۰
شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۰

روزهای کرونایی و فرضیه های مختلف

سید قائم موسوی
فارغ از اینکه ویروس کرونا یک مقوله ی بیوتروریستی از سوی آمریکا (برای مهار اقتصادی اژدهای زرد) یا چین (برای فراری دادن بنگاهها و مصادره ی سرمایه های غربی) باشد یا یک مقوله صرفاً پزشکی (ویروسی که باید با اقدامات علمی بر آن غلبه کرد)، این روزها که اپیدمی کرونا اکثر مردم را در کنج خانه ها ایزوله کرده، فراغت بیشتری پیرامون خاستگاه و فلسفه ی ایجاد و شیوع آن در ایران فراهم شده است.
روزهای کرونایی و فرضیه های مختلف
فارغ از اینکه ویروس کرونا یک مقوله ی بیوتروریستی از سوی آمریکا (برای مهار اقتصادی اژدهای زرد) یا چین (برای فراری دادن بنگاهها و مصادره ی سرمایه های غربی) باشد یا یک مقوله صرفاً پزشکی (ویروسی که باید با اقدامات علمی بر آن غلبه کرد)، این روزها که اپیدمی کرونا اکثر مردم را در کنج خانه ها ایزوله کرده، فراغت بیشتری پیرامون خاستگاه و فلسفه ی ایجاد و شیوع آن در ایران فراهم شده است. طیف زیادی از واکنشهای علمی تا بی خیالی و پناه به تئوری توهم توطئه در جریان است. واکنش ها در سه سطح قابل تبیین است. مراجع پزشکی، مدیران و مسئولین در رده های مختلف اعم از نهادهای اجرایی و متولیان مکان های سیاحتی و زیارتی و در آخر عامه ی مردم. نوع نگاه به ویرانگری ویروس و قدرت شیوع آن نیز در نظرگاهِ سطوح مذکور متفاوت و متناقض بوده است.
واکنش نهاد پزشکی بر مبنای چگونگی شیوع، قدرت همه گیری آن و نوع درمانش به شدت جدی و مبتنی بر گزاره های علمی جهت پیشگیری در بادی امر و سپس تلاش برای ممانعت از تکثر ویروس با احکامی مانند تذکر به مدیران برای عدم ارتباط با مرکز شیوع بیماری یعنی کشور چین بود. آنها همچنین با ابزارهای مختلف در تلاش بودند تا به افکار عمومی بقبولانند که این ویروس قادر است بواسطه ی سهولت انتقال و علائم پنهانش در سلامت عمومی بحران ایجاد کند. آنها در بدو امر پیشنهاد قرنطینه ی مرکز شروع ویروس را نیز دادند که با واکنش نهادهای غیررسمی و اهمال مسئولین ابتر شد. قصوری که از چشم مردم پنهان نماند.
هرچه واکنش مبادی علوم پزشکی تخصصی بود، مواضع مدیران و تصمیم گیرندگان حوزه ی سیاسی-اجتماعی و متولیان نهادهای زیارتی و سیاحتی، مقاومتی، ضعیف و مبتنی بر گزاره هایی از ساده گرفتن قدرت شیوع ویروس تا پنهان کاری در اطلاع رسانی و همچنین غوطه وری در واکنش های سیاسی و ایدئولوژیک بودند. درک ظرافت های موضوع بیشتر از اینکه مبتنی بر مؤلفه های علمی باشد، بر تحلیل های سطحی مانند برنامه ریزی دشمنان برای برگزاری انتخاباتی کمرنگ، بی اعتماد کردن مردم به اماکن مذهبی و قس علیهذا استوار بود. عملکرد مجموعه برای مقابله با ویروس بواسطه ی اِلمان های ذهنی خسارت های زیادی را به کشور تحمیل کرد. شیفت دادن ریشه ی معضلات عمومی به عللی خارج از حوزه ی مسایل داخلی سنتِ نامیمونی است که گریبان مدیریت کلان کشور را گرفته و عملاً کسر فراوانی از سرمایه و اعتماد عمومی را از بین برده و امکان شناخت عمقِ مشکلات و به تبع آن راه حل¬های بایسته و مقتضی را تضعیف کرده است.
در کنار واکنش نهادهای تخصصی و مدیران کشوری واکنش مردم به مراتب متنوع تر بوده است.خیلی ها مسئله را جدی گرفتند، و با استراتژیِ «ماندن در خانه» بخشی از زنجیره ی شیوع بیماری را قطع کردند. بسیاری دیگر مطابق معمول به تئوری هایی از جنس توهم توطئه پناه جسته و آنرا با ساختن جک و خنده بازار به سخره گرفتند و بصورت عادی به زندگی ادامه دادند. برخی نیز فرصت را غنیمت شمردند تا از تعطیلات بادآورده استفاده و دل به سفر زدند.عده ای هم با هجوم به مراکز خرید، قفسه ها را خالی کردند. مطابق معمول نیز اقلیتی در کمین بودند تا از اضطراب و استرس مردم حساب هایشان را انباشته کنند.
مجموعه ی نگرش و واکنش سه گانه ی مذکور در معجونی از ایثار و ازخودگذشتگی کادر درمانی کشور، سوء مدیریت کلان، رعایت و عدم رعایت تذکرات پزشکی توسط عامه ی مردم و تشویش ها پیرامون بازه ی تسلط ویروس بر کشور باعث موجی از انتقادات نیز شده است. جهتِ انتقادات متوجه مدیریت سیاسی کشور برای ناتوانی از مقابله با همه گیری ویروس،ناتوانی در تأمین تجهیزات پزشکی لازم برای بیمارستان های درگیر، عدم قدرت لازم برای مدیریت امکانات و تجهیزات مورد نیاز مردمی از جمله ماسک و الکل؛ در مورد مردم نیز متوجه جدی نگرفتنِ وخامت مبتلایان به ویروس و سهولت انتقال آن است.
گذشته از انتقادات صریح مردم نسبت به کارکردهای سیاسی، تحملِ انواع استرس و اضطراب پیرامون سلامتیِ خودشان، در حیطه ی برخی از مسائل نظری و اجتماعی-فرهنگی نیز کرونا موجب تجدیدنظرهایی شده است. این بیماری موجی انقلابی در بسیاری از نگرش های روتین ایجاد کرده و باعث آشکارشدن تناقض های فاحشی شده است. مردم بیش از پیش به رویکردهای علمی روی خواهند آورد و تا مدت مدیدی بساط دکان دارانی که خوانِ خرافه پرستی را رواج داده بوند، تخته خواهد شد. دیگر به سادگی راه حل های غیرعلمی مورد استقبال مردمی قرار نخواهد گرفت. دیگر کسی جرات نخواهد کرد کتاب های علمی را آتش بزند. مردم به این نتیجه رسیدند که باید آمادگی لازم برای بیرون کشیدن گلیم خودشان را داشته باشند! به نظر می رسد گاهِ تجدیدنظرهای جدی رسیده است، شاید زمانی کسی این واقعیت را تحلیل کند، نقشی که وبا در رنسانس اروپا ایفا کرد، کرونا در رنسانس ایرانی انجام داد!
کد مطلب: 125496
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *