سینماها طی ۶ ماه نخست امسال اگرچه با ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب، گیشه خود را به ۹۱۵ میلیارد تومان رساندند اما ضریب اشغال صندلیهای سینما، در همین مدت، تنها ۱۳ درصد بود و به ضرورت فوری بهرهمندی از ظرفیت کارتبلیت و سوپراپلیکیشنها را بار دیگر هشدار میدهد.
با رصد راندمان سینمای ایران طی بازه ۶ ماه ابتدایی سال 1403، متوجه این حقیقت میشویم که اگرچه دادهها، سخن از رشد خوب مخاطب و گیشه بهنسبت دو دهه اخیر دارند اما در پس این ظاهر زیبا، آنچه نگرانکننده مینماید، درصد ضعیف متوسط ضریب اشغال صندلی سینماها توسط مخاطبان است. بر پایه این گزارش، طی ۶ ماه نخست امسال اگرچه گیشه با استقبال ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب، به رقم ۹۱۵ میلیارد تومان رسیده اما ضریب اشغال صندلیهای سینما، تنها ۱۳ درصد است که همین داده آماری، موید این حقیقت است که نباید در مباحث آسیبشناسی حوزه سینما، تمامی مولفههای استقبال را در دو پارامتر مخاطب و گیشه خلاصه کنیم.
نباید در مباحث آسیبشناسی حوزه سینما، تمامی مولفههای استقبال را در دو پارامتر مخاطب و گیشه خلاصه کنیم
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه سینما، تعداد مخاطبان حقیقی سینما، در بهترین حالت، به ۳ میلیون نفر میرسد. این تعداد مخاطب با چندینبار سینمارفتن در طول سال، آمار مخاطبان یکساله را رقم میزنند اما حتی اگر این آمارسازی را به دو برابر نیز برسانیم با این حقیقت مواجه میشویم که در ایدهآلترین حالت ممکن، حدود ۷ درصد مردم کشور به سینما میروند که قطعا وضعیت مطلوبی برای فرهنگ و اقتصاد سینما به حساب نمیآید.
در این آمارسازی باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که سینما طی ۱۸ ماه اخیر، حیات پرثمری را تجربه میکند و اگر بخواهیم ذرهبین آماری را معطوف به دهه ۹۰ کنیم، همه این شاخصها اعم از میزان مخاطب، رقم گیشه، تعداد سالنهای سینمایی، میزان صندلی، ضریب اشغال فضا و... با یک سقوط آزاد فاحش مواجه خواهد شد.
به گزارش ایرنا، یکی از ابتداییترین و متداولترین اقداماتی که میتوان در این حوزه انجام داد، همان بحث قدیمی «کارتبلیت» است. امکانی که سازوکار آن طی سالهای گذشته، پیشرفتهای خوبی داشته اما نیاز است تا زمان به ثمر نشستن آن، اقداماتی جدی و اجرایی دیگری نیز به انجام برسد. در این زمینه، باید از ظرفیت سازمانها، آموزش و پرورش، دانشگاهها، ارگانهای دولتی و شرکتهای بزرگ استفاده شود. البته که در تمامی این بخشها، ضرورت همراهی دولت در اعطای بخشی از یارانه این حوزه، ضروری به نظر میرسد. استفاده از ظرفیتهای مغفول برخی سوپراپلیکیشنها نیز از دیگر نکاتی است که در این زمینه باید جدی گرفته شود. هر یک از این اپلیکیشنها قادر خواهند بود تا با در نظر گرفتن امتیازهایی، بخشی از مخاطبان خود را به سمت سینماها گسیل دارند. هماکنون شاهد هستیم که در برخی از این سوپراپلیکیشنها نظیر اسنپ یا همراه اول، امتیازهایی برای کاربران خود در نظر گرفته که این امتیازها شامل تخفیفهایی در رزرو هتل، بلیت هواپیما و قطار، خرید طلا، تهیه کتاب و غذا، خرید انواع بیمه، اشتراک پلتفرمها، مهارتآموزی، داروخانه، لوازم خانگی، فروشگاههای آنلاین، انواع مشاوره و... میشود اما در کمال تعجب، سینما که رایجتر از بسیاری از این گزینههاست، هیچ جایی در این فهرست تخفیفها ندارد. بنابراین بسیار مهم است که پای سینما نیز به این سوپراپلیکیشنها باز شود تا درصدی از مخاطبان سالنهای تاریک، از این فرصت محقق شود. البته در این مسیر باید متوجه مسیرهای انحرافی نیز بود. یکی از مهمترین این مسیرها، افزایش روزها یا سانسهای نیمبهاست. اکنون بالاترین میزان بلیت نیمبهای سینماهای کشور، رقمی بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان است. در برخی شهرستانهای کوچک، این رقم به ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان نیز میرسد. این ارقام در کنار افزایش هزینه تولیدات سینمایی و البته رشد چشمگیر نگهداری سالن، بیش از آنکه یک شوخی به حساب آید، بهنوعی وهن سینمایی است که میخواهد با ارتقا در مباحث تخصصی خود، به الگوریتم صنعتی برسد. بنابراین در چنین فرآیندی، افزایش روزها یا سانسهای نیمبها، نهتنها کمکی به افزایش مخاطب و بالا رفتن ضریب اشغال صندلیها نمیکند بلکه از سوی دیگر، سبب ریزش مخاطبانی خواهند شد که علاقهای برای حضور در سینماها طی روزهای نیمبها ندارند. ضروری است تا مدیریت سینمایی طرحهایی که اکنون در زمینه اکران هدفمند و گیشه پروار در نظر گرفته را با قدرت پیش برده و ضمن تقویت نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف، زمینههای حضور حداکثری مخاطبان و افزایش ضریب اشغال صندلیهای سینمایی کشور را فراهم آورد.