ترامپ انتخاب شد تا ایالاتمتحده دوران جدید حکمرانی جمهوری خواهان را بر این کشور تجربه کند. جز چند کشوری، اکثر کشورهای جهان، حتی طالبان در افغانستان نیز به ریاست جمهوری جدید آمریکا تبریک گفتند، چراکه احتمالا بر این باورند که میتوانند از ظرفیتهای اقتصادی و تجاری آمریکا در توسعه زیرساختها و روابط خارجی خود، در راستای منافع ملی بهره ببرند. همانطور که انتظار میرفت سیاست خارجی ایران همچنان برمدار فرقی نمیکند چه کسی در آمریکا رئیسجمهور است میچرخد و پیام رسمی از سوی کانالهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی صادر نمیشود. فارغ از اینکه قاعدتا وقتی کل جهان نظارهگر انتخابات آمریکا و نتیجه آن است تا بسیاری از موضوعات در حوزه سیاست خارج تصمیمگیری کند، ما هم از این قائله مستثنا نیستیم و اینکه اصلا فرقی نمیکند چه کسی در آمریکا رئیسجمهور باشد قدری اغراق و بزرگنمایی است که برای تعداد کمی از افراد باورپذیر است؛ چند روزی است دیدهشده برخی اشخاص سیاسی و صاحبمنصب که دخلی به سیاست خارجی و اعلام مواضع ایران ندارند، از هر تریبونی برای استفاده از الفاظ و عبارات تنشزا استفاده میکنند. بهعنوانمثال اخیرا شخصی در مجلس بانگ برآورده «به ترامپ قمارباز و قاتل میگوییم تا دیر نشده سگهای سنتکام را از آسیای غربی جمع کن و برو بر چالشها و بحرانهای عمیق داخلی تمرکز کن؛ البته سگ هاری که در منطقه رها کردید خودمان دندانهایش را خواهیم کشید.» یا اظهارنظرهای اعجابانگیز و برخلاف منافع ملی که دائما از سوی برخی نمایندگان منتسب به اردوگاه تندروها در راستای زیر سؤال بردن فرآیند مذاکرات با کشورهای اروپایی یا در آیندهای نهچندان دور آمریکا و مخالفت با بهبود روابط و سیاستهای خارجی ایران در قبال جهان. دولت مسعود پزشکان از روز نخست همواره بر تعامل سازنده با دنیا و همافزایی در مسیر دستیابی به صلح پایدار در منطقه تأکید کرده است که این مسیر در شرایط موجود سخت و پرفرازونشیب است، با اینحال عدهای هم که پنداری خودشان سخنگویان خود خواندهی نظام و حاکمیت هستند، بیهیچ مأموریتی خاص در حال ریختن هیزم به این تنور داغ هستند تا کار را لحظهبهلحظه برای دولت چهاردهم در پیگیری حقوق و منافع ملت ایران و ایجاد زمینه مذاکره و حصول توافق برای برونرفت از بحرانهای اقتصادی داخلی، سخت و سختتر کنند. اینکه آمریکا سالهاست نیروهای نظامی خود را خلیجفارس مستقر کرده و همواره تهدیدی برای منافع جمهوری اسلامی محسوب میشود به کنار، اما آیا با فریاد کشیدن در تریبون مجلس شورای اسلامی که عصاره رأی و نظر مردم است، آنهم با این نوع ادبیات که نه در شأن ملت شریف و فرهنگ دوست ایران است و نه راه بهجایی میبرد، میتوان این شرایط را تغییر داد؟ هزینهی این نوع اظهارنظرهای تنشزا بر عهده کیست؟ آیا شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور بیش از این کشش تحمل تحریم به گونهی حاضر را دارد و میتوان با این میزان از کسری بودجه سالانه که بهطور سنواتی در تمام دولتها افزایشیافته و تورم قابلتوجهی را بر گرده مردم تحمیل کرده،...
ادامه در صفحه 4