۰
پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۳

نظام آموزشي و ذکر چند نکته

مهدي مال‌مير
صمد بهرنگي نويسنده نام آشنايِ ادبيات کودکان ونوجونان، معلمي‌که يکي از درخشان‌ترين داستان‌هاي حوزه کودکان را در کارنامه خود دارد، در يکي از آثارش از دو تيپ معلم ياد مي‌کند
نظام آموزشي و ذکر چند نکته
صمد بهرنگي نويسنده نام آشنايِ ادبيات کودکان ونوجونان، معلمي‌که يکي از درخشان‌ترين داستان‌هاي حوزه کودکان را در کارنامه خود دارد، در يکي از آثارش از دو تيپ معلم ياد مي‌کند: اول معلم‌هايي که به نظرش حکم «کيميا» را دارند و هر روزي که مي‌گذرد در عرصه آموزش‌وپرورش کم‌ياب‌تر مي‌شوند و گروه ديگر معلماني هستند که بهرنگي از آن‌ها با عنوان نه چندان جالب «گوشت مرده» نام مي‌برد! از نظر بهرنگي معلمان کيميا در واقع معلماني هستند که از روي عشق وعلاقه به تدريس، وارد اين حرفه شده‌اند و به راستي شيفته زندگي با کودکان ونوجوانان هستند ونياز به شغل و درآمد اولويت اصلي آن‌ها در انتخاب شغل معلمي‌ نبوده است. اما گروهي که با اجبار تن به شغل معلمي‌داده‌اند و نياز مالي وداشتن شغل تنها محرک يا محرک نخست آن‌ها در وارد شدن به حرفه معلمي ‌بوده است، همان گروهي را تشکيل مي‌دهند که نويسنده ومعلم جوانمرگ تاريخ ادبيات ايران، به آنها لقب نه چندان مودبانه گوشت مرده را داده است. با اين همه اما، در اين تقسيم‌بندي کلي صمد بهرنگي ظريفه‌اي نهفته است که نمي‌شود از کنار آن آسوده گذشت وآن اين که سيستم آموزش‌وپرورش ما در طول ساليان از جذب علاقه‌مندان به اين حرفه تا حدود زيادي ناتوان بوده است. .به زبان ديگر، سيستم جذب نيرو در آموزش‌وپرورش ما قادر نيست بهترين افراد را براي فرستادن بر سرکلاس بچه‌هاي مردم‌، برگزيند. گفته‌اند در کشور ژاپن معلمان به قدري با علاقه‌مندي و دلسوزانه با بچه‌ها سر و کله مي‌زنند که بچه‌ها هنگام پايان يافتن ساعت کلاس با بي‌رغبتي وحتي با گريه کلاس را ترک ميگويند. فارغ از ميزان درستي يا نادرستي اين ادعا، يک سيستم آموزشي مطلوب، چيزي شبيه به اين بايد باشد که بچه‌ها پس از پايان کلاس با بي‌‌ميلي از کلاس خارج شوند! اين که چرا نظام آموزشي ما قادر نيست تا بهترين‌ها را برگزيند به علت‌هاي چندي بر مي‌گردد که شايد در بالاي فهرست آن، حقوق ومزاياي پايين در صدر نخست باشد. امري که شايد رغبت اوليه معلماني که با عشق وعلاقه وارد اين حرفه مي‌شوند را نيز در طول زمان کم‌رنگ کند! امروزه، نقش سيستم آموزشي در آموزش آداب شهروندي و اصول دموکراسي چنان پر‌رنگ است که بدون آن کميت جامعه تا ابد لنگ خواهد بود. اين درست است که در زمانه وسايل ارتباط جمعي و انفجار اطلاعات، مدارس ديگر تنها منبع صدور آگاهي و اطلاعات نيستند اما هنوز وهمچنان نقش معلمان کاربلد و سيستم آموزشي تندرست، نقش بنيادين را در تربيت مديران و سياستمداران آينده کشور بازي مي‌کنند. معلمي ‌که در امرار معاش و چرخاندن چرخ زندگي با مشکلات گوناگون رو در رو باشد، حتي اگر با عشق و علاقه نيز وارد اين حرفه شده باشد، ديري نمي‌پايد که انگيزه وشوقش را در هزارتوي روزمرگي از کف خواهد داد و بدل به کارمندي خواهد شد که خود بيشتر از دانش آموزان کلافه و بي‌اشتياق، در تب وتاب پايان يافتن وقت کلاس و بيرون زدن از مدرسه مي‌شود! خبر تنبيه بدني و حتي تجاوز در مدارس که اين روزها در روي خروجي رسانه‌ها مي‌نشيند‌، هشداري به مسوولين آموزش‌وپرورش است که بايد سوراخ غربال آيين‌نامه‌هاي استخدام آموزش وپرورش را تنگ‌تر بگيرند ودر انتخاب معلمان وسواس بيشتري به خرج دهند. معلمان همواره در کشور ما جزو قشر زحمت کش بوده‌اند اما انصاف بايد داد که افراد کارنابلد و غير‌علاقه‌مند نيز در مدارس ما بيش‌وکم به چشم مي‌آيند واين به هيچ رو خبر خوبي براي کودکان ما وصد البته جامعه ما در آينده نيست.
کد مطلب: 56064
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *