۰
دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۳

هر کسی را بهر کاری ساختند

زهرا علي اكبري
در اكثر کشورها دانش، مهارت، تخصص، تجربه و در یک کلام شایستگی و صلاحیت های حرفه ای از اصول پایه و مهمی است که در عرصه های خطیر و آینده ساز توسعه و پيشرفت مانند آموزش، فرهنگ ، سلامت و...رعایت و در نظر گرفته می شود.
هر کسی را بهر کاری ساختند
در اكثر کشورها دانش، مهارت، تخصص، تجربه و در یک کلام شایستگی و صلاحیت های حرفه ای از اصول پایه و مهمی است که در عرصه های خطیر و آینده ساز توسعه و پيشرفت مانند آموزش، فرهنگ ، سلامت و...رعایت و در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال اگر فردی می خواهد طبابت کند باید در علم پزشکی تحصيل، از دانش به روز دنياي سلامت آگاه و مهارت پزشکی را کسب کرده باشد، معلم پداگوژی بداند و معمار راه و رسم نقشه کشی و ساختمان را يا اينكه شهردار به شهر و مسايل آن  برسد و موعظه گر ديني به مسايل و درخواست هاي ديني مردم بپردازد. بنابراين معمول است كه هر کسی را بهر کاری ساختند. اما در كشور ما آنقدر تخصص فوران مي كند كه حوزه هاي مختلف براي هم پيشنهاد و نظر مي دهند صرفنظر از اينكه دانش لازم را براي آن حوزه دارند يا خير.  بر كسي پوشيده نيست كه نظام آموزشي چه در دوره عمومي و چه در مقطع عالي دستخوش چالش ها و ضعف هايي است كه با وجود تلاش ها و اقداماتي كه درآن انجام مي گيرد هنوز با مدينه فاضله در پيامدهاي آموزشي و مهارتي فاصله زيادي دارد. يكي از اين چالش ها نيز در ناكارآمدي محتوا آموزشي و كتاب هاي درسي  است. در نظام آموزشي كشور ما، محتواي آموزشي بر پايه دانش آمده دركتاب هاي درسي برنامه ريزي شده و هر آنچه دانش آموز بايد در دوران تحصيل 12 ساله خود در مدارس ياد بگيرد در همين محتواگنجانده شده است. معلم چارچوب تدريس را به همراه فناوري هاي آموزشي با استفاده از همين محتوا برنامه ريزي مي كند و مشخص است كه براي آموزش كودك و نوجواني كه با تغييرات و تحولات جهاني در عرصه هاي مختلف علم و فناوري رشد پيدا مي كند،  بايد اين محتوا كارآمد، به روز، علمي، مفيد، متناسب با سن و سال دانش آموزان و فاقد هرگونه دسته بندي جناحي و تعصب باشد. چند روزي است كه در محافل آموزشي كشور نقل قولي دست به دست مي شود كه حاكي از ورود رسمی حوزه علميه به حوزه تألیف کتب درسی است و گفته شده حوزه‌های علمیه در تمامی گروه‌های درسی نماینده دارند. در دروس حوزوي هرچه جست و جو كردم، برنامه آموزشي كه مرتبط به علوم تاليف در آموزش رسمي كشور، برنامه ريزي درسي، فلسفه آموزشي و يا هر چيز ديگري كه به اين سبك و سياق بخورد، مواجه نشدم. اينكه گفته شود حوزه‌های علمیه و آموزش و پرورش دغدغه‌های مشترک دارند، دليل متقن و منطقي نيست كه قشرحوزوي وارد سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي شوند، آن وقت صاحبنظران و متخصصان علوم تربيتي كه عمري در همين مسير تحصيل كرده اند و تجارب حرفه اي قابل قبولي دارند آمد و شد دغدغه مندي به سازمان داشته باشند. موضوع نوشتارحاضر اين نيست كه حوزويان سواد چه چيزي را دارند و سواد چه چيزي را ندارند بحث بر سر اين است كه نماينده حوزه علميه به عنوان مثال در درس رياضي، فيزيك و هندسه چه آورده اي براي مولفان مي تواند داشته باشد كه جمع مولفان از آن نگاه و دانش محروم هستند؟ بدون ترديد با توجه به شيوه نامه هاي گزينش در سازمان هاي دولتي و به ويژه آموزش و پرورش  افرادي كه در گروه تاليف سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي حضور دارند از فيلترهاي مذهبي ، سياسي و علمي زيادي عبور كردند و نمي توانند بر خلاف اصول ملي و مذهبي در كتاب هاي درسي ورود و آموزه درج كنند. پس اين همه نگراني براي چيست و اگر نگراني هم وجود ندارد دليل حضور نمايندگان حوزه علميه در گروه هاي درسي چيست؟حتي اگر فرض بر اين باشدكه مي خواهند به دليل نگراني از عدول مسير مذهبي در گروه دروس ديني و تاريخي حضور داشته باشند بايد پاسخ داد كه در آن گروه ها نيز مولفان تاييد شده همين نظام مشغول به فعاليت هستند و اصول خاصي را پياده مي كنند،بنابراين باز هم جاي نگراني نيست. در نظام آموزشي نوين مشاركت امري پسنديده و مطلوب است اما اين مشاركت بايد در چارچوب تخصصي و مورد نياز آموزش و پرورش باشد. وقتي نظام‌آموزشي به حد وفور مجرب و متخصص برنامه ريزي درسي و مولف كتاب درسي دارد چرا بايد از حوزه هاي ديگر كه فاقد صلاحيت ها و تخصص هاي لازم هستند، استفاده كند. متاسفانه در سال تحصيلي جاري تغييراتي در كتاب هاي درسي اعمال شد كه نقدهاي زيادي را به همراه داشت و نظام آموزشي نتوانست در برابر آنها پاسخي بدهد. اين تغييرات در سالي انجام گرفته بود كه فردي حوزوي مديريت سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي را برعهده داشت. البته مدت زمان طولاني است كه  نقدهايي بر محتواي آموزشي وارد مي شود و صرفا مربوط به اين دوره از مديريت نيست اما جنس تغييراتي كه در سال جاري انجام گرفت نه تنها در راستاي نقدهاي پيشين و ناكارآمدي كتاب هاي درسي نبود بلكه چهره غير آموزشي و حتي ضد فرهنگي داشت.
نظام آموزشي تجربه مديريت حوزويان بر تاليف كتاب هاي درسي را دارد، بايستي از همان منظر وتجربه موضوع ورود نمايندگان حوزه  علميه به تاليف كتاب هاي درسي را بررسي و واكاوي كند.كار را بايد به كاردان سپرد؛ همانطور كه معلم، جامعه شناس و روانشناس در حوزه دين و مسايل آن ورود نمي كنند چون دانش آن را ندارند، متخصصان مذهبي و ديني نيز بايد از ورود غيركارشناسانه به حوزه هاي ديگر منع شوند تا از آسيب هاي اين تداخل پيشگيري شود.
کد مطلب: 145761
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *