ادامه از صفحه 1
او همچنین مذاکره مستقیم با حکومت کنونی ایران را رد کرد و گفت که هرگونه سفر به ایران تنها برای «تغییر رژیم» خواهد بود.»
بنابراین اگر در ابتدای مذاکرات اختلافی میان او با دیگر مقامات آمریکا بر سر مذاکره با ایران مشاهده میشد – که نگارنده معتقد است از اول هم اختلافی نبود – اکنون روشن شده است که نه تنها اختلافی نیست که اگر اختلافی بود ضمن حفظ سمت، مشاور عالی امنیت ملی نمیشد، بلکه اراده او بر ذهنیت طرف آمریکایی در مذاکره با ایران تسری نمییافت. کما اینکه استیو ویتکاف در ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ خود به صراحت در پاسخ به ادعای پایگاه خبری «پولیتیکو» مبنی بر وجود اختلاف میان او و وزیر امور خارجه، مارکو روبیو، گفت: «این کاملاً اخبار جعلی است. من و وزیر امور خارجه دوستانی نزدیک هستیم، نه فقط همکار. روزانه چندین بار با هم صحبت میکنیم و در جلسات متعددی کنار هم هستیم. ما از نظر دیدگاه سیاسی بسیار شبیه هم هستیم.»
اختلافات آمریکا و اروپا
به نظر میرسد که آمریکا، اروپا را از روند مذاکرات با ایران کنار گذاشته است. اما آیا واقعا چنین است؟
این صحیح است که ایرانیها در حال مذاکره غیرمستقیم صرفا با آمریکاییها هستند و اروپاییها حضور ندارند؛ اما واقعیت این است که اروپاییها در حال انجام کار خود هستند و شاید به همین دلیل است که برای مذاکره با ایران نیازی احساس نمیکنند. گزارشها حاکی از آن است که در هر دور مذاکره ایران و اروپا چه در استانبول چه در یکی از شهرهای اروپایی، فضا متشنج بوده و اروپاییها مواضعی را چه بسا تندتر از آمریکاییها اتخاذ کردهاند. این نشان میدهد اگرچه میان آمریکا و اروپا اختلاف وجود دارد، اختلافات هم در حال عمیق شدن است، اما بر سر ایران اختلاف ندارند که اگر اختلافی بود مارکو روبیو طرفهای اروپایی را تشویق نمیکرد هر چه سریعتر مکانیسم ماشه را فعال کنند. روبیو به عنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی آمریکا به طور دائم در حال گفتوگو با مقامات ارشد اروپایی بر سر ایران است و به نظر میرسد اگرچه آنها در روند مذاکرات حضور ندارند اما در جریان آنچه میان تهران و واشینگتن با واسطه مسقط میگذرد، هستند. دو روز پیش نیز بعد از تشدید تنشهای میان ایران و اروپا، بهویژه فرانسه و انگلیس، بعد از گزارش مدیرکل آژانس علیه ایران، وزرای امور خارجه آمریکا و فرانسه با یکدیگر گفتوگو کردند و بر «تعهد مشترک برای جلوگیری از توسعه یا دستیابی ایران به سلاح هستهای» تاکید کردند.
بنابراین میتوان گفت اگر میان آمریکا و اروپا اختلاف هست بر سر موضوعات دیگر است، نه ایران، که مواضع هر دو بر سر ایران اتفاقا بسیار هم نزدیک است. کما این که در حال حاضر هم آمریکا از قطعنامه ضدایرانی تروئیکای اروپا در شورای حکام علیه ایران حمایت کرده است.
هماهنگی با اسرائیل
در این میان به هیچ عنوان نمیتوان تصور کرد که آمریکا با اسرائیل بر سر ایران هماهنگی ندارد. اتفاقا دونالد ترامپ بیش از هر دولت دیگری ثابت کرده که با اسرائیل هماهنگ است. این هماهنگی به قدری است که وقتی بنیامین نتانیاهو به عنوان اولین مقام خارجی به دیدن ترامپ در کاخ سفید رفت، گفت که بیش از حد تصورش آمریکا را با خود همراه دید. شاید بعدا بر سر مذاکره با ایران میان او با ترامپ اختلاف نظری پیش آمد، اما این صرفا یک اختلاف نظر بود، والا دو طرف بر سر تقابل با ایران کاملا هماهنگ هستند. اکنون طرف ایرانی نیز به این باور رسیده که اختلافات آمریکا و اسرائیل بر سر ایران غیرواقعی است و میان آنها تقسیم کار شده است. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در نشست هفتگی خود با خبرنگاران در پاسخ به پرسش دیپلماسی ایرانی درباره اختلاف نظر میان دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی راجع به موضوع هستهای ایران را چقدر جدی ميگیرد، گفت: «آن چیزی که ميشود با اطمینان درباره آن صحبت کرد این است که اگر اختلافی هم وجود دارد نحوه اعمال فشار بر ملت ایران است نه غیر از آن. وگرنه اینکه هر دو طرف در بیان و عمل درصدد ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران هستند تردیدی نیست. آنچه از اختلافات ما ميشنویم همیشه بعدا روشن شده که نوعی تقسیم کار میان آنها برای فشار بر ملت ایران بوده است. برای همین ما همیشه در هر تعاملی با آمریکا این رفتارهای همیشگی آمریکا و اسرائیل را در نظر داشتهایم.»