۰
شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۰۴

از نشانه‌های توسعه نیافتگی

منصور فرزامی
از نشانه‌های توسعه نیافتگی
ضمن تایید گفته معاون اول ریاست جمهوری در مورد فساد، باید گفت آنچه نظام را تهدید می‌کند فقط فساد نیست بلکه مهم‌تر از آن این است که ما مرز بین دخالت و نقد و عیب‌جویی و چوب لای چرخ گذاشتن در امور اجرایی را مشخص نکرده‌ایم و هیچ تمایزی را هم بین آنها باور نداریم! چرا؟ چون جز این نیاموخته‌ایم و در فرهنگ ما نیست و همین از نشانه‌های توسعه نیافتگی است. به این علت که خود را در همه امور جاری و آتی، دارای اجتهاد مسلم می‌دانیم و در هر کاری حتی آنجا که هیچ ارتباطی هم با وظیفه و تخصص ما ندارد، وارد می‌شویم و با نهایت تاسف باید بگوییم که این ناهنجاری را بدل به هنجار مشروع خود هم کرده‌ایم. بیهوده نیست که رئیس قوه اجرایی کشور به درستی و از منظر کارشناسی می‌گوید که ما یک رهبر و یک دولت داریم و با تاکید موکد عرض کنم که عدم باور به این حقیقت، یعنی همان آشفتگی اوضاع، همان تعبیر «آنارشیسمی» که فرنگی‌های گذرکرده از این مقوله‌ خطرناک به کار می‌برند. در اینجا نقل مجدد از شهید محلاتی از دوران حضور در سپاه به عنوان نماینده مرحوم امام هم مایه عبرت و تنبه است چون وقتی از ایشان پرسیدند که در مسئولیت خود چه کردی؟ گفت: بسیاری از مجتهدان را مقلد کردم! مضمونی و صراحتی گویا از حقیقتی تلخ در امور اجتماعی و فرهنگی ما که هنوز یاد نگرفته‌ایم تا به ما تکلیف نکرده‌اند و در حیطه وظایف ما نیست، وارد نشویم. در این زمینه بارها شنیده‌ایم که مسئولی کار خود را رها می‌کند و در لباسی می‌رود که برای او ندوخته‌اند. شاید این به سبب آن است که کاری که به او داده‌اند، حکم همان «تقمص» است که مولای متقیان (ع) در خطب «شقشقیه» فرمود.
در این زمینه کافی است که برای یک هفته، گوش بخوابانیم و نوشته‌ها و گفته‌ها را در فضای حقیقی و مجازی رصد و در یک جا مجموع کنیم تا مطلب دستگیر ما شود که چرا دیگران به آن مرحله از رشد و توسعه رسیده‌اند که میلیون‌ها نخبه و متخصص و هوشمند ما را جذب می‌کنند اما ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم. می‌دانید چرا؟ به علت آن که آن دیار و دیاران، ده‌ها قرن است که تفکیک قوا را در روابط حقوقی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خود پذیرفته و در وجودشان نهادینه شده است اما ما وقعی نمی‌گذاریم.آنها چند قرن است که علوم را مدون و طبقه‌بندی کرده‌اند در حالی که در دیار ما اهل نظر می‌دانند که اهتمام ما فی‌المثل در علوم انسانی چه بوده است؟
با آن که در فرهنگ ما پیش و بیش از فرهنگ مدعیان پیشرفت و توسعه، ضرب المثل‌های حکیمانه داریم تا «پابرهنه در سخن دیگران ندویم»، «نخود هر آش نباشیم»، «لقمه به اندازه دهان خود برداریم»، «پا از گلیم خود درازتر نکنیم»، « تا به ما نگفته‌اند آش دیگران را به هم نزنیم» و... اما این حکمت‌ها فقط در زبان ما مانده است نه آن که در دل بدان باور داشته باشیم.
باور کنید که این رفتارهای ملوک الطوایفی در فرهنگ ما آن چنان ریشه ای دوانده است که: «بیرون نمی‌توان کرد حتی به روزگاران» بسیار مایه تامل است این گله‌مندی «جنتی» مستعفی که گفت: به آقایی گفتم این موسیقی که شما مخالفت می‌کنید، فتوای ولی‌فقیه است، گفت قبول ندارم! آیا از این عجیب‌تر می‌شود؟ آن آقایی که خود منصوب و مورد وثوق ولی‌فقیه است چنین سخنی بگوید! و می‌گفت: که به فلانی گفتم آن تئاتری که شما مخالفت می‌کنید، خود دیده‌اید، گفت: ندیده‌ام! و شما می‌توانید حدیث مفصل را فقط از این دو مورد اشاره بخوانید و بدانید که ریشه همه این ناهنجاری‌ها و فسادها و عقب‌ماندگی‌ها و تنش‌ها و عدم اعتماد در احراز مدیریت و قبول مسئولیت، همین است. همین دخالت غیرقانونی آمر غیرمسئول که نمی‌گذارد، امور جاری در مجاری خود پیش برود. به هر حال، روزی باید به این نتیجه برسیم که عوامل توسعه یافتگی، همانا حذف نهادهای موازی و پرهیز از سنت ناروای دولت در دولت است. این، سنت خوبی نیست بلکه بدعتی واپسگراست که در عزل و نصب‌ها، دیگران بدون رعایت موازین و وظایف قانونی و بدون شناختن حد و حق خود در امری دخالت کنند که مربوط به آنها نیست و وزیر و مدیر و مسئول دایم دلش بلرزد که آمر غیرمسئول از کدامین در وارد می‌شود و همه رشته‌ها را پنبه می‌کند. در حالی که می‌دانیم، قانون را برای مصالح یک نظام، برای منافع ملی و مصلحت و خیر عموم ملت نوشته‌اند و برای رضای این و آن نیست. هر سلیقه و هر نحله‌ای می تواند با درک حقیقت نقد و در چارچوب قوانین مدون و رسمی، با بصیرت مسلم، نقد کند. آن هم برای اصلاح، نه تخریب، نه اقدام به حرکت عرضی.
و اما توصیه راهگشا و حکیمانه‌ای که رهبری از ورود مجدد دولت‌مدار پیشین داشتند در همین راستا و جهت پرهیز از دو قطبی شدن جامعه بود. چرا که جریان دو قطبی، عامل نهادهای گریز از مرکز، گزیر از سوال و گریز از قانون است و منشأ انحرافی که نمی‌گذارد، امور نظام در مدار عدل و قسط، تضمین و تثبیت شود. جریانی که خواسته و ناخواسته، منشأ و عامل بسیاری از فسادهای باور نکردنی به سبب دخالت‌های ناصواب بوده است فقط برای این که افراد در جای خود نبوده‌اند و در کاری ورود کرده‌اند که به مصلحت نظام نبوده است.
کد مطلب: 62635
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *