عمر دولت چهاردهم اگر چه کوتاه است اما در این مدت حضور پسر معاون اول رئیس جمهور در مراسم تودیع و معارف وزیر صمت و همچنین همراهی داماد پزشکیان در سفر عراق، حواشی را ایجاد کرد و بار دیگر پدیده «آقازادگی سیاسی» را بر سر زبانها انداخت.
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین به واکاوی این موضوع میپرداخت و تاکید میکند؛««متأسفانه برخی تحلیلگران سیاسی بدون توجه به حاقّ معنای آقازادگی و امکان سوء استفاده از آن، بارها دیده شده افراد موجهی را بقصد تخریب و با هدف سیاسی و جناحی میکوبند. میروند و بررسی میکنند کدام یک از منسوبان او در مسئولیتی مشغول به کار است و این نسبت مستمسکی میشود برای کوبیدن وی.»
در ادامه گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی را میخوانید:
آقای عطریانفر! در هر دولتی ما با چالشی به نام «آقازادهها» روبهرو هستیم، نظر شما درباره ورود آقازادهها به سیاست چیست؟
متأسفانه برخی تحلیلگران سیاسی بدون توجه به حاقّ معنای آقازادگی و امکان سوء استفاده از آن، بارها دیده شده افراد موجهی را بقصد تخریب و با هدف سیاسی و جناحی میکوبند. میروند و بررسی میکنند کدام یک از منسوبان او در مسئولیتی مشغول به کار است و این نسبت مستمسکی میشود برای کوبیدن وی.
این بیماری نوعی سادیسم است که متأسفانه با هدف تخریب روان جامعه ذهنها را مشوب میکند. بدیهی است تا به اصل مفهوم توجه نشود نمیتوان مسئله را بدرستی درک کرد و مرز بی کفایتی برخی منسوبان با چهرههای شایستهای که نسبتی با مسئولان دارند را روشن ساخت.
واقعیت این است بسیاری شخصیتهای برجسته و نامآوری داریم که در صحنه سیاست، فعالیت و مدیریت واجد شرایط برجستهای هستند، در عین حال فرزندان، منسوبان و وابستگان آنها هم کسانی میتوانند باشند که واجد شایستگیهای ذاتی هستند و هیچ نسبت منفعت طلبانه هم با آن فرد ندارند.
یعنی اگر آن پدر، برادر یا آن فامیل هم مسئولیتی بر عهده نمیداشت، آن فرد به دلیل شایستگیهای خود میتوانست به موقعیتهای ارزشمندی دست پیدا کرده و کار کند. از این جهت ما باید بین این قضایا تفاوت قائل شویم.
در رابطه با دولت آقای پزشکیان من هیچ عارضه آقازادگی از جنس مخرب و آلوده تاکنون مشاهده نکردهام. اگر کسانی در مقام تضعیف رئیس جمهور ابهامآفرینی میکنند، برای آشفته کردن ذهنیت جامعه با طرح موضوع آقازادگی سیاست تخریب را پیش میگیرند به نظرم نوعی فرافکنی میکنند تا از این رهگذر به دولت نوپای چهاردهم آسیب برسانند.
اینکه بگوییم چرا در سفر آقای پزشکیان به عراق شخصیت موجه و توانمندی چون آقای حسن مجیدی منسوب ایشان حضور دارد، نقدی نیست که احتیاج به بیان داشته باشد و یا امر واقعی نیست که به حقیقتی لطمه وارد کرده باشد.
دست برقضا مقام رهبری در نصایح و توصیههایی که از گذشته تابه حال به روسای جمهور دارند، فرموده بودند که روسای جمهور در حوزه ستاد شخصی خود و جایی که اطلاعات مهم و طبقه شده وجود دارد و رئیس دولت باید به اطلاعات درست و کامل اشراف پیدا کند، باید فردی را در کنار خود داشته باشد که مورد اعتماد باشد. من این قضیه را در دولت آقایهاشمی شاهد بودم. چهره برجسته و توانمندی مانند محسنهاشمی به عنوان یک شخصیت موجه، مطلع و کاردان در کنار پدرش بود که میتوانست امنیت خاطر برای ایشان ایجاد کند.
در دولت آقای سید محمد خاتمی نیز برادر ایشان آقای مهندس سیدعلی خاتمی مدیر شایسته و توانایی حضور داشت تا دست و بازو و چشم و گوش ایشان باشد. این موضوع هم به لحاظ قانونی، امنیتی و مدیریتی موجه است هم از ناحیه توصیههایی که رهبری داشتند. آقای احمدی نژاد نیز در مقطعی که رئیس جمهور بود از برادر خود دعوت به کار کرد. آقای روحانی و یا آقای رئیسی هم در رابطه با فعالیتهای دولت، بخصوص ستاد شخصی خود از وجود برادر و یا داماد، برادر داماد و یا همسر خویش به مثابه همکار معتمد و مورد وثوق بهره میبردند.
از این جهت آنچه که امروز علیه آقای دکتر پزشکیان دامن زده میشود به نظرم یک غائله سیاسی و ابهامآفرینی انحرافی است که میخواهند دولت را اذیت و آزار رسانند.
این پدیده آقازادگی فقط مختص ایران است یا در کشورهای دیگری هم وجود دارد؟
من این عارضه را در کشورهای دیگر سراغ ندارم. علت وجود چنین آسیبی در ایران هم ناشی از وجود یک بیماری سیاسی در نظام حاکمیت است که اجازه داده نشده دست به دست شدن قدرت از طریق احزاب و رقابتهای حزبی سر و سامان یابد.
درچنین فرضی و در غیاب احزاب کارآمد و تفکر ساختارمند معمولا وقتی شخصی به مسئولیت و منصبی میرسد، امیدهای واهی، امیدهای نادرست و البته امیدهای درست فراوان نسبت به او ظاهر میشود و کسانی هم علاقهمنداند که از بعضی روابط بهرههای سوء و نادرست بگیرند.
از این جهت است که عنوان رانتجویی، روابط ناسالم آقازادگی، ارتباطات بیمارگونه در ادبیات سیاسی ایران رایج شده و دائماً مورد بحث قرار میگیرد. ایراد من هم مشخصاً نسبت به استفادههای ابزاری و غلط از روابط انسانی، روابط فامیلی بین افراد با شخصیتهای معتبری است که مسئولیتی به عهده میگیرند.
ما در چند سال اخیر، با مسئله فساد در میان آقازادهها چه فساد اخلاقی و چه فساد مالی روبهرو بودیم، به نظر شما نظارت بر ورود آقازادهها به سیاست، اقتصاد یا ... باید از چه کانالی صورت بگیرد؟
اتفاقاً این عارضه مورد اشاره شما در نظام سیاسی و اقتصادی توسط افرادی صورت میگیرد که نامی در میان نامآوران سیاست و مدیریت پیدا نمیکنند و اسم آنان مطرح نیست، بلکه به عنوان چهرهای ناشناس و در زیر پوست روابط مدیریتی میخزند و از قدرت منسوبان خود در سطوحی استفاده میکنند. دست برقضا برخی از مسئولان هم دقت کافی نمیکنند و نمیفهمند که از مسئولیت آنها دارد سوءاستفاده میشود. آن چیزی را که نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و قضایی باید دقت کنند و بدون هیچگونه تسامحی برخورد کنند، همین شق از گرفتاریها وعارضههاست.