بزرگترین شهرک سینمایی ایران، که دههها لوکیشن اصلی آثار تاریخی بوده، امروز در سایه عدم نظارت سازمان صداوسیما و بیمسئولیتی برخی گروههای تولید، با سرعتی نگرانکننده در حال تخریب است.
شهرک سینمایی غزالی، یکی از مهمترین و قدیمیترین مراکز تولید آثار تاریخی ایران، امروز در وضعیتی نگرانکننده به سر میبرد؛ مجموعهای که روزگاری با دقت و وسواس زندهیاد علی حاتمیبنا شد تا روایتگر بخشی از تاریخ معاصر و سنتهای تصویری ایران باشد، اما حالا بهگفته برخی منابع آگاه، با بیتوجهی و نبود نظارت دقیق در حال از دست دادن هویت خود است.
به گزارش خبرآنلاین, سجاد باغشیخی، کارگردان فیلمهای کوتاه که به تازگی فیلمبرداری آخرین اثرش به نام «خواب ناتمام» را تمام کرده است در گفتوگویی صریح از وضعیت این شهرک، نحوه مدیریت آن و آسیبهایی که پروژههای متعدد به آن وارد کردهاند و او طی فیلمبرداری بر آنها واقف شده است، سخن میگوید.
او معتقد است شهرک سینمایی غزالی، که زیرمجموعه سازمان صداوسیما اداره میشود، به دلیل نبود نظارت سختگیرانه و ناهماهنگی میان گروههای تولید، به تدریج در حال فرسایش است. در حالی که گروههای بزرگ و پروژههای پرهزینه آزادی عمل زیادی دارند و میتوانند در ساختوساز یا تخریب دکورها تصمیمگیرنده باشند، فیلمسازان مستقل و کوتاه با محدودیتهای شدید مواجهاند. به گفته او، بیتوجهی نه تنها در زمینه سازههای صحنه بلکه در مدیریت لباسها و ادوات صحنه نیز دیده میشود؛ ابزار و لباسهایی که بدون تعهد از پروژهای به پروژه دیگر منتقل میشوند و در نهایت تکهتکه و آسیبدیده بازمیگردند. باغشیخی با تأکید بر اینکه بخش عمدهای از تاریخ تصویری معاصر ایران در همین شهرک رقم خورده، از وضعیت امروز آن با عنوان «تخریب آرام حافظه سینمای ایران» یاد میکند و میگوید که این عدم نظارت و تبعیض میان پروژهها، نهتنها میراث بصری کشور را تهدید میکند بلکه فرهنگ حرفهای سینما را نیز زیر سؤال میبرد.
سجاد باغشیخی، درباره وضعیت شهرک سینمایی غزالی و مشکلاتی که این مجموعه در سالهای اخیر تجربه کرده است، گفت: «در این ده سالی که کار هنری میکنم، ماهیت ۸۰ درصد کارهایم تاریخی بوده است، مخصوصا تاریخ معاصر ایران از قاجار تا انقلاب اسلامی. فیلم «امیرکبیر در خون» که چهارسال پیش تولید کردم در شهرستان کاشان، باغ فین و خانههای طباطبایی فیلمبرداری شده بود؛ آنجا به خاطر اینکه زیر نظر میراث است، وضعیتشان یک وضعیت مشخص و تحت عنوان «نگهداریشده» است. شما وقتی به عنوان گروه به آنجا میروید، خیلی تحت نظر هستید. یعنی نمیتوانی آسیبی به بنا وارد کنی. اما متأسفانه امسال برای کار دکتر مصدق، من ارجاع پیدا کردم به شهرک سینمایی غزالی. شهرک سینمایی غزالی همانطور که میدانید وابسته به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامیاست. موقعی که ما رفتیم آنجا، برای لوکیشن، لوکیشن سریال «حکایتهای کمال» را به من نشان دادند. برای سریال «حکایتهای کمال» که توسط شبکه دو ساخته شده بود، سه خانه ترتیب داده بودند که یکی از آن خانهها از نظر لوکیشنی بیشتر به کار ما میآمد و آن را به ما داده بودند.»
او افزود: «متأسفانه چیزی که در شهرک سینمایی ایران خیلی مشهود است، به نظرم هم فرهنگ هنرمندان را میطلبد و هم سفت و سخت بودن سازمان صداوسیما را. چرا این را میگویم؟ نگاه کنید، خیلی از هنرمندان وقتی میآیند یک پروژه را آنجا آفیش میکنند، مثلاً میگویند ما لوکیشن لالهزار را یا مثلاً خانه وزیری را یا همین خانه «حکایتهای کمال» را میخواهیم. هرکدام از این لوکیشنها یک بهایی دارند در دفترچه هزینه سازمان صداوسیما که به تصویب رسیده است. خب این طبیعی است، هزینه را پرداخت میکنند و لوکیشن را به آنها تحویل میدهند. اما موقعی که لوکیشن به آنها تحویل داده میشود، پروژهها بر مبنای فیلمبرداری و دکوپاژ صحنه که مد نظرشان است، تغییراتی ایجاد میکنند. یعنی چه؟ یعنی ممکن است دیوار خانه را خراب کنند و یک طرف دیگر دیوار بسازند. البته آنجا ناظر فنی دارد. شاید به من فیلمساز کوتاه سخت بگیرند و بگویند نه، تو حق نداری دست بزنی؛ ولی برای پروژههایی که کلان هستند، پلتفرمها هستند یا خود صداوسیما متولی آن است، واقعیت این است که این سختگیری نمیشود.» باغشیخی ادامه داد: «اگر مثلاً یک پلتفرم بیاید چند میلیارد تومان بدهد به شهرک و بگوید آقا این کار را بده به من، یکماهه میخواهم، فلان دیوار را هم خراب بکنم، آنطور که باید جبههای علیهشان گرفته نمیشود. کما اینکه ما به عین دیدیم جاهایی از لوکیشن داشت خراب میشد که دوباره ساخته بشود. مطلب بعدی این است که حالا من فیلمبردار هستم، من کارگردان هستم، به قول معروف عوامل پروژه آمدیم در این محوطه؛ محوطه یک هفته تا ده روز در اختیار ماست. بچههای طراحی صحنه میآیند و کار را آماده میکنند. موقعی که آماده میشود، همه چیز خوب است، مرتب و منظم. شما در سریالهای تاریخی نگاه کنید، چقدر همهچیز خوشگل و مرتب است. اما وقتی پروژه تمام میشود، آن وقتی که برای چیدمان گذاشتهاند را برای جمع کردن نمیگذارند.» او توضیح داد: «یعنی مثلاً اگر پرده به دیوار خانه خورده باشد، با بست نمیآیند یکییکی آن را باز کنند. پرده را میگیرند و همزمان میکشند، وقتی میکشند یعنی رنگهای دیوار هم کنده میشود و دیگر ترمیم نمیشود. بعضی از لوکیشنها هم خراب میشوند.
او در پایان گفت: «من واقعاً از این مسئله درد کشیدم؛ هنرمندی که بابت همان خانه هم بها به شهرک پرداخت کرد و هم امکانات دریافت نکرد، در حالی که باید از او حمایت میشد.»