تعیین استاندار اصفهان هم برای خودش داستانی شده است، داستان غمناک استانی که مدیریت اصولگرا دولت سیزدهم به جای ترمیم جراحتهای نشسته بر پیکر این استان رنجور، نه تنها دست به مرهم نشد، بلکه با یک دست این تن زخمدار را با دشنه تمامیتخواهی و خالصسازی پرجراحتتر کرد و با دست دیگر نمکدانِ بیتدبیری و سوءمدیریت را بر جراحتهای کهنه و نو این استانِ دردمند خالی کرد تا فریاد بی کسی و تنهاییِ اهالی، بیش از هر زمان دیگری طنینانداز شود.
با اتفاق تلخ رخ داده برای رئیس دولت سیزدهم در روزهای پایانی اردیبهشت، کشور در مسیر جدیدی قرار گرفت و فرآیند سخت انتخاب رئیس جمهور جدید که منتهی به انتخاب مسعود پزشکیان شد، بارقههایی از امید را در دل مردم (رای دهندگان به پزشکیان و حتی ناامیدان از صندوق رای) همچون امید به بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی، امید به تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و امید به روزهای بهتر که مصداقهای فراوانی (مانند رفع فیلترینگ، گشت ارشاد، کنترل تورم و ...) در اذهان عمومیداشت، ایجاد کرد و پس از برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف اولین انتظار مردم در تشکیل کابینه دولت چهاردهم خود را نشان داد که بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان، کابینهای به نام وفاق ملی بسته شد و بیمها و امیدهایی توأمان به واسطه ترکیب کابینه در افکار عمومی شکل گرفت، بیم از بابت آن وزرایی که تجانس چندانی با شعارها و مرام، مشی و منش رئیس جمهور منتخب و رایدهندگان به وی نداشتند و امید بابت معاونین و وزرایی که میتوانستند بخشی از انتظارات و مطالبات سیاسی حامیان پزشکیان را پوشش دهند.
به هر روی و پس از قطعی شدن اعضای هیات دولت، در مرحله تداوم انتظاراتِ مشحون از بیم و امید قرار گرفتیم و هنوز اتفاقات مطلوبِ مردمِ خواهان تغییر، در دو سطح معاونانِ وزارتخانهها و سازمانهای زیرمجموعه ریاست جمهوری و استانداران، رخ نداده است که در این بین نزدیکترین و مهمترین بخش دولت به مردم که همان استانداریها هستند هنوز در دست مخالفان پزشکیان و حامیان رقبای وی قرار دارند و به نظر میرسد دولت برای تعیین و انتصاب استانداران جدید و همسو در تله خودساخته «وفاق ملی» افتاده است و گاه به شکلی یأس آفرین به مخالفان خود میدان میدهد و با پذیرش تحمیل و فشارها، برخی افراد را در مناصبی میپذیرد که نه تنها باعث سورپرایز [تعجب] رقبا و رفقای دولت میشود بلکه شکافهایی را بین خود و حامیانش ایجاد و هر لحظه بر عمق این شکافها میافزاید و نگرانیم که چنانچه این بیتوجهی به مطالبات حامیان ادامه یابد، کار این دولت به جایی برسد که به زودی در میان آماج حملات و هجمههای بیرحمانه منتقدان و مخالفان داخلی و خارجی، حامیانش را یا به اردوگاه مخالفان گسیل دارد یا در بهترین حالت به انفعال بکشاند و در میدان چالشهای پرشمار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی داخلی و بینالمللی تنهای تنها بماند.
از دولت محترم و شخص دکتر مسعود پزشکیان انتظار میرود با نگاهی به پشت سر، در رویههای کنونیِ متخذه؛ که امیدها را به قتلگاه یأس و انجماد میبرد، تجدید نظر کرده و نه تنها برای حفظ اعتماد رایدهندگان به خود، تدابیر ویژهای اتخاذ کند، بلکه راهی را در پیش بگیرد تا آن دسته از هموطنانی که در انتخابات شرکت نکردند را نیز امیدوار نموده و آنان را در ساختن ایرانی بهتر به جمع حامیان و همراهان خود اضافه نماید.