۰
جمعه ۲۲ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۸

قاعده شدن عاشورا

علی اکبر مختاری
نظام سیاسی هر سرزمینی بر مبنای عقاید، اصول و بنیانهای دینی و معرفتی آن جامعه یا اندیشه فیلسوفان و متفکران دارای رای و نظر جامع و جهان شمول شکل میگیرد و بر همان مبنای معرفتی که مورد پذیرش همگان است اموری همچون آزادی، عدالت، منافع ملی، سیاست خارجی، جنگ و صلح تعریف می شود.
قاعده شدن عاشورا
نظام سیاسی هر سرزمینی بر مبنای عقاید، اصول و بنیانهای دینی و معرفتی آن جامعه یا اندیشه فیلسوفان و متفکران دارای  رای و نظر جامع و جهان شمول شکل میگیرد و بر همان مبنای معرفتی که مورد پذیرش همگان است اموری همچون آزادی، عدالت، منافع ملی، سیاست خارجی، جنگ و صلح  تعریف می شود. در واقع سیاستگذاری و بکار گیری قوانین اساسی و عمومی حکومت ها پایه فلسفی و معرفتی دارد. سیاست و شکل گیری قدرت در کشورهای اسلامی نیز بر پایه آموزه های اسلام و قرآن پایه ریزی شده است و با توجه به تفاوت و تکثر مذاهب و کثرت تفسیرها از منابع دین، شکلهای متفاوتی از نوع حکومت در جهان اسلام وجود دارد. همین فرآیند در تشیع و تشکیل حکومت در ایران مبنای کار نخبگان بوده است. جمهوری اسلامی برپایه قوانین اسلام و مباحث کلامی شیعه تاسیس شده و بر مبنای اصول دین بخصوص اصل امامت، تعاملات سیاسی و فرهنگی و مولفه های سیاست داخلی و خارجی برنامه ریزی می شود. حادثه عاشورا که از آن بعنوان قیام، نهضت و حماسه حسینی نام برده می شود از بزرگ ترین و برجسته ترین پدیده های سیاسی و فرهنگی تشیع بوده که ابعاد مختلفی دارد و  نقطه عطفی در تاریخ سیاسی شیعه است و این واقعه به سبب گستره تاثیرگذاری در فرهنگ شیعه در نزد برخی نخبگان دینی و سیاسی بعنوان قاعده و الگویی برای نوع مواجهه با اغیار یا افراد و حکومتهای غیر شیعی تئوریزه شده و مورد بهره برداری قرار می گیرد. مرحوم شریعتی یکی از متفکرانی است که با تحلیل حادثه عاشورا و توصیف شخصیتهای این حادثه به ابداع الگوهای تعیین کننده و ثابت برای همه عصرها پرداخته است و در دایره تفکر ایشان افراد جامعه به سه دسته حسینی، زینبی و یزیدی تقسیم می شوند و حادثه عاشورا بعنوان قاعده، سرلوحه همه تعاملات سیاسی اجتماعی قرار میگیرد.
پرسش اینجاست که جامعه شیعه می تواند چنین الگویی را در سیاست و فرهنگ برای همیشه و تا ابد پذیرش کند و در عصر کنونی با گوناگونی و پیچیده بودن سپهر سیاست و فرهنگ، بهره گیری از مدلها و الگوهایی کلی از یکی از حوادث تاریخی تشیع ما را به سر منزل مقصود می رساند و آیا میزان منفعت و مزایای چنین عقیده ای بر میزان خسارت و آسیبها برتری دارد یا خیر؟
اخیرا نقدهایی از سوی نواندیشان دینی در این خصوص مطرح شده و فحوای کلام این است که حادثه عاشورا یک استثنا است نه یک قاعده. نقد اخیر بر برداشت یکسان و متعادل از سیره همه معصومین و ائمه دین تاکید دارد و یکتا انگاری و تک بعدی کردن سیاستگذاری ها بر اساس حادثه عاشورا را خطا می داند و معتقد است همانگونه که امام حسن مجتبی با دشمن صلح کرد یا امام رضا به ولیعهدی مامون برگزیده شد و دیگر رفتارهای متفاوت سیاسی از امامان معصوم که در شرایط متفاوت به ثبت رسیده است بنا به مقتضیات زمان می تواند الگو و مبنای سیاست داخلی و خارجی ما قرار گیرد.
همچنین یکی از مباحث دیگری که در شکل گیری حادثه عاشورا بیان می شود موضوع امر به معروف و نهی از منکر است و قاعده مند شدن این فریضه بعنوان ابزاری در دست حکومت از نقد های وارده بر این موضوع است. در واقع حاکمان نیاز به نقد و ارزیابی بیشتری دارند تا محکومان و در این خصوص قاعده مندی به واژگونی تعابیر و انحراف مبدل شده است.
با این توصیف مسلما یکتا انگاری و قاعده مند کردن حادثه عاشورا ما را با مطلقیت، شکنندگی و خطرات ایدئولوژیک شدن روبرو خواهد کرد. برای تداوم و پایداری ایران و تشیع  نیاز به تبادل و گفتگو و بهره گیری از همه ظرفیتها از سیره معصومین ضرورت دارد.
 
کد مطلب: 114545
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *