; ?>; ?> توهم همکاری با اروپا مقابل آمریکا - مردم سالاری آنلاين
 
چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

توهم همکاری با اروپا مقابل آمریکا

سید علی موسوی خلخالی
این روزها روابط اروپا و آمریکا شکراب است. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده به صراحت گفته که اروپا طی چندین دهه گذشته از آمریکا بهره‌کشی می‌کرده و اکنون آن دوران تمام شده است. او اتحادیه اروپا را به چالش کشیده و گفته که این اتحادیه تشکیل شده است تا آمریکا را تضعیف کند. او همچنین به خروج آمریکا از ناتو تهدید کرده است. این مساله سبب شده است تا روابط اروپا و آمریکا تیره شود.
روابط اقتصادی آمریکا و اروپا بالغ بر یک تریلیون دلار در سال است. دولت آمریکا قصد دارد تعرفه‌های سنگینی را بر محصولات اروپایی به ویژه در صنعت خودرو وارد کند، این موضوع نیز بر شدت اختلافات دو سوی آتلانتیک افزوده است.
در این بحبوحه، تنش‌های ایران و آمریکا مجددا سیر صعودی به خود گرفته است و آمریکایی‌ها اظهارات تنش‌زایی علیه ایران بیان می‌کنند اگرچه رئیس جمهوری آمریکا هم‌زمان با تهدید از آمادگی‌اش برای مذاکره نیز دم می‌زند. ایران هم در پاسخ به این رفتارها دائما تکرار کرده است که زیر بار فشار حداکثری و تهدید به انجام هیچ گونه گفت‌وگو و مذاکره‌ای حاضر نیست.
در یادداشت قبل اشاره شد که چرا شرایط برای مذاکره میان ایران و آمریکا فراهم نیست و ما نمی‌توانیم با آمریکایی‌ها به نتیجه‌ای برسیم و هر آنچه در این باره گفته می‌شود صرفا آرزوهایی است که با واقعیت‌های موجود هم‌خوانی ندارد.
ایران و اروپا
در این میان و در بحبوحه تنش‌های آمریکا و اروپا، مذاکرات ایران و اروپا نیز آغاز شده است و تا کنون دو طرف چهار دور مذاکره کرده‌اند. این موضوع سبب شده است تا عده‌ای بگویند که ایران به جای مذاکره با آمریکا با اروپا گفت‌وگو کند و با آن به تفاهم برسد. حداقل نتیجه این کار این است که سه کشور اروپایی مکانیسم ماشه را فعال نخواهند کرد یا آن را به تعویق خواهند انداخت. حتی برخی از کارشناسان می‌گویند که فعال کردن مکانیسم ماشه در راستای منافع اروپا نیست و اروپایی‌ها قانع شده‌اند که از مکانیسم ماشه نمی‌توانند به عنوان ابزاری علیه ایران استفاده کنند.
این خوش‌بینی در حالی بیان می‌شود که طی سه ماه اخیر اروپا فشارها را علیه ایران تشدید کرده، مراکز اسلامی ایران در آلمان و سوئد با سابقه چندین دهه فعالیت، تعطیل شده‌اند و پروازهای هواپیمای جمهوری اسلامی ایران به کشورهای اروپایی ممنوع شده است. حتی آلمان و فرانسه به شرکت‌های هواپیمایی خصوصی ایرانی اجازه برقراری پرواز به پایتخت‌هایشان را نداده‌اند.
روابط ایران و اروپا نزدیک به سه سال است که رو به تیرگی گذاشته است. حوادث اعتراضی سال ۱۴۰۱ در ایران مواضع آنها را علیه تهران تندتر کرد، تا آنجا که مقامات ارشد اروپایی چنان اظهارات شدیداللحنی را علیه ایران بیان می‌کردند که تا آن موقع سابقه نداشت. از سوی دیگر اتهام ارسال تسلیحات ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین نیز اروپایی‌ها را به شدت خشمگین کرده و اگرچه تا کنون سند متقنی ارائه نداده‌اند و حتی ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین که دائما ایران را به ارسال تسلیحات به روسیه متهم می‌کرد، اذعان کرد که هیچ مدرکی دال بر ارسال موشک‌های بالستیک از ایران به روسیه به دست نیامده و ایران هم بارها بر بی‌طرفی خود در جنگ اوکراین تاکید کرده و در مجامع بین‌المللی نیز در پرونده‌های مربوط به جنگ اوکراین رای ممتنع داده، اما با این حال اروپایی‌ها همچنان بر ادعای خود اصرار دارند و دائما در حال متهم کردن ایران هستند.
اگر در دور پیشین دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ایران و اروپا با هم هم‌سو بودند و اروپا به تهران در بسیاری پرونده‌های سیاسی علیه آمریکا کمک می‌کرد اکنون به نظر می‌رسد چنین فضایی نیست و روابط بیش از آنچه تصور می‌شود تیره است. حتی گفته می‌شود مذاکرات ایران و اروپا در ژنو چندان خوب و امیدوارکننده پیش نرفته است و اروپایی‌ها مواضع تند خود را در مذاکرات بیان داشته‌اند. اگرچه گفته می‌شود دور اخیر مذاکرات میان ایران و اروپا بهتر از قبل بوده اما گویا اینها بیشتر تعارفات دیپلماتیک باشد که اگر مذاکرات خوب پیش رفته بود، رئیس جمهوری فرانسه و مقامات سوئدی علیه ایران اظهار نظر نمی‌کردند و کشورهای اروپایی همچنان به شهروندانشان نسبت به سفر به ایران هشدار نمی‌دادند. همین هفته گذشته بود که در نشست شورای حکام سه کشور اروپایی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران به تندی انتقاد کردند.
واقعیت‌های موجود
در وضعیت فعلی روابط ایران و اروپا واقعیت‌هایی وجود دارد که نمی‌توان نادیده گرفت و بدون توجه به آنها به تحلیل وضعیت جاری پرداخت.
اول این که آنچه در روابط ایران و اروپا نادیده گرفته می‌شود، منافع اروپاست. در وهله کنونی روابط ایران و اروپا به قدری تیره است که اروپایی‌ها هیچ منفعتی در مد نظر قرار دادن منافع ایران متصور نیستند. اروپایی‌ها در تعاملات خود با ایران به مواضع آمریکا چشم دوخته‌اند و قطعا در مسیر آن حرکت می‌کنند.
همان‌طور که بعد از توهین‌های رئیس جمهوری آمریکا و معاونش به رئیس جمهوری اوکراین در کاخ سفید، اروپایی‌ها در عین حمایت از اوکراین به رئیس جمهوری آن فشار می‌آوردند و او را قانع می‌کردند که با دولت ترامپ کنار بیاید، اکنون نیز قطعا آمریکا را به ایران ترجیح می‌دهند و در کنار آن خواهند بود، حتی اگر با واشینگتن در نوع تعامل با تهران اختلاف داشته باشند اما به دلیل منافعشان در همراهی با آمریکا، قطعا با واشینگتن همراه خواهند شد. کما اینکه در دور اول ترامپ در بسیاری از پرونده‌ها، به‌ویژه پرونده‌های اقتصادی تسلیم فشارهای آمریکا می‌شدند و از ایران صرفا عذرخواهی می‌کردند،
اکنون حتی به نظر هم نمی‌رسد بابت همراهی‌شان با کاخ سفید از ایران عذرخواهی هم بکنند!
دوم این که، بر خلاف تصور در بسیاری از موضوعات مرتبط با ایران، اروپا و آمریکا با یکدیگر هم‌سو هستند. آنها رویکرد ضد غربی ایران را نمی‌پسندند، نزدیک شدن ایران به روسیه و چین را در ضدیت به منافع خود می‌دانند و همانند آمریکا به مهار ایران باور دارند. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد اگر در بسیاری پرونده‌ها با هم اختلاف نظر داشته باشند در پرونده ایران تا اندازه زیادی هم‌نظرند. برای همین شاید حتی در جهت تنظیم روابطشان در مثلث ایران - آمریکا - اروپا مکانیسم ماشه را فعال هم بکنند.
سوم این که، به دلیل جنگ اوکراین و ادعاهایی که علیه تهران مطرح کرده‌اند، ایران را در رده تهدیدهای امنیتی خود رده‌بندی کرده‌اند و به لزوم واکنش قاطع به ایران در این زمینه باور داشته‌اند.
چهارم این که، بعد از عملیات ۷ اکتبر در اسرائیل، دولت‌های اروپایی بر خلاف افکار عمومی خود، با دولت اسرائیل در برخورد با ایران همراه بوده‌اند. کما اینکه در حملات موشکی میان ایران و اسرائیل و بالعکس به اسرائیل کمک‌های امنیتی کردند.
پنجم این که، آنها خوب می‌دانند که آنچه ایران را به مذاکره در برابر اروپا وا داشته، مکانیسم ماشه است، در حالی که آنها مکانیسم ماشه را ابزاری برای فشار به تهران و همراهی با آمریکا و اسرائیل برای وادار کردن ایران به تغییر رفتار می‌دانند و به نظر می‌رسد صرفا نسبت به این که چه زمانی از آن استفاده شود و زمان مناسب استفاده از آن چه زمانی باشد، هنوز به جمع‌بندی نرسیده‌اند.
ششم، فرض کنیم که ایران و اروپا به تفاهمی هم رسیدند و تهران توانست بسیاری از سوء تفاهم‌هایی که برای اروپایی‌ها به وجود آمده است را حل کند، آنگاه تازه می‌رسیم به مرحله قبل از تشدید تنش روابط ایران و اروپا، در دوران ترامپ و نیمه اول دوران ریاست جمهوری جو بایدن.
در آن موقع اروپایی‌ها می‌گفتند ما مشکلی با شما نداریم، مشکل شما با آمریکایی‌هاست باید با آنها مشکلتان را حل کنید. مثلا در دوره شهید رئیسی، قبل از جنگ اوکراین، اروپایی‌ها به طرف ایرانی گفته بودند که ما با شما به توافق رسیدیم، باید توافق نهایی را با آمریکا انجام دهید. به عبارت دیگر، برای اروپا هر چه آمریکا بگوید ملاک عمل است.
کما اینکه دیدیم در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، به‌ویژه در موضوعات اقتصادی، صرفا وعده دادند و عمل نکردند. آنها به ایران اطمینان می‌دادند که از تشدید تنش خودداری کند، آنها خود خلاء آمریکا را بعد از خروجش از برجام پر خواهند کرد، در حالی که عملا هیچ کاری نکردند. از دولت وقت آمریکا نسبت به رفتارش با ایران انتقاد می‌کردند ولی هیچ گام عملی به سود ایران از جمله در برجام، به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی، بر نداشتند.
ادامه در صفحه 3