۰
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۲۷

در باب «تنهاییِ» اُلمپینی ها

مهدی مال میر
باز هم گُلی به گوشه جمال بچه های تیم وزنه برداری که آبروداری کردند و اجازه ندادند کاروان اعزامی به شهر زیبای ریودوژانیرو، بیش از این سرش بی کلاه بماند ودست خالی و بدون مدال طلا بماند.
در باب «تنهاییِ» اُلمپینی ها
باز هم گُلی به گوشه جمال بچه های تیم وزنه برداری که آبروداری کردند و اجازه ندادند کاروان اعزامی به شهر زیبای ریودوژانیرو، بیش از این سرش بی کلاه بماند ودست خالی و بدون مدال طلا بماند. کیانوش رستمی دلاور کشورمان با شکست دادن حریف نیرومند چینی اش موفق شد نخستین مدال طلای المپیکِ امسال را دشت کند و با این وصف، ایران توانست نام خود را از لیست کشورهای بی مدال بیرون بکشد. سهراب مرادی نیز دیگر وزنه بردار کشورمان بود که او هم توانست با اقتدار حریفانش را جا بگذارد و بر روی سکوی نخست وزنه برداری جهان بایستد. سعید عبدولی کشتی گیر نیرومند ما علی رغم بدشانسی و قرعه بد، توانست مدال برنز بگیرد و کاروان المپیک را صاحب سومین مدال کند. در دوره های پیشین نیز ما تماشاگران بازی های المپیک می باید چند روزی دندان روی جگر می گذاشتیم تا استارت رشته های مدال آور ما زده شود و با شور و شوق بیشتری مسابقات را پی بگیریم و لذت ببریم از هنرنمایی ورزشکارانی که با ناچیز ترین امکانات به جنگ غول های ورزشی می روند و انصاف باید داد که گهگاه شاهکار می آفرینند! با این همه اما، کیانوش رستمی پس از به گردن آویختن مدال زرین المپیک و شاهکارش در سالن مسابقات، در مصاحبه با رسانه ها نکته قابل تاملی را پیش کشید که خود می تواند مُجملی از حدیث مفصلِ ورزش در کشور ما باشد. پهلوان کرمانشاهی از «تنهایی» اش در طول دوران آماده سازی یاد کرد و افزود که در همه روزهای تمرین تنها بوده و نقش مربی و ورزشکار را توامان بر دوش گرفته است و به احتمال قریب به یقین، نقش متخصص تغذیه، کارشناس روانشناسی و حتی پزشک را نیز خود بر عهده داشته و یک تنه برای مسابقات مهم المپیک آماده شده که در آن به هیچ رو مدال خیرات ومبرات نمی کنند! به همین ترتیب، لیلا رجبی و احسان حدادی دیگر نام آوران ورزش کشورمان نیز پس از اوت شدن از جریان مسابقات در گفت وگوهایی که با رسانه ها داشتند، از «تنهایی» شان سخن گفتند. لیلا رجبی که در رشته پرتاب وزنه صاحب چندین مدال و عنوان در آسیا است، بدون مربی اش( که از قضا همسر اوست)، به برزیل سفر کرده و در مصاحبه اش از بی خوابی و استرس پیش از مسابقات گفته که در نهایت سبب شده، راندمانش در مسابقه به شدت پایین بیاید! دغدغه ها و گله گذاری های احسان حدادی اما جگر سوز تر است! او به صراحت به رسانه ها اعلام کرد که تا هشت ماه پیش از مسابقات از داشتن مربی محروم بوده و با زانوی آسیب دیده تمرین کرده است. نایب قهرمان المپیک دوره پیشین که اگر در هر کشوری تمرین می کرد، گروهی از پزشکان و متخصصین ورزش همانند سایه به دنبالش می بودند، در این چهار ساله روشن نیست که چگونه تمرین کرده، در کجا وزنه زده و آیا پزشک متخصصی در جریان پرونده پزشکی اش بوده یا نه؟! ... چندان غلط انداز نیست اگر بگوییم حال و روز دیگر المپینی ها نیز چندان بهتر از احسان حدادی و لیلا رجبی نیست. در کشور ما یکی، دوتا نیستند ورزشکارانی که به تنهایی ناگزیرند بار سنگین شرکت در مسابقات را بر عهده بگیرند و با خالی ترین دست ها به مصاف ورزشکاران حرفه ای و کاردیده کشورهای نیرومند جهان بشتابند. قهرمانانی که با درخششی جرقه آسا، آسمان ورزش ما را چند صباحی روشن می کنند و پس از یکی، دو دوره درخشش، بی صدا و مظلومانه میدان های ورزشی را ترک می گویند و ما می مانیم با جای خالی آنها که با این سیستم معیوب مدیریت ورزشی حالا حالا پُر نخواهد شد مگر اینکه پس از سال و ماهی، پهلوانی از یکی از شهرستان های بی امکانات با توانی فراانسانی قد علم کند و چند سالی با تکیه بر نیروی خدادادی بدرخشد و پس از فرسوده شدن در چرخ دنده های مدیریت ضعیف و از رمق افتادن، کنار رود و باز هم روز از نو روزی از نو!... احسان حدادی و کیانوش رستمی نخبگان ورزش کشور ما و جهان هستند اما، پرسش ناگزیر این جاست که این قهرمانان تا چه اندازه محصول کار با برنامه فدراسیون های ورزشی هستند و تا چه پایه با تکیه بر توانایی های فردی به این مقام و جایگاه رسیده اند؟ آیا در جمعیت هشتاد میلیونی کشور ما و با این همه علاقه مند به ورزش چشم امید ما باید به دو، سه رشته و چند نخبه با توانایی های فوق بشری محدود و محصور بماند؟ پس این همه فدراسیون با چندین و چند هزار کارمند و مسوول و کارشناس سرگرم چه کاری هستند که ورزشکاران ما در میادین ورزشی اینچنین احساس تنهایی و بی پُشت و پناهی می کنند؟!
کد مطلب: 59720
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *