مقصدسازی در گردشگری

استفاده از تمامی پتانسیلها و ظرفیتهای گردشگری در کشورهای پیشرو در حوزه سفر و گردشگری ازعوامل بسیار مهم در توسعه گردشگری جوامع پیشرو در این صنعت است ٬به حتم جاذبه ها و استفاده صحیح از آن می تواند یک کشور را به عنوان کشوری موفق در این عرصه نمایان سازد. تعطیلات و زمان اوقات فراغت در ایران تجربه ای ناموفق را در گردشگری ایران نمایان ساخته به راستی سفر و تفریح و تفنن عاملی است جهت برون رفت از دغده های روزمره زندگی اما متاسفانه تعطیلات اخیر و تجربه چند ساله نشان می دهد. در این زمانهای خاص سیل عظیم مسافران و به اصطلاح گردشگران فقط منتهی به چند منطقه در سطح کشور می شود و پیامد آن بروز مشکلات و موانعی است که نه تنها موجبات فراغ ذهنی و جسمانی را پدید نمی آورد بلکه باعث می شود که خستگی و عدم آسایش را نیز به همراه داشته باشد. با نگاه به تصاویر منتشره در این تعطیلات که از تعدادی از جاده های کشور شکار شده است می توان به عمق این فاجعه پی برد. به راستی ریشه این مشکلات چیست؟ جواب بسیار ساده است. دو علت؛ نخست عدم توزیع تعطیلات در کشور حتی تعطیلات مربوط به مدارس و دانشگاه که با توجه به پراکندگی و شرایط اقلیمی کشور و نظر به اختلاف دمای فاحش همه استانهای کشور حداقل در خصوص دانش آموزان و دانشجویان می بایست تعطیلی هم زمان داشته باشند. بطور مثال در نقاط سردسیر کشور مراکز آموزشی از اوایل شهریور ماه می توانند پذیرای دانش پژوهان خود باشند و بجای آن دقیقا در زمستان که شرایط آب و هوا مناسب نیست می توانند بجای تعطیلی های مکرر و عقب افتادن از درس یک ماه تعطیلی داشته باشند که این مهم علاوه بر توزیع زمانی اوقات فراغت می تواند نقش مهمی در صرفه جویی انرژی نیز داشته باشد و با این اتفاق در حوزه سفر نیز می توان به تقسیم زمان سفر با توجه به اوقات فراغت ایجاد شده اشاره کرد که می تواند عاملی در جهت توزیع همه زمانی سفر باشد. البته نباید این نکته را فراموش کرد که این طرح خام و در حد یک پیشنهاد است و می تواند در صورت لزوم در مراجع ذی صلاح مورد بررسی قرار گیرد. اما نکته دوم و به نظر مهم تر استفاده از تمامی فرصتها و پتانسیلهای گردشگری در کشور است که این مهم علاوه بر رونق گردشگری داخلی و توزیع ثروت در سطح کشور می تواند عاملی بسیار مهم در جذب گردشگران ورودی باشد چرا که بر اساس تجربه و الگوی کشورهای موفق در صنعت توریسم گردشگری ورودی در یک کشور موفق نخواهد بود مگر آنکه گردشگری داخلی آن کشور دچار تحول گردد٬ اما متاسفانه در کشور پهناور و پر جاذبه ایران نتوانسته ایم آنطور که شایسته و بایسته است در خصوص مقصد سازی موفق باشیم و علیرغم داشتن جاذبه های گوناگون و حیرت انگیز گردشگری کماکان مقاصد گردشگری کشور انگشت شمار است و حال برای رسیدن به تعالی در گردشگری داخلی و ایجاد مقاصد گردشگری جدید با چالشهایی مواجه بودیم که می توان به عدم تبلیغات مناسب در خصوص جاذبه های گردشگری اشاره کرد که می توان عنوان نمود همواره شناسایی مقاصد متفاوت گردشگری در ایران به کندی صورت می پذیرد و مردم کشور با خیلی از جاذبه ها نا آشنا هستند و موضوع دیگر عدم وجود زیرساختهای مناسب در مناطقی است که خود ظرفیتی دارند برای تبدیل شدن به یک مقصد گردشگری اما این نکته که چرا ساخت زیر ساختها و ایجاد ابزارهای گردشگری در این مناطق معدود صورت می پذیرد یا اصلا صورت نمی پذیرد نیز مستلزم طرح مباحث اقتصادی است که شاید عدم استقرار نظام اقتصادی هدفمند یا عدم همکاری و اختصاص متولیان نظام بانکی با سرمایه گذران یکی از بیشمار دلایل آن باشد .
البته جالب آن است که بدانید علاوه بر موارد مندرج خصوصیات فرهنگی و روانشناسی هموطنان عزیز این نکته را یاد آوری می کند که غالبا مردم ایران تمایل دارند نقاطی را برای سفر انتخاب کنند که به اصطلاح سفرهای تجربه شده نامیده می شوند و معمولا از تجربه نقاط جدید به نوعی در هراس هستند ولی با توجه به عرایض مندرج و ظرفیتها و قابلیتهای ایران پهناور و بزرگ در حوزه گردشگری امید است از تمامی این داشته ها از شمال تا جنوب کشور و از شرق تا غرب کشور بهره برد و با فرهنگ سازی و ترویج سفرهای همه زمانی و همه مکانی در کشور مسیر پیشرفت کشور در عرصه های گردشگری را پدید آوریم .
* دبیر و عضو هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر سفر هوایی ٬گردشگری و زیارتی استان تهران - عضو شورای مرکزی و مسئول شاخه گردشگری حزب مردم سالاری