و پس از آن مطرح شده، اصول دکترین مورد اشاره است.
حضرتآیتالله خامنهای خرداد سال ۹۷ در جمع اساتید دانشگاه هم بار دیگر به این طرح اشاره و تصریح کردند: «برای تعیین نوع حکومت در کشور تاریخی فلسطین باید براساس شیوهای که همه جهان قبول دارد به افکار عمومی مراجعه کرد و از همه فلسطینیان واقعی اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی که حداقل ۸۰ سال در این سرزمین بودهاند چه در داخل و چه در خارج از سرزمینهای اشغالی نظرخواهی و همه پرسی شود، این طرح جمهوری اسلامی که رسماً در سازمان ملل به ثبت رسیده است آیا با موازینی که جهان قبول دارد منطبق نیست؟ پس چرا اروپاییها حاضر نیستند آن را بفهمند؟».