سه شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۴

عقلانیت؛ مسیر پیشرفت و توسعه

مسلم سلیمانی
در چند دهه اخیر، پرسش‌هایی در ذهن بسیاری از افراد جامعه‌ همه‌گیر شده است که نیازمند پاسخی علمی، عقلانی و هم‌زمان مطابق با اصول دینی و سیاسی است. این پرسش‌ها، چارچوبی را طرح می‌کنند که نه تنها به تحلیل وضعیت کنونی جوامع ما می‌پردازد، بلکه راهی برای بازگشت به روح اصیل اسلام ارائه می‌دهد. سه سوال اصلی که امروزه مورد توجه عموم قرار گرفته‌اند عبارتند از:
۱- چرا کشورهای غیراسلامی (یا کشورهایی که آنها را «کفر» می‌نامند) از پیشرفت فناوری و اقتصادی قابل‌توجهی برخوردارند؟
۲- چرا برخی گروه‌ها با ترویج خرافه‌گرایی و ادعای «دینی»، جامعه را از مسیر عقلانیت دور می‌کنند؟
۳- چرا با وجود نماز، دعا، نفرین علیه ظالمان و انجام اعمال عبادی، جوامع ما از برخی جوامع لائیک از جهت توسعه و حتی در پاره‌ای از جهت اخلاق نیز عقب مانده است؟
این پرسش‌ها، نه تنها نشان‌دهنده شکاف بین تفاسیر سطحی دین و روح واقعی آن است، بلکه به ضرورت بازنگری در رابطه ایمان با عقلانیت اشاره دارد. در این یادداشت، قصد داریم با استناد به منابع اصلی اسلام، از جمله قرآن کریم و سخنان بزرگان فکر اسلامی، این چالش‌ها را تحلیل کنیم.
پیشرفت جوامع توسعه‌یافته: نه نتیجه «کفر»، بلکه ثمره عقلانیت و برنامه‌ریزی
موفقیت کشورهایی مانند ژاپن، چین و اندونزی (که برخی از آنها دارای جمعیت مسلمان هستند)، ریشه در پذیرش عقلانیت، علم و برنامه‌ریزی استراتژیک دارد. اسلام هرگز با پیشرفت علمی و فناوری مغایرتی ندارد؛ بلکه آن را امری فرضی می‌داند. قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید: «وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ» (جُمُعَتُهُ: ۱۳)، یعنی «هرچه در آسمان‌ها و زمین است، همه را به سود شما تسخیر کرده است». این آیه، انسان را به کاوش و به‌کارگیری قوانین طبیعت دعوت می‌کند. تاریخ تمدن اسلامی نیز شاهد است که در قرون وسطی، با ترکیب ایمان و عقل، مراکزی مانند «بیت‌الحکمه» در بغداد به پیشگامی جهانی در ریاضیات، پزشکی و ستاره‌شناسی دست یافتند. بنابراین، پیشرفت جوامع غربی یا برخی کشورهای آسیایی، نه نتیجه «کفر»، بلکه ثمره تلاش سازمان‌یافته در چارچوب عقلانیت است که خود ریشه در ارزش‌هایی مانند جستجوی حقیقت و مسئولیت‌پذیری اجتماعی و مکانیزم پاسخگویی دارد، ارزش‌هایی که اسلام نیز آن‌ها را تأیید می‌کند.
خرافه‌گرایی:
خدشه‌ای در چهره اصیل اسلام
برخی گروه‌ها، با ترویج خرافات و ادعای «دینی» بودن آن‌ها، جامعه را از مسیر عقلانیت دور کرده‌اند. اما آیا این تأویل‌ها با روح اسلام سازگار است؟ پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودند: «لا عدوى، ولا طيرة» («هیچ عَدْوی -انتقال بیماری بدون اذن الهی- وجود ندارد، و هیچ طِیره -باور به نشانه‌های بد از پرواز پرندگان یا وقایع طبیعی- نیست.)، که نشان‌دهنده ردّ خرافات و تعقیب‌های بی‌اساس است. اسلام، دین عقل و دلیل است و هرگز عقل را با تعصّب یا خرافه جایگزین نمی‌کند. ترویج خرافه‌گرایی، در واقع، نادیده گرفتن دستورات اسلامی است که بر اساس آن، هر فرد موظف است «یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (آل‌عمران: ۱۹۱) تفکر کند. بنابراین، مسئله اصلی این نیست که «دین چرا جامعه را پیش نمی‌برد»، بلکه این است که چرا برخی با تأویل‌های نادرست، اسلام را از مسیر عقلانیت و علم فاصله داده‌اند.
عبادت و تلاش
پاسخ قرآن به سؤالات جامعه
سومین پرسش-چرا اعمال عبادی و نمازها جامعه را پیش نبرده‌اند؟- نیازمند بازخوانی مفهوم «عبادت» است. قرآن در آیه‌ای روشن می‌فرماید: «لَیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (النجم: ۳۹)، یعنی «انسان جز آنچه تلاش کرده، سهمی ندارد». این آیه، تأکیدی است بر اینکه پیشرفت جامعه، تنها از طریق سعی عقلانی و برنامه‌ریزی محقق می‌شود. همچنین، بیت شعر معروف «عبادت بجز خدمت خلق نیست/ به تسبیه و سجاده و دلق نیست» به زیبایی بیان می‌کند که عبادت، فراتر از حرکات ظاهری، خدمت به انسان‌ها و حل مسائل جامعه است. نماز و دعا اگر همراه با عمل و مسئولیت‌پذیری نباشند، صرفاً یک سرگرمی معنوی می‌مانند.
ادامه در صفحه 10