«آدام پوزن» در فارن پالیسی مینویسد؛ تقریبا تمام پیشنهادهای اقتصادی دونالد ترامپ کاهش عرضه نیروی کار، نهادههای صنعتی، کالاهای مصرفی و درآمدهای مالیاتی فدرال را باعث میشود. استراتژی او عدم اطمینان را در سراسر اقتصاد ایالات متحده تحمیل میکند، زیرا مشاغل و مصرف کنندگان میترسند که قیمتها افزایش یابد یا دسترسی به منابع در هر زمانی که دولت بخواهد محدود شود. این دقیقا برعکس سیاستهایی است که با هدف ثبات اقتصاد کلان انجام میشود که سابقه اثبات شده در سرتاسر جهان در ایجاد رشد پایدار و تورم پایین دارند.
سرمایهگذاران در مواجهه با ناامنی اقتصادی و کاهش طرف عرضه و همچنین افزایش کسری بودجه و قیمتها، نرخهای بهره بالاتری را از دولت ایالات متحده دریافت خواهند کرد. شرکتهای چند ملیتی، حتی آنهایی که مقر آنها در ایالات متحده است، برنامههای خود را برای سرمایهگذاری و اشتغال در بازار داخلی کاهش خواهند داد. آنها مجبور نیستند خواستههای رویکرد ترامپ را بپذیرند، حتی اگر دولتهایشان گهگاهی در یک لحظه معین به اولتیماتومهای خاص تن دهند.
برخی از سرمایهگذاران و ناظران ادعا میکنند که ترسها در مورد پلتفرم اقتصادی ترامپ بیش از حد است. آنها بر این باورند که از آنجایی که برنامههای ترامپ سود کسب و کار، از جمله طرحهای حوزههای انتخابیه با نفوذی که در میان جمهوری خواهان مورد حمایت او دارند، تهدید میشوند، بعید است که اجرا شوند. براساس این تفکر، اگر ارزش بازارهای سهام کاهش یابد یا نرخ بهره افزایش یابد، دولت دوم ترامپ سیاستهای خود را محدود یا معکوس خواهد کرد. اما دیگران نظری شبیه به «نظریه دیوانه» او در سیاست خارجی دارند: ترامپ با تهدید به تعرفههای بسیار بالا - یا اخراج دسته جمعی یا امتناع از خرج کردن بودجه اختصاص داده شده فدرال - از دولتهای خارجی و اعضای دموکرات کنگره امتیاز میگیرد، بدون اینکه نیازی به آن داشته باشد. البته این از تهدیدهای خوب اوست. اما اشتباه چنین فرضیاتی در گذشته ثابت شده است. دولت اول ترامپ، در واقع، بیشتر سیاستهای تجاری، مالی و کارگری وعده داده شده خود را اجرا و آنها را حفظ کرد، حتی در حالی که این سیاستها نتایج ضعیفی داشتند. همانند رویکرد «نظریه دیوانه» در سیاست خارجی، تهدیدها نیز باید معتبر باشند تا تأثیر مطلوب خود را داشته باشند. اگر کارشناسان و سرمایهگذاران کافی شرط ببندند که ترامپ کارهایی را که میگوید انجام نمیدهد، یا در صورت افزایش هزینهها، آنها را کنار میگذارد، باید از آنها برای نشان دادن سرسختی خود استفاده کند. در غیر این صورت، او از سوی دولتها و شرکتهای خارجی نادیده گرفته میشود، که قطعا نتیجه مطلوب او نیست.
اما مشکل برنامه ترامپ عمیقتر از این است که سیاستهای او به اقتصاد ایالات متحده آسیب برساند. برخلاف سیاست خارجی که ایجاد ناامنی در خارج از کشور از طریق سیاستهای غیرقابل پیشبینی در شرایط خاص ممکن است نتایج مفیدی به همراه داشته باشد، در حوزه اقتصاد کلان، ایجاد ناامنی به ظرفیت تولیدی ایالات متحده آسیب میرساند.