در سال جاری سریالهای متعددی از شبکههای مختلف صداوسیما پخش شده است که به مناسبت پایان نیمه اول سال ۱۴۰۳، سریالهای پخش شده در این بازه زمانی را مرور کردهایم.
همین جا به مینی سریال «روزی روزگاری برادر» اشاره کنیم که دهه کرامت از شبکه سه پخش شد. سریال محمدرضا آهنج، اثری معمولی بود که میتوانست جذابتر شود؛ اگر به قصه اصلی، شاخ و برگ بیشتری داده میشد.فصل اول سرزمین مادری، محصول دوران مدیریت اسبق صدا و سیما، جزو شاخصترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران است. سری دوم سریال کمال تبریزی افت کرد و روایت مستقیم تاریخ، جای درام را گرفت.
فصل سوم آن اما باز هم در اوج بود و برغم همه حواشی که زمان تولید و پخش تجربه کرد، مورد پسند طیف زیادی واقع شد.
سرزمین مادری علاوه بر ساختار استاندارد، به قدر کافی نیز قصه و هیجان داشت و بازی بازیگران مثال زدنی بود: گلچهره سجادیه، سعید راد، نیکی کریمی، آرش مجیدی، پریوش نظریه، حسین محجوب، کوروش سلیمانی، لیلا برخورداری و... دربندون به کارگردانی حسن لفافیان مرزهای توهین به شعور مخاطب را جابجا کرد. سریالی که قصه آن درجا میزد و موقعیتهای کمدیاش عقبتر از تئاترهای دوران دبستان بود! کار تا جایی پیش رفت که تلویزیون هم آن را گردن نگرفت و احتمالا فصل دوم دربندون پخش نشود؛ چه اتفاق خوبی.سایت سینما در گزارش خود آورده است ، پشت پرده ساخته محمدرضا حاجی غلامی مدعی ترویج فرهنگ غنی یزد، تاکید بر عنصر خانواده و مسائلی از این دست بود، اما این ایده متعالی در روایت سریال به بار ننشست. سریال، شیطنتهایی ریز داشت و میخواست خطوط قرمز را دور بزند؛ ولی در نهایت تبدیل به اثری کلیشهای، با داستانی معمولی شد و عاجز از سرگرم کردن و خنداندن بود.
بدترین لطمه به قهرمانان، از سوی آدمهای غیر متخصص وارد میشود؛ نمونهاش سریال فراری ساخته امیر داسارگر. این سریال، اثری کهنه، شعاری و ملالانگیز لقب گرفت و تلخترین ثمرهاش این بود که تبدیل به ضد مفهوم و هدف متعالی خود شد. خبر بد این که قرار است ادامه آن ساخته شود؛ حیف از اتلاف وقت و هزینه.از مسعود دهنمکی توقع چندانی نداریم؛ او هر چه سریال ساخته، ضعیف بوده است و رستگاری نیز از این قاعده مستثنی نیست. اثر جدید او مجموعهای از پیامهای گلدرشت با تصاویری دهشتناک از عقوبت گناه! را در خود داشت؛ ولی از درام و روایت جذاب که لازمه ابتدایی هر سریال است، خبری نبود.اشتباه نشود؛ نگفتیم ستایششده بلکه اشاره کردیم ستایش. نکته را گرفتید؟ بله، طوبی ساخته سعید سلطانی، به نوعی شبیه سریال دیگر او یعنی ستایش است.
طوبی به قدر کافی مخاطب دارد و سر و صدا هم به پا کرده. غم و ناله در آن فراوان است و تازه قرار است دنبالهدار باشد تا میزان شباهتش به ستایش بیش از پیش شود. قصه طوبی هنوز ادامه دارد و باید گفت سریالی متوسط است.ابوالقاسم طالبی سالها مشغول تولید و مراحل پستولید هفت سر اژدها بود. آقای کارگردان بارها مصاحبه کرد و نوید سریالی افشاگرانه داد و حتی موضع نگرانی گرفت که ممکن است عدهای آن را تاب نیاورند و توقیف شود. این شانتاژ رسانهای، انتظارها را بالا برد؛ ولی کیفیت سریال همپای توقع ایجاد شده نبود.
هفت سر اژدها کلی قصه و خرده داستان داشت و به این و آن نیز کنایه میزد. اما امان از یک روایت اصولی و استاندارد. ضمنا، تصویر ساخته شده از آدمها و خانوادههای خوب توسط جناب کارگردان، کاریکاتوری بود و پس زننده.از آن دست سریالهایی است که بعد از فصل دوم، باید پروندهاش بسته میشد. جلیل سامان اما زیرخاکی را ادامه داد و پسرفت سریال بیشتر به چشم آمد. فصل چهارم عملا قصه نداشت و سیر داستان کودکانه بود. شمایل پژمان جمشیدی و ژاله صامتی نیز تکراری شده و اصلا توقع زیادی است که بخواهیم این دو، بار یک سریال ضعیف را به دوش بکشند. آقای سامان کارگردان خوبی است و تواناییاش بارها اثبات شده. از او خواهش میکنیم برای همیشه بیخیال زیرخاکی شود؛ چون آبی از آن گرم نخواهد شد.این که سری پنجم نونخ به مراتب بهتر از فصل قبل است را باید یک اتفاق مثبت دانست. این که همچنان، سری سوم سریال سعید آقاخانی بهترین است، یعنی یک جای کار میلنگد. فصل اخیر نونخ اثری جادهای بود که گاه لحظاتی دلنشین داشت و گاه شوخیها در اندازه سریال نبود. توجه نونخ به اقوام و نیز ادای دین به کولبرها را از یاد نمیبریم ولی سریال در مجموع، سختپسندها را راضی نکرد. امیدواریم برای فصل احتمالی بعدی، دقت بیشتری روی فیلمنامه صورت بگیرد و کاراکترها بازطراحی شوند.فصل دوم سریال آقای قاضی، ساخته سجاد مهرگان به مراتب پختهتر از سری اول است. این درام دادگاهی با بازی درخشان بهزاد خلج، هم مخاطب را سرگرم میکند و هم اطلاعات مفید حقوقی به او میدهد.آقای قاضی برای کنداکتور شبکه دو آبروداری هم کرده. یعنی تنها سریال جدید موفق این شبکه است و جور ضعیفها و تکراریها را تا حدودی میکشد. شبکه دو در نیمه اول سال، چهار سریال تکراری پخش کرده است: مشاور، در کنار پروانهها، مسافر ری و تازه وارد. یکی به داد باکس سریالی شبکه دو برسد که روزگاری زبانزد بود و پرمخاطب.
علی غفاری در مقام کارگردان رخنه، از پس ساخت یک سریال جاسوسی، برآمد. رخنه عاری از ضعف نیست اما کارگردان در فصل تعقیب و گریز خوب عمل کرد و نویسنده چند رودست به مخاطب زد تا انگیزه همراهی کامل سریال را داشته باشد. حرف رخنه درباره نفوذ به لایههای امنیتی کشور نیز قابل تامل بود.موضوع اصلی غریبه ساخته سروش محمدزاده، قاچاق دارو است. سریال در برخی قسمتها، کیفیت کافی دارد و در برخی قسمتها نه! عملکرد اغلب بازیگران قابل دفاع نیست و گرهافکنی و گرهگشاییها نیز سادهانگارانه طراحی شده.