۰
شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۰۶

احزاب، مرجع آبديدگي و معرفت مردان سياسي

منصور فرزامي
لاريجاني با توجه به تجربه‌اي که در دوران نمايندگي و رياست قوه قانون‌گذاري کشور اندوخته، درست مي‌گويد که: «مجلس آينده بايد فهم درستي از کشور و جهان داشته باشد» اما بر اين درک و اعتراف منطقي، دو نکته مترتب است: نخست اينکه اين حقيقت مبرهن و مدلل بر مجالس گذشته هم صادق بوده است وگرنه نبايد در همين جايي باشيم که اکنون ايستاده‌ايم
احزاب، مرجع آبديدگي و معرفت مردان سياسي

 

لاريجاني با توجه به تجربه‌اي که در دوران نمايندگي و رياست قوه قانون‌گذاري کشور اندوخته، درست مي‌گويد که: «مجلس آينده بايد فهم درستي از کشور و جهان داشته باشد» اما بر اين درک و اعتراف منطقي، دو نکته مترتب است: نخست اينکه اين حقيقت مبرهن و مدلل بر مجالس گذشته هم صادق بوده است وگرنه نبايد در همين جايي باشيم که اکنون ايستاده‌ايم. در حالي که اقران و حريفان مسابقه رشد و توسعه ما دست کم در آسيا به جايي با پويايي رسيده‌اند که نمونه بارزش مهمان اخير ما «کره‌‌‌جنوبي» است و همه به نيکي و با فراست مي‌دانند که مواهب الهي و سرمايه‌هاي انساني ما آني نيست که اين کشور آسيايي، يک چندم آن را داشته باشد. نکته دوم: بحث باور داشت قلبي درباره نظريه‌اي است که بدان پرداخته مي‌شود و تلاش براي راهکاري است تا آن نظر به فعل درآيد. چون:

بزرگي سراسر به گفتار نيست

دوصد گفته، چون نيم کردار نيست

به هر حال، به صراحت بايد گفت که معضل لاينحل امور کشور در زمينه‌هاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي هم همين است که فضا را آن چنان ساخته‌ايم که «طفل يک‌شبه، ره صدساله مي‌رود» و پس از تجربه تلخ، باز همان دور تسلسل باطل، از سرگرفته مي‌شود و بر همين روال، نتيجه‌اي حاصل خواهد شدکه خواهان نيستيم. بنابراين، چه انتظاري هست؟ آيا با اين نحوه کار و تلقي شخصي و غير‌عرفي و غير‌منطقي و غير‌علمي مي‌خواهيم نماينده از اوضاع ايران و جهان باخبر باشد؟ آيا واقعيت‌هاي دوره‌هاي اخير، امري روشن‌تر از آفتاب نيست؟ مگر مي‌توان بر اين حقيقت مسلم خط بطلان کشيد. در اينجا بدون اين که خداي ناکرده، اسائه ادبي باشد، بايد بررسي کنيم که اين نماينده محترم، در چه شرايطي صاحب کرسي و مسند خانه ملت شده و در راس امور نشسته است؟ آيا کسي، حتي خودش هم فکر مي‌کرد که ناگهان در شهري و منطقه‌اي، سايه هماي سعادت اين چنين بر سرش بيفتد و مقبول خاص و عام شود؟ تصور نشود نگارنده که ارادتش خدمت بسياري از نمايندگان ديده و نديده، مسبوق به سابقه است به سبب حب و بغضي مي‌گويد. بلکه مقصود بيان دردي است که در درمانش چه بايد کرد تا نگراني بزرگان برطرف شود. وقتي که واقعيت‌هاي پيدا و پنهان عملکرد مجلس و آن همه مصوبات متناقص و غيرقابل اجرا، سبب بيان اين مطلوب رئيس دو دوره مجلس هشتم و نهم شده است،بايد هم‌کسوتان لاريجاني، درباره نقش بي‌چون و چراي احزاب و نهادهاي مردمي و تقويت آنها براي رسيدن به جامعه‌اي پويا که فکرش مقدم بر عملش باشد فکري بکنند و در عمل از تجربه کشورهاي موفق گرته‌برداري و اقتباس نمايند. چون اقتباس که بد نيست ديگران هم در روابط متقابل انساني، همين کار کرده‌اند و به کسب تجربه از تجارب ديگران پرداخته‌اند. امروز، دنيا به اين باور رسيده است که جامعه مبتني بر احزاب و نهادهاي مدني به علت حضور مردم در صحنه، تزلزل ناپذير است و نيز بايد بدانيم که مجلس، جاي کسب تجربه و فرصت‌‌طلبي نيست. جاي خدمت و تعهد و مسئوليت و گشودن گره کار و حل مشکل کشور است. اگر مردم، ما را بزرگ داشته و گل سرسبدمان کرده‌اند، براي به خود پرداختن و تضمين کرسي مادام‌العمر نيست. براي اين است که مجلس دهم حفظ کيان و وجود نهادهاي مردمي و احزاب و تقويت حقيقي آنها را در سرلوحه اقدامات خود قرار دهد و بر اين امر از نان شب واجب تر صحه بگذارد که مديران جامعه و دولتمردان جريان‌ساز و شاخص، همه و همه بايد در کوره‌هاي احزاب سياسي و نهادهاي مردمي، آبديده شوند و مراتب رشد و بالندگي را در مسايل لازم جامعه، بر مبناي قابليت خود بگذرانند و در اين بوته ‌سخت آزمايش، پاکدلي، پاک دستي و مکنونات قلبي آنها به بروز و ظهور برسد و مردم هم به اساسنامه و مرامنامه و طرح‌ها و برنامه‌هاي مدون احزاب تشکيلاتي که براي هر مشکلي راه‌حلي علمي و درست دارند، راي بدهند.

 

وگرنه تاکنون سوگند به قانون اساسي هم بوده است و آن همه مشکل پديد آمده که جامعه در مقايسه با رئيس مجلس، تايي از بسيارها را هم نمي‌داند و چنانچه مجلس دهم به صرافت نيفتد و باور نکند که مجلس در راس امور از دل احزاب سياسي نيرومند و ريشه‌دار برآمده از متن توده‌ها، آن توده‌هايي که «ولي نعمت» اند، بيرون مي‌آيد، دوباره رئيس مجلسي خواهد آمد و خواهد گفت که: «مجلس آينده بايد فهم درستي از کشور و جهان داشته باشد» و عجيب‌تر آن که نماينده‌اي به عنوان مثال در رداي فلان جناح باز هم از مردم راي مي‌گيرد و چون به کرسي سعادت مجلس يا شوراي شهر نشست، جهت تامين و تضمين آينده، راهنما را به سمت ديگري مي‌زند و با اغتنام فرصت در جهت باد مي‌نشيند!

 

کد مطلب: 55852
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *