۱
يکشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۴۳

نگاه‌های متفاوت به یارانه‌ها

مجید سلیمی‌بروجنی
چندی پیش شاهد برگزاری رفراندومی در سوئیس بودیم که طی آن مردم این کشور به طرح درآمد پایه همگانی برای کلیه شهروندان این کشور، رای منفی دادند. براساس این طرح قرار بود به هر فرد بزرگسال بالای 18 سال، 2555 دلار و به هر کودک نیز حدود 630 دلار پرداخت شود. ماجرای انصراف بیش از سه‌چهارم سوئیسی‌ها از دریافت این مقرری ماهانه، در رسانه‌های جهان و همچنین کشورمان انعکاس بسیاری پیدا کرد.
نگاه‌های متفاوت به یارانه‌ها

چندی پیش شاهد برگزاری رفراندومی در سوئیس بودیم که طی آن مردم این کشور به طرح درآمد پایه همگانی برای کلیه شهروندان این کشور، رای منفی دادند. براساس این طرح قرار بود به هر فرد بزرگسال بالای 18 سال، 2555 دلار و به هر کودک نیز حدود 630 دلار پرداخت شود. ماجرای انصراف بیش از سه‌چهارم سوئیسی‌ها از دریافت این مقرری ماهانه، در رسانه‌های جهان و همچنین کشورمان انعکاس بسیاری پیدا کرد. سوئیس نخستین کشوری است که این موضوع را در معرض یک همه‌پرسی عمومی قرار داد. مناعت طبع مردم سوئیس همه دنیا را شگفت‌زده کرد. لازم به ذکر است که دولت سوئیس نیز از ابتدا مخالف اجرای این طرح بوده و از مردم خواسته است به چنین طرحی رای مثبت ندهند، مردم سوئیس نیز ظاهرا به این پند دولت عمل کرده و از دریافت یارانه امتناع کرده‌اند. به راستی چه تفاوتی میان ایرانیان و سوئیسی‌ها است که هموطنانمان نسبت به درخواست دولت یازدهم که خواهان‌ انصراف از دریافت یارانه بود، کاملا بی‌تفاوت و بی‌اعتنا بودند؟ آن هم نه برای یارانه سخاوتمندانه‌ای که قرار بود به مردم سوئیس پرداخت شود، بلکه برای مبلغی که به اندازه یک‌هجدهم حداقل حقوقی که برای سال 1395 تعیین کرده‌اند، ارزش دارد. دولت یازدهم از اواخر سال 92 زمانی که در صدد برنامه‌ریزی برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها بود، تبلیغات گسترده‌ای را برای ترغیب مردم به انصراف از دریافت یارانه‌ها به انجام رساند اما هنگامی که ثبت‌نام‌ها به پایان رسید، مشخص شد بیش از 73 میلیون نفر خواهان دریافت یارانه نقدی هستند و فقط دو میلیون و 400 هزار نفر از دریافت یارانه انصراف داده‌اند. مردمی که حدود پنج سال با تبعات توزیع نقدی پول، دست به گریبان بوده‌اند به چه دلیل حاضر نشدند به درخواست دولتی که خود برگزیده بودند، پاسخ مثبت دهند؟ در سوئیس مردم به خوبی نقش خود را به عنوان یک عنصر اثرگذار در اقتصاد و سیاست درک می‌کنند. در این کشور مردم می‌دانند هم تصمیم‌گیری‌های سیاسی با نظر آنها انجام می‌شود و هم رشد اقتصادی در کشور به دلیل فعالیت مستمر و اثرگذار آنان است. همین مساله سبب شده است تا مردم در این کشور بالاترین سطح رضایت از زندگی و بالاترین سطح از امنیت روانی را داشته باشند و با پشتکار و تلاش زیاد در فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی مشارکت کنند. سطح بالای آموزش عالی در این کشور هم عاملی در جهت رشد اقتصادی در کشور شده است و شمار زیادی از نخبگان کشورهای دیگر را به خود جذب کرده است. اقتصاد سوئیس در زمره باثبات‌ترین و مرفح‌ترین اقتصادهای دنیاست و در میان صادرکنندگان دنیا در جایگاه بیستم قرار گرفته است. سوئیس با جمعیتی بالغ بر هشت میلیون نفر یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیاست و از نظر شفافیت دولتی، آزادی‌های اجتماعی، کیفیت زندگی، رقابت‌پذیری اقتصادی و شاخص توسعه انسانی در میان تمامی کشور‌های دنیا در صدر قرار دارد. شاید بارزترین تفاوت سوئیس با دیگر کشورهای دنیا را بتوان در آزادی اقتصادی و سیاسی در این کشور دانست. شاخص آزادی رسانه‌ها در این کشور در میان تمامی کشورهای اروپایی بالاتر است و این کشور اروپایی از نظر سطح سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های اقتصادی و سطح توسعه‌یافتگی زیرساخت‌ها در میان تمامی کشورهای اروپایی بالاترین جایگاه را دارد. البته ساختار سیاسی هم در این کشور به گونه‌ای است که به مردم احساس ارزشمند بودن و انگیزه فعالیت اقتصادی و مشارکت سیاسی می‌دهد. بخش خصوصی در کشور سوئیس بسیار توسعه یافته است و دولت بجز نظارت در عملکرد صحیح اقتصادی کار دیگری در حوزه اقتصاد انجام نمی‌دهد. جامعه ایرانی سال‌هاست که با شنیدن دستاوردهای کشورهای دیگر افسوس می‌خورد. این تلنگرها نمونه‌های زیادی داشته‌اند از نظم و انضباط کار ژاپنی‌ها تا  سختکوشی آلمانی‌ها پس از جنگ جهانی دوم و رشد صنعت آنها و رشد و توسعه بسیار سریع دبی و ظهور غول‌های جنوب شرق آسیا همچون مالزی و سنگاپور. به نظر می‌رسد که اقتصاد ایران دچار نوعی رکود و رخوت شده است. حالا اگر به تمامی تلنگرهای گذشته، رای اخیر سوئیس نیز اضافه شود، شرایط بغرنج‌تر نیز خواهد گردید. به راستی چرا مردم ایران حاضر نشدند که بی‌خیال یارانه 45 هزار تومانی بشوند و چگونه مردم سوئیس از دریافت یارانه 2500 فرانکی در ماه که نصف حداقل دستمزد در آنجاست، امتناع کردند؟ آیا سوئیسی‌ها پول را دوست ندارند؟ یا بیش از اندازه پولدارند؟ تا آنجایی که می‌دانیم سوئیسی‌ها به پول‌شناسی و پول‌دوستی معروفند و همین خصوصیت بوده که بانک‌های آن کشور را مشهور کرده است.

در روزهای آخر منتهی به رای‌گیری، مخالفان این طرح در سوئیس می‌گفتند که این پول از کجا باید تامین شود؟ و این پول قرار است از جیب چه کسانی به جیب چه کسانی برود؟ اینها سوالاتی بود که جامعه ایرانی از پاسخ دادن به آنها فرار می‌کردند. هموطنان ما هیچگاه پرسیدند که پول هنگفت یارانه‌ها از کجا باید تامین شود و مهمتر اینکه این جابجایی عظیم پول و ثروت چه تبعات اقتصادی و اجتماعی برای کشورمان خواهد داشت. در حقیقت در ایران به نوعی این تصور وجود دارد که یارانه‌ها پول نفت بوده و حق مسلم همه است که آن را دریافت کنند. به راستی یارانه‌های پرداختی، ماهیانه در ایران، همان پول نفت و سهم مردم از سفره نفت است یا کارکرد باز توزیع ثروت در جامعه را دارد؟ اگر قرار است این پول، سهم نفت باشد، باید با فرمولی به قیمت نفت وابسته باشد. نمی‌شود که هم در نفت یکصد دلاری و هم نفت سی دلاری، یارانه، 45 هزار تومان باشد. تفاوت مردم ایران و سوئیس در عدم پرسیدن این سوال است که پول یارانه‌ها قرار است از کجا تامین شود؟ اگر که دولت بواسطه تحریم‌ها و سقوط قیمت نفت، توان مالی‌اش کاهش یافته است، پس این هزینه هنگفت را از کجا باید تامین کند؟ و اینکه ناامیدکننده‌ترین سوال در مردم دهک‌های پایین جامعه این است که اگر یارانه‌ها قطع شود، آیا آنها دوباره به سمت پوپولیست‌ها و شعارهایشان جذب خواهند شد؟

نکته دیگر که نباید فراموش کنیم تفاوت دولت‌ها در ایران است. دولت سوئیس به مالیات مردم و کسب و کارشان وابسته است و دولتمردان در برابر خطا و اشتباهاتشان بایستی جوابگو باشند. اما دولت ایران، بیش از مالیات، قدرت خود را مدیون دلارهای نفتی است. باید بپذیریم که رای اخیر مردم سوئیس نه تنها یک نتیجه غیرمنتظره نیست، بلکه نتیجه درست فکر کردن یک جامعه است. متاسفانه ما هیچگاه از این تلنگرها درس نگرفته‌ایم و تنها چند روزی را به افسوس گذرانده‌ایم و دوباره فراموشی و فراموشی...

 

کد مطلب: 58270
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *