۱
۰
يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۵
پشت پرده سیاست «به صفر رساندن صادرات نفت ایران»

آمریکا چگونه توانست تحریم کامل نفت ایران را کلید بزند؟

آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نفت خام در دنیا است و قیمت انرژی در دهه‌های گذشته همواره برای این کشور، یک موضوع مهم بوده است. یک سوال کلیدی این است که دولت آمریکا چگونه توانست تحریم کامل نفت ایران را کلید بزند؟ چه تحولاتی در اقتصاد آمریکا روی داده که پیگیری سیاست تهاجمی دولت ترامپ در مواجهه با صنعت نفت ایران را امکان‌پذیر ساخته است؟
مردم سالاری آنلاین اقتصاد سیاسی تحریم کامل نفت ایران توسط آمریکا را بررسی می‌کند.
مردم سالاری آنلاین اقتصاد سیاسی تحریم کامل نفت ایران توسط آمریکا را بررسی می‌کند.
آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نفت خام در دنیا است و قیمت انرژی در دهه‌های گذشته همواره برای این کشور، یک موضوع مهم بوده است. یک سوال کلیدی این است که دولت آمریکا چگونه توانست تحریم کامل نفت ایران را کلید بزند؟ چه تحولاتی در اقتصاد آمریکا روی داده که پیگیری سیاست تهاجمی دولت ترامپ در مواجهه با صنعت نفت ایران را امکان‌پذیر ساخته است؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین، نزاع تجاری بین چین و آمریکا بالا گرفته و این عامل در کنار شرایط بازار نفت و قیمت بالای نفت سبب شده تا اکثر کارشناسان بر این عقیده باشند که دولت ترامپ، نمی‌تواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند. با این حال، یک سوال مهم در اقتصادِ سیاسیِ تحریم‌ نفت ایران این است که اصلاً چه تحولاتی در بخش انرژی آمریکا روی داده که این کشور به سراغ اجرایی کردن سیاست خصمانه خود در قبال صنعت نفت ایران رفته است؟ چه شرایطی پیش آمده که دولت ترامپ توانسته «سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران» را کلید بزند؟ پاسخ این سوال، تصویر بهتری از آنچه پشت سیاست خارجی آمریکا می‌گذرد، به ما ارائه می‌دهد.
چیزی که باعث شده تا دولت آمریکا بتواند به سراغ تحریم نفت ایران برود، افزایش قابل توجه تولید نفت آمریکا است. دولت‌ آمریکا بعد از انقلاب ۵۷ از هیچ کوششی برای زمین زدن دولت ایران فروگذار نکرده‌ و تحریم و اعمال فشار به ایران در دستور کار تمام روسای جمهور آمریکا قرار داشته است. با این حال، دولت‌های مختلف آمریکا پیش از سال ۲۰۱۲ هیچ‌گاه به سراغ تحریم کردن صادرات نفت ایران نرفتند.
در واقع، چیزی که باعث شد تا آمریکا، میزان تولید نفت خود را به‌عنوان یک عامل در سیاست خارجی‌اش لحاظ کند، «انقلاب نفت شیل» در این کشور بود. شرکت‌های آمریکایی توانستند با تکنولوژی‌های نظیر حفاری افقی و شکافت هیدرولیکی، به سراغ استخراج نفت از منابع شیل (صخره‌های رسوبی حاوی مواد هیدروکربنی) بروند و این تکنولوژی‌های جدید، خیلی زود باعث افزایش شدید تولید نفت آمریکا شد.
آمریکا زمانی بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت در دنیا بود و تولید نفت این کشور در سال ۱۹۷۰ به بیشترین مقدار آن یعنی ۹.۶ میلیون بشکه در روز رسید. پس از آن، این کشور دوره‌ای طولانی از کاهش تولید نفت را پشت سر گذاشت تا این‌ که در سال ۲۰۰۸، تولید نفت آمریکا به حدود نصف دوران اوج آن رسید. بعد از سال ۲۰۰۸، با کمک صنعت نفت شیل، تولید نفت آمریکا رشد قابل توجهی را تجربه کرد.
 
انقلاب شیل، مبنای اقتصادی قدرت آمریکا در بازار نفت
تولید نفت خام آمریکا از زمان آغاز انقلاب شیل در سال ۲۰۰۸، ۱۴۰ درصد افزایش یافته است. این میزان افزایش تولید نفت خام را هیچ کشوری به جز آمریکا در دوره زمانیِ به این کوتاهی تجربه نکرده است. تولید نفت خام آمریکا در حال حاضر ۱۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز است و این کشور از حیث تولید نفت خام، روسیه و عربستان سعودی را پشت سر گذاشته است.
آمریکا درست بعد از این که افزایش تولید نفت‌اش به واسطه انقلاب نفت شیل مسجل شد، در سال ۲۰۱۲ و در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما به سراغ تحریم بخشی از صادرات نفت ایران رفت. در آن دوره تولید نفت خام آمریکا هنوز به میزان فعلی نرسیده بود و هنوز صادرات نفت توسط شرکت‌های آمریکایی ممنوع بود. در واقع، آمریکا در آن زمان هنوز شرایط آن را نداشت که سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران را کلید بزند.
در سال ۲۰۱۵، افزایش تولید نفت شیل باعث شد تا پس از حدود ۴۰ سال، دولت آمریکا ممنوعیت صادرات نفت توسط شرکت‌های این کشور را بردارد. آمریکا در حال حاضر، ۳.۶ میلیون بشکه در روز نفت خام صادر می‌کند و پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که تا چند سال آینده این کشور به صادرکننده خالصِ نفت و فرآورده‌های نفتی تبدیل خواهد شد؛ یعنی به کشوری تبدیل خواهد شد که بیش از واردات‌ نفت خود، صادرات نفت انجام خواهد داد. اگر این امر عملی شود، آمریکا به «عربستان سعودی جدید» تبدیل خواهد شد.
در واقع، تولید نفت آمریکا به حدی بالا رفته که خارج ساختن اجباریِ ایران از بازار نفت به نفع شرکت‌های آمریکایی است که به دنبال بازارهای جدید می‌گردند. می‌دانیم که ترامپ رابطه نزدیکی با شرکت‌های بخش انرژی آمریکا دارد و پشت پرده شاید وی به دنبال این باشد که برای این شرکت‌ها بازارهای جدیدی بیابد. شاید ترامپ به دنبال این باشد که تعدادی از مشتریان نفت ایران را به مشتریان نفت آمریکا تبدیل کند؛ می‌دانیم که او از کره جنوبی، ژاپن و هند خواسته است تا به جای ایران از آمریکا، نفت وارد کنند. شاید واقعیت این باشد که ترامپ بیش از علاقه‌اش به بنزین ارزان در آمریکا، به منافع شرکت‌های آمریکایی علاقه دارد و به همین دلیل سعی دارد نفت ایران را از بازارها خارج کند تا منافع شرکت‌های آمریکایی، بیش از پیش تأمین شود. به احتمال، این هدفِ خصمانه، پشت پرده تحریم کامل نفت ایران توسط دولت ترامپ است.
 
کد مطلب: 107577
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


محمد
Canada
کار به جائى رسيده که مسئولان خواهان صدور نفت و دريافت پول آن شده اند خواسته اى که اينک به يک رويا تبديل شده. آيا ٤٠ سال است تقلا مى کنيم که سرانجام دنيا به ما اجازه بدهد نفت صادر و پولش را دريافت کنيم؟ چهل سال است تقلا مى کنيم تا به اىن نتيجه برسيم که کشور بتواند معاملات آزاد تجارى و روابط بانکى داشته باشد؟ ضرب المثل معروف که مى گويد اگر مى خواهى يک نردبام بدزدى اول بايد يک چاه بکني تا بتوانى نردبام را پنهان کني. يک مثال روشن تر از کشور چين بزنيم که هيچ وقت دنبال هياهو نبوده مثل اين آدم هاى از جنس وطنى که فقط سر و صدا مى کنند و گوش فلک را کر کرده اند که ما چنين و چنان مى کنيم شعار نويسى و هذا و کذا٬ کشور چين بدون جنجال کار خود را پيش برد و امروز يک ابر قدرت و يک ابر اقتصاد شده است و اگر هم بخواهد به قول وطنى ها هارت و پورت بکند از نوع خيلى خوبش هم مى تواند بکند ولى ... بيشتر به فکر اهل خود است تا نگران ديگران باشد. مشکل برخی از اين وطنى ها اين است که هميشه ٢ ريالى اشان دير مى افتد مثلا تصميمى که امروز بايد بگيرند پنج سال بعد خواهند گرفت.