اگرچه صحبت از دالان زنگزور هرازچندگاهی ساکت و پس از مدتی دوباره شعلهور میشود، باید توجه داشت که این دالان بخشی از تصویر بزرگتری است که میتواند تبعات عمیقی برای کشورمان داشته باشد. البته، این به معنای افزایش تنشها با کشورهای درگیر در این دالان نیست. برعکس! باید با استفاده از ظرفیتهای کشورمان، بهخصوص ظرفیتهای فرهنگی و اقتصادی و به دور از اقدامات هیجانی برای افزایش همکاری با جمهوری آذربایجان، ترکیه، کشورهای آسیای میانه و همسایگان تلاش سوء تفاهمات را مرتفع و به حساسیتهای یکدیگر احترام بگذاریم تا هم از منافع ملیمان دفاع و هم منطقه را به سوی ثبات هدایت کنیم.
تلاش برای نفوذ تا عمق ایران
چین و روسیه
ترکیه در سالهای اخیر بهطور فعال در تلاش بوده تا خود را بهعنوان جایگزینی برای روسیه و چین (و ایران) در آسیای میانه معرفی کند. با کاهش نفوذ روسیه و تحولات ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ اوکراین، آنکارا فرصتهایی را برای تقویت حضور خود در این منطقه به دست آورده است. با استفاده از فناوریهای پیشرفته نظامی، از جمله پهپادهایی که تا حدودی در جنگ اوکراین موفق عمل کردهاند، ترکیه توانسته تا روابط خود را با کشورهای آسیای مرکزی گسترش دهد. برای مثال، قرقیزستان بهدلیل عدم اعتماد به روسیه در تأمین سامانههای دفاعی، برای به دست آوردن این تجهیزات به آنکارا روی آورده است. استفاده از وزارت امور دینی (دیانت) برای افزایش نفوذ، ساخت مساجد، ارائه آموزشهای مذهبی و کمک هزینههای تحصیلی در آسیای مرکزی بهویژه در کشورهای ترکزبان، همه بخشی از تلاشهای آنکارا برای تثبیت رهبری فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود هستند.
در این راستا، استفاده از ابزارهای متنوع برای افزایش نفوذ در آسیای مرکزی همچون ایجاد بلوک جمهوریهای ترکزبان که به صورت مشترک عمل کنند و روابط تجاری و سرمایهگذاری را تقویت کنند نیز بخشی دیگر از این دست تلاشها هستند که به ترکیه فرصت عرض اندام و رقابت با روسیه، چین و ایران را میدهد.
علاوه بر این، آنکارا در سالهای اخیر نقش فعالی در حل بحرانهای منطقهای ایفا کرده است. به عنوان نمونه، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، در مذاکرات مرزی میان قرقیزستان و تاجیکستان مشارکت داشته و توانسته از وقوع جنگ جلوگیری کند. این دستاوردهای دیپلماتیک باعث شده تا این کشور بهعنوان یک میانجی مؤثر در تقویت ثبات آسیای مرکزی شناخته شود. در همین رابطه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه نیز با اشاره به تغییرات ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ اوکراین، بر بهروزرسانی نظامی و افزایش قدرت منطقهای کشورش در مناطق گوناگون تأکید کرده است.
در این بین، البته نباید فراموش کرد که جمهوری آذربایجان نقشی کلیدی در کمک به ترکیه برای گسترش نفوذ منطقهای خود ایفا میکند. تاجیکستان یکی از مواردی است که بهطور مشخص حضور آذربایجان در رابطه با آن بخشی از تلاش طولانیمدت ترکیه برای تضعیف اقتدار ایران در آسیای مرکزی به شمار میرود (باید توجه داشت که آغاز به کار شبکه فارسی زبان ترکیه هم به احتمال زیاد افغانستان و تاجیکستان را آرام آرام در بر خواهد گرفت). نفوذ مستقیم آنکارا بر دوشنبه میتواند توسط تهران بهعنوان یک عمل خصمانه از سوی آنکارا تلقی شود. برای جلوگیری از هر گونه مخالفت احتمالی، دولت ترکیه بستری را در جمهوری آذربایجان ایجاد کرده تا بدین ترتیب نفوذ خود را افزایش و نفوذ ایران را کاهش دهد. آنکارا در حال برنامهریزی است تا از راه باکو دوشنبه را از تهران دور کند و در بلندمدت، پیوندهای نزدیک میان ایرانیان و تاجیکها و در ابعاد گستردهتر پیوندهای نزدیک میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی را از بین ببرد.
سفرهای اخیر مقامات ایرانی به آسیای مرکزی را باید در راستای تلاشهای کشورمان برای افزایش نفوذ خود در این منطقه تفسیر کرد. در صورتی که بتوان فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی را افزایش داد، میتوان امید داشت که با همکاری با چین و روسیه، نقش تاریخی و اصیل ایران در این منطقه دوباره احیا و روابط تقویت شود. نباید فراموش کرد که نفوذ دینی – مذهبی ایران در جهت غربی کشورمان پرقدرت است اما شاید ابزارهای فرهنگی بتواند بستر مناسبتری برای افزایش همکاریها با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز برای کشورمان ایجاد کند. حتی کسانی که چندان طرفدار استفاده از ظرفیتهای فرهنگی در سیاست خارجی نیستند نباید از این نکته غافل شوند که دین هم در خلع رشد نمیکند و همیشه نیاز به متن و بستری مناسب برای رشد دارد. مثال اندونزی به عنوان پرجمعیتترین کشور مسلمان به خوبی نشان میدهد که ابزار اقتصادی چگونه توانست تا دامنه اسلام را تا آسیای شرقی گسترش دهد! فرهنگ ایرانی بهعلاوه اقتصاد پویا میتواند نقشی مشابه در آسیای مرکزی برای کشورمان ایفا کند.
علاوه بر افزایش نفوذ در آسیای مرکزی، ایران در دریای کاسپین هم باید برای کاهش نفوذ ترکیه و نزدیک کردن جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیا میانه، بدون هل دادن آنها به سمت دیگران با حرکتهای هیجانی، به خود تلاش کند. اگرچه کنوانسیون ۲۰۱۸ استقرار نیروهای مسلح خارج از کشورهای ساحلی کاسپین را در این دریا ممنوع کرده است، اما باکو و آستانه از خود آمادگی نشان دادهاند تا به دور زدن محدودیتهای اعمالشده توسط روسیه و ایران در مورد استقرار نیروی دریایی خارجی در دریای کاسپین کمک کنند. چگونه؟ از راه استقرار نیروهای دریایی ترکیه زیر پرچم جمهوری آذربایجان و قزاقستان! این هم به ترکیه برای کنترل ثروت نفت و گاز دریای کاسپین و در عین حال حمایت از همپیمانان، قطع نفوذ ایران در امتداد مرزهای شمالی و نوعی محاصره حائز کمک خواهد کرد. هوشیاری کشورمان و همکاری نزدیک با روسیه که کانال وُلگا-دُن، یعنی تنها راه آبی از دریای سیاه به دریای کاسپین را کنترل میکند میتواند از این نقطه ضعف جلوگیری کند.
علاوه بر این، تلاش ترکیه برای رسیدن به آسیای مرکزی تنها تهدیدی برای منافع ایران نیست. ترکیه قصد دارد نفوذ خود را در داخل مرزهای فعلی روسیه هم گسترش دهد. ترکیه مردمان جمهوریهای قفقاز، ولگا میانه، کالمیکیا، بخشهایی از اورال و سیبری را بهعنوان بخشی از حوزه نفوذ خود میدانند. در واقع، صحبت آنکارا از «دنیای ترکی» را نباید تنها در امتداد مسیر جمهوری آذربایجان – کاسپین – آسیای میانه دید. گستره این طرح نه تنها به عمق ایران بلکه به عمق روسیه و چین (با نفوذ بر اویغورها در مورد چین) هم میتواند برسد. برای روسیه، این موضوع به خصوص خطراتی خواهد داشت که با چالش جمعیتی در داخل و به ویژه در مرکز و شرق خود دست و پنجه نرم میکند. در همین زمینه هم به نظر میرسد ایران میتواند با روسیه و چین همکاری کند و به خصوص به تفهیم مسکو در رابطه با خطر راهبردی بلند مدت و به تبیین این موضوع بپردازد.
عرضه طرح حرکت کالا از شمال و از راه دالان زنگزور در اصل یک حرکت فریب توسط آنکارا و باکو برای منحرف کردن توجه مسکو و در نتیجه پرتاب قدرت ترکیه به آسیا میانه و داخل سرزمینهای روسیه است. یکی از دلایلی که روسیه تا حدودی از دالان زنگزور حمایت میکند این پیش زمینه است که با باز شدن چنین گذرگاهی، روسیه میتواند کالاهای خود را با استفاده از آن به سوی جنوب روانه کند. این در حالی است که به نظر میرسد مسکو از تصویر بزرگ تر و تبعات طولانی مدت غافل شده است.
حرکت به سمت پاکستان
همچنین، باید گفت که جهت دیگر دالان زنگزور، جدا از رسیدن به آسیای مرکزی و افزایش نفوذ در ایران، چین و روسیه، حرکت به سمت جنوب، یعنی پاکستان، از طریق دور زدن ایران است. در زمینه پاکستان هم نباید نقش باکو را هم به عنوان بازیگر پوششی و هم به عنوان دروازه ای برای افزایش حرکت ترکیه فراموش کرد.در ماه جولای سال ۲۰۲۴ میلادی، الهام علیاف در سفری به اسلامآباد و در نشست سهجانبه آذربایجان، پاکستان و ترکیه، بر گسترش همکاریهای سیاسی، اقتصادی و نظامی میان این سه کشور تأکید کرد.
در این دیدارها، مسئله گسترش همکاریهای تجاری و ترانزیتی و همچنین تولید مشترک تسلیحات بهویژه در زمینههای دفاعی مورد بحث قرار گرفت. در همین راستا، دو کشور توافقاتی را برای تسهیل تجارت و سرمایهگذاری و استفاده از مسیرهای ترانزیتی از طریق جمهوری آذربایجان بهمنظور تقویت روابط اقتصادی امضا کردند. یکی از این اقدامات، توافقات جدید در زمینه انرژی است که بهویژه مربوط به تحویل گاز طبیعی مایع از جمهوری آذربایجان به پاکستان بود.
ادامه در صفحه 3