۳
۱۶
دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۱۷

آقای احمدی‌نژاد! لطفا قرص آرامبخش را ارزان کنید

شایان ربیعی
آقای احمدی‌نژاد! لطفا قرص آرامبخش را ارزان کنید

امروز قیمت دلار در بازار آزاد به ۳۲۳۰ تومان رسید و سکه یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان را هم پشت سرش گذاشت. حالا کار ما که درگیر و بند بازار ارز و سکه نیستیم، این شده است که گوشه خانه یا محل کارمان بنشینیم و از سایت‌ها و روزنامه‌ها، آلاخون بالاخون شدن ارزش پول ملی‌مان را تماشا کنیم و ببینیم که اسکناس هزار تومانی توی جیبمان هر روز دارد نصف می‌شود،‌ یک چهارم می‌شود و . . . .
در واقع اگر کارمند هستید و مثلا درآمدتان یک میلیون تومان در ماه است،‌ در واقع خردادماه همین امسال درآمدتان ۵۹۸ دلار بوده و الآن درآمدتان ۳۳۰ دلار است، این یعنی کاهش قدرت خرید، یعنی نصف شدن سفره،‌ یعنی نصف شدن همه آن آرزوهایی که از ابتدای امسال فکر می‌کردید می‌توانید بهشان برسید اما همه‌شان نصف و نیمه شدند. بگذارید دلتان را به درد بیاورم؛ مرغ گران شد، تخم مرغ گران شد، شیر گران شد، شوینده‌ها گران شدند، برنج گران شد، سبزیجات گران شد، آرد گران شد، میوه‌ گران شدد، لبنیات گران شد، حبوبات گران شد، سکه گران شد، دلار گران شد، حالا این‌ها را هم به یاد بیاورید که چقدر تولیدی‌ها ورشکست شدند، کمر کشاورزان شکست و . . . .
حالا اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم، باید چه کسی را ببینیم،‌ قصر و قصور این همه مشکل و مسئله اقتصادی از کیست؟ روال معمولی این است که سال آخر دولت‌ها که می‌شود داستان «خودم دارم می‌رم چرا هولم می‌دین» دوباره داغ می‌شود؛ آنها که روزی سنگ دولت دهم را تا پای جان به سینه می‌زدند،‌حالا برای فرار از این ورطه با ژست‌های خاصی در رسانه‌هایشان عکس منتشر می‌کنند و مطلب می‌نویسند و داعیه‌دار انتقادهای علمی و آکادمیک از عملکرد تیم دولت دهم می‌شوند. خوب صد البته دولتی که ماهانه و حتی روزانه سیاست‌های اجرائی‌اش تغییر می‌دهد و قانون بقای برخی اشخاص به هر قیمت و با هر هزینه‌ای در آن به خوبی اجرا می‌شود، هم مقصر است. این دولت البته که مقصر است،‌ چون شعارهایش از همان ابتدا اقتصادی بود و از عدالت و شفافیت ساختار اقتصادی و رو کردن نام و نشان مفسدان اقتصادی سخن می‌گفت، اما در همان دولت، بزرگترین اختلاس و فساد مالی تاریخ کشور انجام شد، یکی از مفاسد بزرگ مالی در صنعت بیمه رونمایی شد، تعطیلی واحدهای تولیدی و بیکاری جمعیت‌های کثیری به نقطه اوج رسید، ارزش پول ملی به بدترین دورانش را در شش هزار سال گذشته تجربه کرد،،‌ فساد در ساختار اداری افزایش یافت و . . .
همه این‌ها و بسیاری دیگر از این موارد در حالی اتفاق افتادند که قیمت نفت ایران در بازارهای جهانی صعودی بود و درآمدهای نفتی کشور هرسال بیشتر می‌شد و دست آخر هم معلوم نشد که دولت آقای احمدی‌نژاد،‌ غیر سفرهای خانوادگی و دسته جمعی به آمریکا، با این همه درآمدهای نفتی، چه کرد و چه نکرد!
پس این دولت البته که مقصر است، اما مقصران اصلی همان‌هایی هستند که آمدند در روزنامه‌شان تیتر درشت زدند که احمدی‌نژاد و تیم اجرائی‌اش کاربلدترین تیم اجرائی این کشور هستند، همان‌هایی که آنقدر این دولت را بزرگ کردند تا به راحتی بتواند نمایندگان ملت را مجلس شورای اسلامی نادیده بگیرد، رسانه‌ها را نادیده‌ بگیرد و حتی امر رهبری نظام را هم با تعلل و بهانه‌جویی به اجرا و انجام برساند.
این دولت، جولانگاه کسانی بود که به واسطه روابط نزدیکشان با برخی آقایان، هر نقشی را که دلشان خواست بازی کردند، جولانگاه کسانی که از میراث فرهنگی به حوزه سیاست بین‌المللی رفتند، از شیلات به ورزش رفتند، از ورزش به نفت رسیدند، از ستادهای مبارزه با قاچاق به حوزه‌ اقتصادی بزرگ و بی رقیب تأمین اجتماعی رفتند و خلاصه سرتان را درد نیاورم از هر جایی که خواستند به هر جایی که خواستند رفتند، چون دلشان می‌خواست و احتمالا اینطوری حالش بیشتر بود، ‌رفتند. آنها رفتند و حالا ما مانده‌ایم و آرزوهایی قیچی شده! سفره‌هایی نیمه و ناتمام، لبخندهایی نصف شده و روزهایی ملتهب و پدر و مادر و برادر و خواهری که بیکاری و ناتوانی مالی پیرشان کرده است!
آدم سردرد می‌گیرد، کلافه می‌شود و حوصله هیچ کسی را ندارد!‌ می‌رود توی یقه‌اش پنهان می‌شود و بی تفاوت نسبت به همه جهان پیرامونش به رؤیاهای بافته و نبافته‌اش می‌گرید، بی‌قراری دیوانه‌اش می‌کند، ما داریم اینطوری می‌شویم داریم سردردهای تمام نشدنی می‌گیریم! آقای احمدی‌نژاد لطفا این سال آخری، قرص آرامبخش را ارزان کنید!

کد مطلب: 8963
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


سیمین
Iran, Islamic Republic of
والا به نظرم اگه مرگ موش رو ارزون کنن بهتره!!
چون اوضاع اقتصادی هر روز بدتر می شه. امیدی نیست.
شريف
United States
گوشمان پر هست از شعارهايي كه اين دولتمردان فرياد ميزنند و هر روز دست نيافتني تر ميشوند
رضا
Turkey
خداییش راست میگین سرم درد گرفت وقتی به آخرش رسیدم