شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳
تقدیم به فضلاء و مبلغان برای محافل و مجالس ایام فاطمیه

بررسی موضوعی خطبه فدکیه

هادی سروش
یکی از نقدهای مخاطبان ما در محافل دینی عدم غنای محتوایی سخنرانی‌‌های مذهبی است. «خطبه فدکیه» از بهترین و مناسبترین موضوعاتی است که در «هنگامه فاطمیه» باید به شکل‌‌های مختلف مورد بررسی و ارائه به مخاطبان در هر سال قرار گیرد تا پاسخ مناسب به نقدهای دلسوزانه مخاطبان باشد.
تبیینِ ارزش این خطبه در فرصت جداگانه ای باید باشد، اما بصورت اجمالی باید دانسته شود که این خطبه یک دوره کامل ولی کوتاه و اشاره گونه در خداشناسی‌‌‌‌، پیامبر شناسی‌‌‌‌، امام شناسی‌‌‌‌، دشمن شناسی‌‌‌‌، فرصت شناسی و نیز معاد است.
توصیه استاد بزرگ آیت الله جوادی آملی این است که‌‌‌‌؛ «خطبه فدکیه، عقل و علم است و تفسیر است‌‌‌‌، جزء متن دین ماست آن را باید حفظ کنیم‌‌‌‌، باید تدریس شود!
در این نوشتار به عناوین این خطبه توجه شده که عبارتِ عربی هر بخش را تقدیم ‌‌‌‌می‌کنیم.
مخاطب حضرت فاطمه
نقطه توجه حضرت زهرای اطهر به دو نقطه متمرکز است :
به حاضران در مسجد که یک جمعیت انبوهی است‌‌‌‌؛ «انتم عبادالله .. یا ایها الناس .. ایها المسلمون ... یا معشر الفتیه»
خطاب به خصوص خلیفه‌‌‌‌؛ «یابن ابی قحافه(ابوبکر) افی کتاب الله ..»
دین شناسی
محوریت کلام حضرت در بخش شروع خطبه‌‌‌‌؛ «دین شناسی» است.
خداشناسی با بهترین عبارت در ثنایِ الهی و توحیدگرایی‌‌‌‌، مانند این عبارات؛
«لااله الاالله کلمه جعل الاخلاص تاویل‌ها ..»‌‌‌‌؛ توحید ما را موظف نموده به رسیدن به مرحله اخلاص و آن این است در فضای فکر هیچ شبهه ای و در فضای قلب هیچ ریا و دوگانگی نداشته باشیم، تا بتوانیم به این حقیقت برسیم که‌‌‌‌؛ «ضمن القلوب موصول‌ها... «‌‌‌‌؛ دل موظف است به این حقیقت برسد.
بخش دوم نبوت پیامبر اسلام است که حضرت فاطمه (س) به وجود نوری پیامبر(ص) و نبوت او قبل از همه انبیاء و دوران نبوتش اشاره دارد‌‌‌‌؛ مانند این عبارت‌‌‌‌؛ « ان الله ابی عبده و رسوله اختاره و انتجبه قبل ان ارسله .. واصطفاه قبل ان ابتعثه ..»
در مورد امامت به بیان دو ثمره حیاتی آن برای بشریت اشاره نموده که عبارت است از نظامند شدنِ جامعه و دوری از تفرقه که چنین فرمود : «طاعتنا نظاما للمله‌‌‌‌، امامتنا امانا من الفرقه»
درباره معرفتِ دینی ‌‌‌‌؛ دیگر از موضوعات این خطبه شریف است که غایت احکام اسلام مانند نماز و روزه و .. تا صله رحم را تبیین ‌‌‌‌می‌فرماید‌‌‌‌؛ «فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ وَ الزَّکَاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ و .. الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوبِ»
درباره قرآن؛ از سفارشات موکد حضرت زهرای اطهر «قرآن» است‌‌‌‌، ایشان قرآن را به عنوان نور هدایت دربردارنده احکام و معارف معرفی ‌‌‌‌می‌کند؛ «عَلَیْکُمْ کِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیَاءُ اللَّامِعُ بَیِّنَةٌ بَصَائِرُهُ..»
تکریم شخصیت امام علی
بخش مهم دیگری که در این خطبه به آن اختصاص یافته در رابطه با شخصیت امام علی (ع) است. حضرت (س) در این بخش به شخصیت ایمانی و مبارزاتی و سوابق جانفشانی وی جملات مهمی دارد.
در زمینه شخصیت معنوی امام علی (ع) فرمود : «مَکْدُوداً فِی ذَاتِ اللَّهِ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ...»‌‌‌‌، و درباره مجاهدات و شجاعت و فداکاری امیرالمومنین فرمود : «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ .. وَ یُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیْفِهِ.»
دگرگونی جامعه بعد از پیامبر
بخش دیگر خطبه دررابطه چگونگی جامعه دینی بعد از رحلت پیامبر (ص) است . در اینجا حضرت فاطمه‌‌‌‌، اکثریت قاطع را به سه گروه تقسیم ‌‌‌‌می‌کند‌‌‌‌؛
گروه اول‌‌‌‌؛ کسانی که همواره در انتظار شکست رسول الله (ص) و اهلبیت (ع) بوده اند؛ اینان همان منافقان هستند. «یا مَعْشَرَ النَّقیبَةِ .. ما هذِهِ الْغَمیزَةُ(بی تفاوتی) فی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتی؟»
گروه دوم‌‌‌‌؛ کسانی که بی تفاوت بودند و برایشان مهم نبود که در جامعه چه حق کُشی‌‌هایی ‌‌‌‌می‌شود و با دینِ خدا چه‌‌ها ‌‌‌‌می‌کنند! چنین فرمود: «اخلدتم بالدعه -راحتی- انتم فی رفاهیه العیش»
گروه سوم‌‌‌‌؛ کسانی بودند که در وقت خطر‌‌‌‌، مخفی شدند و خبری از آنان در دسترس نبود. این گروه همان فرصت طلبانی هستند که منتظر سُفره آماده هستند تا بنشینند و تا بلغتِ الحقلوم بخورند!‌‌‌‌؛ «نَطَقَ کَاظِمُ الْغَاوِینَ‌ وَ نَبَغَ خَامِلُ الْأَقَلِّینَ وَ هَدَرَ فَنِیقُ الْمُبْطِلِینَ‌ – فَخَطَر فِی عَرَصَاتِکُمْ‌ - ساکتین به میدان آمدند و ناشناخته‌‌ها بیرون آمدند و بر زندگی تان سوار شدند..»
اعتراض به غصب خلافت
حضرت اعتراض خود را با تبیین شرائط جامعه و مردمان آن به تصویر می کشد و علت آن را در انحرافاتِ ذیل معرفی ‌‌‌‌می‌کند؛
اول‌‌‌‌؛ نفاق‌‌‌‌،
دوم‌‌‌‌؛ کهنه شدنِ لباس دین‌‌‌‌،
سوم‌‌‌‌؛ زبان بازکردنِ منحرفانی که تا دیروز ساکت بودند، چهارم‌‌‌‌؛ ظاهر شدنِ گمنامانی در صحنه‌‌های اجتماعی و سیاسی که هیچ شناسنامه مشخصی نداشتند.
پنجم‌‌‌‌؛ حضور کفار و مشرکین در اطاق فکر و برنامه ریزی‌‌های جامعه .
ششم‌‌‌‌؛ که نتیجه موارد فوق است‌‌‌‌، تعیین خلیفه مسلمین درحالیکه این تعیین به عُهده انان نبوده و پای از گلیم خود درازتر کردند.
مجموعه این عناوین را در عبارات زیر ‌‌‌‌می‌خوانیم‌‌‌‌؛ «ظهرت فیکم حسیکه النفاق و سمل جلباب الدین ... اوردتم غیر شربکم»
ادعای فتنه و ضرورت
اقدام به مصلحت
برنامه حساب شده دشمنان اهلبیت (ع) ادعای ایجاد فتنه بود تا با این حربه دورغین بتوانند منویات خود را به عنوان اقداماتی در جهت مصلحت جامعه اسلامی طرح کنند!
حضرت بخوبی این نقشه را دریافت کرد و ان را خنثی نمود و فرمود:»ابتدارا زعمتم خوف الفتنه الا فی الفتنه سقطوا و ان جهنملمحیطه بالکافرین فهیهات منکم..»
پشت به قرآن و خاموشی انوار دین
بعد از تبیین گروه‌‌های مختلف در جامعه و رنگ باختن دین در میان آنان به نتیجه آن که در ظاهر بدست گرفتنِ قدرت بود‌‌‌‌، و در باطن؛ پشت کردن به قرآن و خاموش کردن انوار دین بود؛ «قد خلفتموه وراء ظهورکم .. اطفاء انوار الدین الجلی..»
در کمین تخریب شخصیت و تضییع حقوق اهلبیت (ع) بودید!
سنت پیامبر و اهلبیت او با یک فریبکاری با ظاهرسازی و حق بجانب بودن از بین بردند و این چیزی بود که همیشه در کمین بودند تا روزی به آن دست یابند؛ «اخماد سنن النبی الصفی و تسرونحسوا فی ارتغاء و تمشون لاهله و ولده فی الخمر و الضراء»
دادخواهی فدک
فاطمه اطهر در مبانه خطبه به احقاقِ حق خود وارد ‌‌‌‌می‌شود و تا هم دادخواه حق خود باشد و هم حاکمیت را به ظلم و تعدی به حقوق اشخاص و افراد معرفی کند.
گرچه فدک بدون جنگ و خونریزی به پیامبر (ص) مناقل شد و از اموال شخصی آن حضرت بود و ایشان به امر خدا در آیه‌‌‌‌؛ « آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ»(اسراء ۲۶) به حضرت فاطمه واگذار نمود و کارگرانی که سالها در آن کار میکردند از حضرت زهرا حقوق ‌‌‌‌می‌گرفتند. اما بخاطر اینکه سخن خلیفه که استدلال کرد که این فدک از اموال رسول الله بوده و الان از آنِ حکومت است! را باطل کند‌‌‌‌، احتجاج به «ارث» بودن نمود و فرمود: «چطور تو از پدرت ارث میبری ولی من نبرم؟! یَا ابْنَ أَبِی قُحَافَةَ أَ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَرِثُ أَبَاکَ وَ لَا أَرِثُ أَبِی لَقَدْ جِئْتَ‌ شَیْئاً فَرِیًّا أَ فَعَلَى عَمْدٍ تَرَکْتُمْ کِتَابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ..»
در اینجا خلیفه استدلال به حدیث جعلی از قول پیامبر نمود که هیچ کسی از پیامبر نشنیده بود!(ر.ک؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱۶ ص ۲۲۱)
اعتراض به سکوت و مُردگی شهر
در بخش دیگری از خطبه‌‌‌‌، وقتی حضرت(س) دید خلیفه مسلمین به هیچ عنوان زیر بار حق نمی‌رود و صدای حمایت هم از کسی برنمی خیزد‌‌‌‌، بر مُردگی شهر و سکوت مرگ بارشان نهیب زد‌‌‌‌؛ «أَیُّهَا النّاسُ، ما هذِهِ الرِّعَةُ، وَ مَعَ کُلِّ قالَةٍ أُمْنِیَّةٌ؟أَیْنَ کانَتْ هذِهِ الاْمانِىُّ فى عَهْدِ نَبِیِّکُمْ؟»
از میوه تلخ غصب زعامت و خلافت خواهید خورد!
پایان خطبه بی نظیر حضرت به بیان تلخی میوه غصب خلافت بود که به خلیفه و کارگزارانش فرمود: «روز قیامتی هست و با خدا و حکم او و پیامبر مواجه خواهید شد؛ «تلقاک یوم حشرک فنعم الحکمالله و الزعیم محمد(ص) و الموعد القیامه» و نه تنها به قیامت آنان اشاره نمودید‌‌‌‌، بلکه از عدم موفقیتِ دنیوی آن پرده برداشت و فرمود: «منتظر باشید‌‌‌‌؛ خلافت‌‌‌‌، این شتر سرگش که بر پشت خود زخم دارد و سواره خود بر زمین ‌‌‌‌می‌کوبد..‌‌‌‌؛ فاحتَقِبوها دبِره الظهر..باقیه العار موسومه بغضب الله»
و حضرت فاطمه (س) سپس مردمانی که با سکوت مرگبارشان این حادثه تلخ را رقم زدند‌‌‌‌،
فرمود: «‌‌‌‌می‌توانستید اقدام کنید و نکردید ! جای حرفی باقی نمانده ..‌‌‌‌؛ انتم بمرای منی و مسمع و منتدی و مجمع تلبسکم الدعوه و تشملکم الخیره..»
این سکوت مرگبار بخاطر اباحه گری‌‌‌‌، تنبلی و رهاشدن از محدودیت دین بود که گریان شما را گرفت‌‌‌‌؛ «الا قد اری اخلدتم الی الخفض و ابعدتم من هو احق بالبسط و القبض و خلوتم بالدعه ..»
فاطمه مظلومه‌‌‌‌، ظالم را به خدا واگذار کرد
وقتی حضرت زهرا (س) تنهای تنها شد و هیچ دفاعی از مسلمین نشنید‌‌‌‌، حاکمِ مدعی را به «خدا واگذار کرد!» و چقدر واگذار کردن حکم نهایی بخدا سخت و بد عاقبت برای ظالم و غاصب است‌‌‌‌؛ چنین فرمود: «فَدُونَکَهَا مَخْطُومَةً مَرْحُولَةً تَلْقَاکَ یَوْمَ حَشْرِکَ فَنِعْمَ الْحَکَمُ اللَّهُ وَ الزَّعِیمُ مُحَمَّدٌ وَ الْمَوْعِدُ الْقِیَامَةُ وَ عِنْدَ السَّاعَةِ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ‌ وَ لَا یَنْفَعُکُمْ إِذْ تَنْدَمُونَ»
محور برنامه ما؛ صبر است..
حضرت بعد بیان حق و دادخواهی خود و تبان اینکه آنچه گفتم‌‌‌‌؛ جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب و اتمام حجت بود.
و اکنون، مانند که قبلا که دشمنی شما را ‌‌‌‌می‌دیدم‌‌‌‌؛ برنامه ما «صبر است». نصبر منکم علی حزالمدی...»
پایان خطبه‌‌‌‌؛ منتظر
اراده خدا ‌‌‌‌می‌مانیم.
پایان خطبه حضرت زهرا (س) به زیبایی طلیعه و شروع آن است که بدون گلایه‌‌‌‌، با قدم استوار و قلبی سرشار از توحید و معرفت‌الله ‌‌‌‌می‌گوید
«آنچه مى‌‌کنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانکه ستم کردند به زودى مى‌‌دانند که به کدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر کسى هستم که شما را از عذاب دردناک الهى که در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کارخود را مى‌‌کنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر ‌‌‌‌می‌‌‌بریم.
فَبِعَیْنِ اللَّهِ ما تَفْعَلُونَ، وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ، وَ اَنَا اِبْنَةُ نَذیرٍ لَکُمْ بَیْنَ یَدَىْ عَذابٌ شَدیدٌ، فَاعْمَلُوا اِنَّا عامِلُونَ، وَ انْتَظِرُوا اِنَّا مُنْتَظِرُونَ»
خداوند توفیق حفظ و حراست از خطبه غرا و تفسیر و تبیین آن را برای شیعیان و تمام عدالت خواهان عالَم به همه سفیران هدایت و مُبلّغان نور قرآن و عترت (ع) بیش از پیش کرامت فرماید. آمین.