گروه فرهنگی- میثم دهرویه: نمایش «ژن زامبی» به کارگردانی حامد رحیمی نصر، اثری است که با تلفیق ژانرهای متفاوت، روایتی خاص و متفاوت را به صحنه آورده است.
این نمایش که به تازگی روی صحنه رفته، با استقبال مخاطبان همراه بوده و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
سیاوش عباسی، به عنوان مجری طرح و مدیر تولید این اثر، نقشی کلیدی در اجرای آن ایفا کرده است.
در این گفتوگو، درباره روند تولید، چالشهای اجرایی و ویژگیهای خاص این نمایش با او صحبت کردهایم.
ایده اولیه «ژن زامبی» از کجا شکل گرفت و چطور تصمیم به تولید این نمایش گرفته شد؟
ایده اولیه این نمایش از جایی شکل گرفت که متوجه شدیم صحنه تئاتر مملو از اجراهای تکراری است و تعداد کارگردانانی که خودشان نویسنده آثارشان باشند، محدود است. از سوی دیگر، نویسنده و کارگردان این اثر نگاه ویژهای به مفهوم مرگ دارند و همواره در جستوجوی درکی عمیقتر از دنیای پس از مرگ و فلسفه وجودی آن بودهاند. همین دغدغهها و تفکرات، ما را به سمت تولید این نمایش سوق داد.
نویسنده و کارگردان این اثر توجه ویژهای به مقوله مرگ داشتند و اساسا به شکل ویژهای به مرگ میاندیشند؛ البته این موضوع در قالب دنیای پس از مرگ و دلیل وجود آن است.
چه چیزی این نمایش را از دیگر آثار درام-کمدی موزیکال متمایز میکند؟
همانطور که اشاره کردم، آنچه این نمایش را از دیگر آثار درام-کمدی موزیکال متمایز میکند، شیوه نگارش متن و پرداختن به مفهوم فلسفی مرگ در قالبی گروتسک و ابزورد است. این ترکیب منحصربهفرد نهتنها لحن و فضای نمایش را خاص میکند، بلکه روایتی متفاوت و تفکربرانگیز از مفهوم مرگ ارائه میدهد.
بهعنوان مجری طرح، مهمترین چالشهایی که در مسیر تولید و اجرای این نمایش با آن روبهرو شدید، چه بودند؟
متأسفانه این روزها با چالشهای متعددی در حوزه تئاتر روبهرو هستیم. بهطور کلی، دنیای نمایش در کشور ما با دشواریهای فراوانی مواجه است؛ از جمله هزینههای سنگینی که عمدتاً بر دوش بخش خصوصی تحمیل میشود، عدم حمایت کافی از سوی نهادهای دولتی، بهویژه در زمینه تبلیغات و رسانه، و همچنین نبود استانداردهای حرفهای در بسیاری از تماشاخانهها.
یکی از چالشهای اساسی، جذب مخاطب و فروش بلیت است که در بسیاری از مواقع، گروههای نمایشی را ناچار میکند برای دیدهشدن، هزینههای بالایی را صرف تبلیغات در فضای مجازی و همکاری با بلاگرها و اینفلوئنسرها کنند. این موضوع، فشار مالی زیادی به تیمهای مستقل وارد میکند و ادامه مسیر را برای آنها دشوارتر میسازد.
فرآیند انتخاب بازیگران و گروه اجرایی چگونه انجام شد؟ چه معیارهایی برای انتخاب آنها داشتید؟
در واقع، پاسخ دقیقتر این سؤال در مورد بازیگران را آقای حامد رحیمی نصر، نویسنده و کارگردان اثر، بهتر میدانند. اما در زمینه انتخاب عوامل اجرایی، تجربه کاری همکاران برای من اهمیت زیادی داشت. بااینحال، در کنار افراد باتجربه، از حضور جوانان خلاق و پرانرژی که برای اولین بار در این عرصه فعالیت میکردند نیز غافل نشدیم. ترکیب این دو گروه، به ما کمک کرد تا تیمی پویا و متعهد را برای اجرای هرچه بهتر نمایش گرد هم بیاوریم.
طراحی صحنه، لباس و موسیقی چه تأثیری در شکلگیری فضای نمایش داشته و چطور روی این بخشها نظارت داشتید؟
بدون شک طراحی صحنه، لباس و موسیقی در این سبک از نمایش بسیار حائز اهمیت هستند و تأثیر زیادی در شکلگیری فضای اثر دارند. با این حال، تحمیل هزینههای بالای غیرمنطقی و عدم حضور حامی مالی، چالشهایی جدی را ایجاد کرد. این مسئله ما را مجبور کرد تا با حداقل امکانات موجود، بهترین نتیجه را بگیریم و تمرکز خود را بر روی ایدهها و خلاقیتهای تیم اجرایی بگذاریم تا فضای نمایش همچنان جذاب و تاثیرگذار باقی بماند.
استقبال مخاطبان از این نمایش تا الان چطور بوده و چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
این نمایش به هیچ وجه محدود به یک گروه خاص نیست و سعی دارد همه اقشار جامعه را دربر بگیرد. خوشبختانه تاکنون بازخوردهای بسیار مثبتی دریافت کردهایم و واکنشها از سوی تماشاگران نشاندهنده ارتباط خوب و تاثیرگذار با محتوا و فضای نمایش بوده است. این امر برای ما به عنوان تیم اجرایی انگیزه مضاعفی ایجاد کرده است تا ادامه مسیر را با انرژی بیشتری طی کنیم.
موسیقی در این نمایش چه جایگاهی دارد و چطور با ژانر درام-کمدی ترکیب شده است؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، این نمایش کمدی نیست و بیشتر دنیای سورئال و ابزورد را به تصویر میکشد. در چنین فضایی، موسیقی نقشی حیاتی و تعیینکننده دارد. موسیقی نه تنها برای ایجاد لحن و فضای مناسب بلکه برای عمقبخشی به مفاهیم و احساسات نمایش ضروری است. بهویژه ترانهها و سبک موسیقایی که توسط گروه خورشید سیاه بهطور حرفهای و با دقت به اجرا درآمدهاند، بهطور ویژه با فضای سورئال و ابزورد نمایش هماهنگ شدهاند.
موسیقی در این اثر، بیشتر از آنکه صرفاً یک ابزار تزئینی باشد، به یکی از ارکان اصلی تبدیل شده که توانسته تاثیرگذاری نمایش را چندین برابر کند. بهطور خاص، استفاده از موسیقی بهعنوان یک زبان همزمان با نمایش، باعث شده تا احساسات و مفاهیم پیچیده نمایش بهطور عمیقتری به مخاطب منتقل شود. این همافزایی موسیقی با ژانر نمایش، توانسته تجربهای خاص و فراموشنشدنی برای تماشاگران ایجاد کند.
آیا برنامهای برای اجرای این نمایش در شهرهای دیگر یا جشنوارههای تئاتری دارید؟
در حال حاضر، این نمایش تنها در تهران به روی صحنه خواهد رفت، اما چون مخاطبان مهمترین سرمایههای ما هستند و بازخوردهایشان برای ما ارزش بسیاری دارد، قطعا تا زمانی که علاقه و استقبال از این نمایش ادامه داشته باشد، روی صحنه خواهیم ماند. در آینده، پس از ارزیابی شرایط و نظرات تماشاگران، تصمیمگیری خواهیم کرد که آیا این نمایش را در شهرهای دیگر یا جشنوارههای تئاتری به اجرا درآوریم یا خیر
حرف آخر...
در نهایت، به نظرم باید بیشتر از هر زمان دیگری به تئاتر توجه کنیم. تئاتر نهتنها یک هنر، بلکه یک ابزار ارتباطی است که میتواند انسانها را با هم و با دنیای پیرامونشان آشنا کند. ما به عنوان کسانی که در این حوزه فعالیت میکنیم، مسئولیت داریم تا فضای خلاقانه و تاثیرگذاری ایجاد کنیم.
امیدوارم تئاتر در کشور ما بیشتر مورد توجه قرار گیرد، چرا که این هنر پتانسیل بالایی برای بازتاب مسائل اجتماعی و فرهنگی دارد.