۱
يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۴

ایران و گزینه خروج از اوپک

حشمت الله رضوی
شیوع فراگیر ویروس کرونا، به جز تاثیر آن بر اقتصاد جهان، در بازار جهانی نفت نیز تاثیر شگرفی داشت.
ایران و گزینه خروج از اوپک
شیوع فراگیر ویروس کرونا، به جز تاثیر آن بر اقتصاد جهان، در بازار جهانی نفت نیز تاثیر شگرفی داشت. هم رکورد جدیدی در بهای نفت برجای گذاشت و هم رازی را آشکار کرد. رکورد ساز بودن آن این که بهای آن را منفی کرد، رویدادی که پیش از آن قابل تصور نبود. هیچگاه بازار جهانی نفت فکر نمی کرد روزی خواهد رسید که فروشنده نفت مجبور باشد از خریدار بخواهد هم نفت را ببرد و هم برای خرید هر بشکه نفت چهل دلار پاداش دریافت کند. این رویداد در بحبوحه شیوع کرونا در آمریکا در روز اول اردیبهشت سال جاری (بیست آوریل 2020) رخ داد.
اما به جز این، رازی نیز آشکار شد. بسیاری تا پیش از شیوع کرونا بر این تصور بودند که اوپک تنها سازمان جهان سومی است که از منافع کشورهای عضو در برابر آمریکا حمایت می کند و بر این اساس به وجود اوپک و عضویت در آن مباهات می کردند. اما زمانی که به دنبال عدم توافق عربستان و روسیه بر سر کاهش تولید در نشست شانزدهم اسفند 1398 (ششم مارس) مصرف و به تبع آن بهای نفت به شدت کاهش یافت، و اوپک عملا منحل شد، آمریکا خشمگین شد!
دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، با محمد بن سلمان تماس گرفت و تهدید کرد که با کاهش بهای نفت، آمریکا به پیمان امنیتی هفتاد ساله اش با عربستان پایان خواهد داد! مقام های آمریکا هشدار دادند که واشنگتن موشک های پاتریوت را از عربستان خارج خواهد کرد و ریاض را در تامین امنیت به حال خود رها خواهد کرد مگر این که عربستان سیاست سهمیه بندی در پیش گیرد و قیمت های نفت را افزایش دهد. 
سناتورهای ایالت های تولیدکننده نفت آمریکا در تماس با ترامپ یادآور شدند: در حالی که آمریکا از صنعت نفت عربستان در خلیج فارس محافظت می کند ریاض با سرازیر کردن نفت به بازار و کاهش قیمت ها تصمیم گرفته است صنعت نفت آمریکا را نابود کند!
روز دوم آوریل (14 اردیبهشت) ترامپ به عربستان برای ادامه کاهش قیمت های نفت هشدار داد و ده روز بعد عربستان با روسیه به توافقی رسیدند که بر مبنای آن اوپک و غیر اوپک معروف به اوپک پلاس تصمیم گرفتند نه میلیون و 700 هزار بشکه نفت در روز از تولید خود بکاهند.
دیروز (هفده خرداد) نشست کشورهای اوپک و غیر اوپک، به رهبری عربستان و روسیه، بدون افزایش تولید، ادامه همین توافق را برای یک ماه دیگر تمدید کرد. این در حالی که بر اساس توافق پیشین قرار بود تولید نفت دو میلیون بشکه در روز از اول ماه آینده میلادی (ژوئیه) افزایش یابد.
معلوم شد اگر قیمت ها به شدت کاهش یابد یا اوپک منحل شود آمریکا احتمالا به عربستان دستور خواهد داد سازمان دیگری بر مبنای مکانیزم سهمیه بندی و افزایش قیمت ها به میزانی که رونق روزافزون صنعت نفت آمریکا را تضمین کند، ایجاد کند.
 
تولید و صادرات ایران
طی سال های تحریم، تولید و صادرات نفت ایران پیوسته کاهش یافته و به دنبال آن موقعیت ایران در اوپک تضعیف شده است. زمانی که ایران در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با تحریم های بین المللی رو به رو بود و عراق برنامه های افزایش تولید را پیش می برد، بسیار تلاش کردیم تا بگوییم که با وجود تحریم ها ایران همچنان دومین تولید کننده بزرگ اوپک است.
اما حالا دیگر چنان ادعاهایی مطرح نیست. آمار نشان می دهد که عراق روزانه حداقل دو میلیون بشکه نفت بیشتر از ایران تولید می کند. علاوه بر این، دیگر صادرکنندگان نفت منطقه خلیج فارس، و در همان حال عضو اوپک، مانند کویت و امارات بیشتر از ایران نفت صادر می کنند تا چه برسد به عربستان.
به این ترتیب ایران از نظر میزان تولید نفت در رده بندی اوپک بعد از همه کشورهای یادشده قرار می گیرد. از این چهار کشور، عراق دوست ایران و آمریکا است و سه کشور دیگر متحد آمریکا.
تازه ترین گزارش ماهانه اوپک در مورد بازار نفت، (شماره ماه مه، صفحه 46) نشان می دهد که تولید نفت ایران از سه میلیون و 553 هزار بشکه در روز در سال 2018 به دو میلیون و 356 هزار بشکه در روز در سال 2019 رسیده است؛ یعنی یک میلیون و دویست هزار بشکه کاهش در روز. این میزان در سه ماهه نخست سال جاری میلادی حدود سیصد هزار بشکه دیگر کاهش یافته و به دو میلیون و 58 هزار بشکه در روز رسیده است.
در همین حال در سه ماهه اول سال جاری تولید عراق، چهار میلیون و 560، امارات سه میلیون و 208 هزار و کویت دو میلیون و 739 هزار بشکه در روز بوده است. به این ترتیب اکنون عراق بیش از دو برابر ایران نفت تولید می کند و تولید روزانه امارات نیز روزانه بیش از یک میلیون بشکه و تولید کویت نیز روزانه حدود هفتصد هزار بشکه از ایران بیشتر است. 
در تحلیل این آمار باید گفت زمانی که این کشورها، با توان ظرفیت صادرات بالا، از کاهش تولید و افزایش قیمت ها دفاع می کنند کاملا قابل درک است که چه عواید ارزی هنگفتی نصیبشان می شود.  کشورهای یادشده با اتخاذ این سیاست، همچنانکه گفته شد، در ازای حمایت امنیتی آمریکا بهای نفت را در سطحی نگه می دارند که برای توسعه صنعت نفت آمریکا قابل قبول باشد.
با چنین سیاستی سه اتفاق رخ می دهد: توسعه صنعت نفت آمریکا و افزایش تولید شیل اویل تضمین می شود، کشورهای عربی عواید ارزی مناسبی نصیبشان می شود و با افزایش روز افزون تولید نفت در آمریکا و به طور کلی افزایش عرضه جهانی امکان حذف نفت ایران از بازار تسهیل می شود.
 
سیاست ایران در اوپک
زمانی که ایران نیز در اوپک از سیاست کاهش تولید حمایت می کند، قابل درک است. ایران در شرایطی که صادرات نفتش به شدت کاهش یافته است، طبیعی است که از سهمیه بندی دفاع کند تا قیمت های نفت افزایش یابد و برای اندک نفتی که صادر می کند درآمد ارزی بالاتری داشته باشد.
اما این سیاست همچنان که گفته شد بیش از همه به نفع آمریکا و عربستان است زیرا هرچه قیمت ها به طور نسبی بیشتر افزایش می یابد عرضه جهانی افزایش می یابد و در نبود کمبود در بازار، تحریم نفت ایران راحت تر می شود و تاثیر خروج نفت ایران از بازار بر نوسان قیمت ها کاهش می یابد. به عبارتی دفاع از سهمیه بندی و افزایش نسبی قیمت ها یک بستر و دو رویا است.
بعلاوه تحریم ایران به جز کشمکش طولانی مدت در روابط سیاسی ایران و آمریکا، به میزان زیادی برگرفته از محاسبات در بازار نفت است و تا آنجا که به تاثیر آن بر بازار نفت بر می گردد کاملا مهندسی شده است.
فرض کنید اگر آمریکا نفت ایران و ونزوئلا را تحریم نکرده بود و وضعیت سیاسی در لیبی را استخوان لای زخم نگه نداشته بود این سه کشور در مجموع حدود پنج میلیون بشکه نفت در روز وارد بازار می کردند. با ورود این پنج میلیون بشکه به بازار و کاهش قیمت ها صنعت نفت آمریکا مجبور بود به میزان زیادی از بازار خارج شود. در این شرابط وابستگی آمریکا به واردات نفت تشدید و امنیت انرژی و امنیت ملی این کشور با چالش رو به رو می شد.
به موازات دفاع از سیاست کاهش تولید، ضلع دیگر سیاست ایران در اوپک استثنا از سهمیه بندی است. ایران نخست به اوپک اقتدار می دهد و سپس از این سازمان می خواهد تا ایران را از سهیه بندی مستثنی کند. احتمالا تصور این است که سهمیه بندی کردن تولید در اوپک و سپس مستثنی کردن ایران در دوران تحریم رویکرد مناسبی است؛ در حالی که چنین نیست.
 
خروج از اوپک
کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت به دو گروه تقسیم می شوند: کشورهای عضو اوپک و غیر عضو اوپک. آیا کشورهایی که در اوپک گردهم می آیند و در مورد تنظیم تولید، و به طور ضمنی اثرگذاری بر قیمت های نفت، تصمیم می گیرند در مقایسه با کشورهای صادرکننده غیر عضو اوپک از مزیتی برخوردارند؟ مثلا آیا اعضای اوپک در مقایسه با غیر اوپک نفت را به قیمت بالاتری می فروشند؟ می دانیم که چنین نیست. آیا بازار مصرف باثبات تری دارند؟ باز هم چنین نیست. پس عضویت در اوپک در مقایسه با عضو نبودن چه مزیتی دارد؟
مثلا نروژ که عضو اوپک نیست در مقایسه با ایران و عربستان که عضو اوپک اند از چه عدم مزیتی در صادرات نفت و کسب درآمدهای ارزی رنج می برد؟ نروژ به کنار؛ همین همسایه های صادر کننده نفت در شمال کشورمان را با کشورهای همسایه صادر کننده نفت در جنوب مقایسه کنیم.
کویت و امارات و عربستان به عنوان اعضای اوپک در بازار نفت از نظر قیمت ها از چه مزیتی برخوردارند که جمهوری آذربایجان و قزاقستان و روسیه در شمال ایران، به عنوان غیر عضو اوپک، از آن محروم اند؟
قطر سالیان سال عضو اوپک بود اما سال گذشته از آن خارج شد. الان قطر از نظر قیمت گذاری نفت صادراتی در مقایسه با عربستان و عراق و کویت و امارات از چه عدم مزیتی رنج می برد؟
ایران چطور؟ ایرانِ عضو اوپک، که مبالغی بابت عضویت در این سازمان می پردازد، چه به دست می آورد که با خروج از اوپک آن را از دست می دهد؟
آنچه تا کنون طرفداران عضویت ایران در اوپک مطرح می کنند این است که ایران بنیانگذار اوپک است یا این که اوپک تنها نهاد جهان سومی ضد آمریکایی است. اما به نظر می رسد ایران عضو اوپک، همچون دیگر اعضای این سازمان، نماد یک کشور معتاد به نفت است.
امیدوارم کسانی این عبارت را توهین آمیز تلقی نکنند. چرا که خیز آمریکا برای گسستن از وابستگی به نفت خاورمیانه و افزایش تولید داخلی از سال 2008 آغاز شد؛ سالی که در آن جورج بوش، رییس جمهور وقت آمریکا، در سخنرانی سالیانه اش در انتقاد از وضعیت کشورش آمریکا را معتاد به نفت معرفی کرد.
ایرانِ عضو اوپک نیز با همین مشکل رو به رو است. عضویت در اوپک و تلاش شصت ساله کشور برای عضویت در این سازمان نماد شش دهه تعلل در توسعه اقتصادی و آویزان ماندن به ریسمانی است که به مرور پوسیده تر می شود و آمریکا نیز با چنین درکی هر بار با تحریم نفت عرصه را بر مردمی که گرفتار اقتصاد توسعه نیافته هستند، تنگ می کند.
اکنون تحت فشارهای تحریم، بودجه امسال با وابستگی اندک به نفت برنامه ریزی شده است. ایران باید استقلال بودجه را که به سختی وابستگی آن را به نفت کاهش داده است، نهادینه کند و از اوپک خارج شود.
به نظر می رسد باید کمیته ای کارشناسی تاسیس شود و همه ظرفیت های اقتصادی غیر نفتی را که توانسته اند طی سال گذشته و جاری درآمد زا باشند بررسی کند و با انجام مطالعات کمی و آماری دقیق، سهم هر یک از آنان را در پیشبرد اقتصاد بدون نفت بررسی و زمینه را برای رشد آنان فراهم کند.
دورنمای ایرانی که وابستگی بودجه اش را به نفت قطع کرده، از اوپک خارج شده و به عنوان یک تولیدکننده مستقل نفت در بازار نفت فعالیت خواهد کرد، بسیار ایده آل خواهد بود. جزئیات چنین رویکردی در مقاله ای دیگر بررسی می شود.
 
کد مطلب: 130721
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *