اکونومیست نوشت: در صورت بازگشت ترامپ به قدرت آسیبهای وارده به اقتصاد و نهادهای آمریکایی و کل جهان گسترده خواهد بود.
به گزارش سرویس بینالملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در جریان کارزار انتخاباتی، دونالد ترامپ وعده و وعیدهای چشمگیر زیادی داده است. او قرار است میلیونها مهاجر غیرقانونی را از آمریکا اخراج کند؛ کارتلهای مواد مخدر مکزیک را هدف موشک قرار دهد و از ارتش برای سرکوب «احمقهای چپ گرایی» که حزب دموکرات را اداره می کنند استفاده نماید. اما دوران ریاست جمهوری ترامپ صرف نظر از محاسن و معایبی که داشت، آن فاجعه ای نبود که بسیاری از دموکراتها پیش بینی اش می کردند. تا زمان وقوع بحران کرونا اقتصاد آمریکا رو به رشد بود. هیچ بحرانی در عرصه سیاست خارجی رخ نداد. و با وجود اینکه ترامپ تلاش کرد انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 را برباید، اما موفق نشد.
حال سوال اینجاست که دور دوم ریاست جمهوری ترامپ می تواند چگونه باشد؟ بسیاری از رای دهندگان معتقدند که لفاظیهای پر شور و حرارت ترامپ صرفا در حد حرف اند. آنها ممکن است انتخاباتی را صرفا تصمیمی سیاسی بر سر این مسئله ببینند که کدام کاندیدا بهتر می تواند اقتصاد را مدیریت کند یا آن را انتخابی بین دو دسته مواضع به کلی متفاوت درباره مسائلی نظیر سقط جنین و مهاجرت تلقی نمایند. اما به نظر می رسد که ترامپ در صورت پیروزی نه تنها قصد دارد برخی از اظهارات جنجالی اش را عملی کند، بلکه این بار برای عملی کردن اظهاراتش نسبت به بار قبل در موقعیت بهتری نیز قرار خواهد داشت. این شرایط ایجاب می کند که از منظری دیگر به انتخاب پیش روی مردم آمریکا نگاه کنیم: اینکه در صورت روی کار آمدن ترامپ وضعیت چقدر بد خواهد بود؟
کامالا هریس، به عنوان معاون رئیس جمهور مستقر، کاندیدای حامی حفظ وضع موجود است. شعار انتخاباتی غیررسمی وی «به عقب بازنمی گردیم» است. اما در مقابل ترامپ معتقد است که کشور به تغییراتی رادیکال نیاز دارد و او این تغییرات را اعمال خواهد کرد. به احتمال فراوان اگر او به کاخ سفید برگردد، همچون دور نخست برای اعمال بسیاری از ایدههای افراطی اش با مشکل مواجه خواهد شد. ممکن است کنگره، دادگاهها و بروکراسی اداری مانع کار او شوند، حوادث مختلف حواس او را از این اقدامات منحرف سازد یا دستیارانش مانع از اقدامات او شوند. شاید هم بی کفایتی خودش موجب خنثی شدن این اقدامات گردد. اما این احتمال وجود دارد که او در اجرایی کردن برخی از ایدههایی که درباره شان حرف می زند موفق شود و تبعاتی فاجعه بار برای اقتصاد آمریکا، نهادهای آمریکایی و کل جهان به بار بیاورد. نگرانیها از اینکه او ممکن است لطماتی دائمی به دموکراسی آمریکا و حاکمیت قانون وارد کند چندان دور از ذهن نیست.
وعدههای اقتصادی وی همچون پیشنهاد افزایش بیشتر تعرفهها، کاهش قابل توجه مالیاتها، وارد کردن یک شوک قابل توجه به بازار کار از طریق دیپورت گسترده مهاجران و حمله به استقلال فدرال رزرو همگی ایدههایی افتضاح هستند. به گفته آدام پوسن، تحلیلگر انستیتوی پترسون برای اقتصاد بینالملل «به طور عادی اگر شما از تعداد کارگران مهاجر بکاهید، تلاش می کنید که کالاهای مورد نیازتان را از خارج وارد کنید. و اگر شما میزان کالای وارداتی از خارج را کم کنید، تلاش می کنید نیروی کار مهاجر بیشتر جذب کنید. اگر شما هر دوی اینها را کاهش دهید، تقریبا قطعا موجب بروز تورم می شوید و شاید هر رکود تورمی.» اگر فدرال رزرو برای مقابله با اثرات تورمی افزایش تعرفهها، کاهش نیروی کار یا افزایش هزینههای دولت دست به انقباضی کردن سیاست پولی آمریکا بزند، ترامپ احتمالا به این بانک حمله کرده و در پی تضعیف آن بر خواهد آمد. اما حمله به فدرال رزرو تقریبا قطعا موجب نگرانی و تلاطم بازارها خواهد شد.