۰
دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۶
رفتار ناپسند عیسی کلانتری به پای همه دولت نوشته می شود

چرا کسی به دولتی ها «خسته نباشید» نمی گوید؟

«پس از رفتن ریحانه خیلی‌ها با نهایت محبت به من تسلیت گفتند. از مقامات دولتی تا رفقا و همکاران عزیزمان. فقط یک نفر و نهاد حتی زحمت یک تماس تلفنی را به خودش نداد: سازمان محیط زیست و عیسی کلانتری!»؛ این توئیت بهراد مهرجو، همسر ریحانه یاسینی است که در اتوبوس خبرنگاران درگذشت.
چرا کسی به دولتی ها «خسته نباشید» نمی گوید؟
«پس از رفتن ریحانه خیلی‌ها با نهایت محبت به من تسلیت گفتند. از مقامات دولتی تا رفقا و همکاران عزیزمان. فقط یک نفر و نهاد حتی زحمت یک تماس تلفنی را به خودش نداد: سازمان محیط زیست و عیسی کلانتری!»؛ این توئیت بهراد مهرجو، همسر ریحانه یاسینی است که در اتوبوس خبرنگاران درگذشت.
خبرنگاران از سوی سازمان محیط زیست برای بازدید از یکی از پروژه های این سازمان دعوت شده بودند و متاسفانه سوء مدیریت و بی توجهی مسئولان این سازمان این حادثه را آفرید اما دردناک تر از اصل ماجرا رفتار این سازمان و بخصوص مدیر آن عیسی کلانتری است که گویی بر زخم بازماندگان این ماجرا نمک می پاشد. در همان شب که این اتفاق افتاد مواجهه کلانتری با خبرنگاران بازمانده از این ماجرا و بخصوص نحوه نشستن او انتقادات زیادی برانگیخت و در ادامه واکنش او به انتقادات و بقیه ماجرا – از جمله توئیت بالا- نشان داد که متاسفانه کلانتری که سابقه وزارت هم دارد چه نگاهی به مردم دارد.
کلانتری با گسترش انتقادات از او، بدون اینکه معذرت خواهی کند، گفت که اتوبوس خبرنگاران محیط زیست برای مهمانان VIP در ارومیه مورد استفاده قرار می‌گرفت و اگر رئیس جمهوری یا معاون اول هم برای بازدید می‌آمد، از آن استفاده می‌شد! وی در پاسخ به این سوال که «انتقاداتی به نحوه بازدید شما شده بود و خبرنگاران و مردم گفته بودند که نحوه نشستن شما و برخوردتان درست نبود و اینطور به نظر می‌رسید که برای شما مهم نیست که این اتفاق افتاده است» عنوان کرد: این حرف‌های مزخرف چیست که زده می‌شود؟ ما ساعت ۴۵ دقیقه بامداد از بیمارستان به هتل رسیدیم و بندگان خدا (خبرنگاران) ناهار هم نخورده بودند. گفتم چیزی بخورید و ما هم می‌رویم بیمارستان دنبال زخمی‌ها. این چه حرفی است که می‌گویند نحوه نشستن چرا اینجوری است؟ ساعت یک ربع به یک بامداد بود و همه خسته و کوفته. خانم‌ها هم که داخل هتل خسته و زخمی بودند و من به آن‌ها حق می‌دهم که عصبانی باشند. گفتیم پاشید برید دست و صورت‌تان را بشویید، غذا بخورید و به خودتان برسید و فردا با هم صحبت می‌کنیم.
این سخنان با واکنش سمیه رفیعی رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس روبرو شد که گفت: در حادثه واژگونی اتوبوس خبرنگاران دو خون ریخته شده و این ماجرا اتفاق کمی نیست و یک عذرخواهی ساده چیزی از رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کم نمی‌کند. اعزام خبرنگاران از سوی ستاد احیای دریاچه ارومیه، نمایش تبلیغاتی بود. حادثه اتفاق افتاده با همه تلخی‌هایی که داشت، انگیزه فراکسیون محیط زیست مجلس برای تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه را بیشتر کرد.
خبرگزاری ایسنا که یکی از خبرنگاران متوفی عضو این رسانه بود در گزارشی نوشت: کلانتری می‌توانست با پذیرش انتقادات، یک پیام تسلیت به داغ‌دیدگان و یک عذرخواهی ساده از مردم، همه حواشی را دور کند. اما با نشستن بدشکل روبه‌روی داغ‌دیدگان، عذرخواهی نکردن، تسلیت نگفتن و مزخرف خواندن انتقادات، یک دنیا نمک روی زخم داغ‌دیدگان پاشید... شاید از نظر عیسی کلانتری؛ رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست "اتفاقی نیفتاده که بخواهد عذرخواهی کند" اما از هر زاویه‌ای به آن نگاه کنید، پای جان دو جوان در میان است. پای بی دختر شدن دو پدر و مادر، پای بی‌خواهر شدن برادران و خواهران، و پای از دست دادن یک رفیق، دوست یا همکار و از همه غم‌انگیزتر، پای بی همسر شدن دو مرد جوان! دو مرد جوانی که ناباورانه در سوگ تلخ شریک زندگی‌شان نشسته‌اند. همسر مهشاد کریمی، که در حال تدارک مراسم عروسیشان بود بر تنش رخت عزا و دور تابوت همسرش پرچم ایران پوشاند. همسر ریحانه یاسینی نیز که مدتی از زندگی مشترکشان می‌گذشت، در سوگ اندوه‌باری نشست و برای همیشه داغ‌دار شد. با این همه هستند کسانی که مسئولیت این واقعه تلخ بر دوششان است اما حاضر به استعفا نشدند که هیچ، بلکه حاضر به یک عذرخواهی ساده هم نیستند. پرسش اینجاست که آیا نمی‌توانستند در مراسم تشییع دو خبرنگار مرحوم شرکت کنند؟ یا دست کم تلفن بردارند و به خانواده‌های داغ دیده و همکاران غمگینشان تسلیت بگویند؟
موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز در گفتگو با این خبرگزاری با اشاره به ادعاهای کلانتری پس از واژگونی اتوبوس که منجر به جان باختن "مهشاد کریمی" و "ریحانه یاسینی" شد، می‌گوید: این مصاحبه به مراتب داغ دل را بیشتر کرد. مصاحبه وی، سخنان قانع‌کننده‌ای بر این اتفاق نبود. کار بعدی این بود که حداقل افرادی که مرتبط با این موضوع بودند را عزل می‌کردند. 
وی ادامه می‌دهد: طبیعتا این نحوه پاسخگویی، خانواده و همکاران رسانه را قانع نمی‌کند و من را هم به عنوان یک شهروند قانع نکرد. در ایران تمام مسئولین تسلیت گفتند. اگر موضوعی مهم نباشد که همه مسئولان تسلیت نمی‌گویند، پس حادثه رخ داده مهم بوده و لذا کلانتری به جای پاسخگویی توجیه می‌کرد. وی (کلانتری) باید صادقانه‌تر با مردم صحبت و رعیت‌گونه به مردم نگاه نمی‌کرد. نوع پاسخ او، شبیه قلدرمآبی بود و این‌ها باعث کاهش اعتماد به دولت و مدیریت دولتی می‌شود.
جعفر محمدی سردبیر عصر ایران هم در نوشته ای در این سایت خبری، دو نکته را به عیسی کلانتری گوشزد کرده است: 
 اگر کسی هنگام عبور از پیاده رو، متوجه نشود و تنه کوچکی به عابر دیگر بزند، به خاطر احترام اجتماعی و شعور فردی، برمی گردد و می گوید: معذرت می خواهم. یا اگر در یک مهمان ساده، اتفاقی مانند اندکی پرنمک بودن یک غذا رخ دهد، میزبان به رسم ادب عذرخواهی می کند.
حالا شما بیست و چند خبرنگار را دعوت کرده اید و هنگامی که مهمان شما بوده اند، در اتوبوس شما کشته و مجروح شده اند. عارتان می آید عذرخواهی کنید؟ یعنی آنچه رخ داده از تنه یک عابر یا شور شدن یک غذا هم بی اهمیت تر بوده است؟ اصلا با فرهنگ ایرانی آشنایی دارید؟!
البته که برنامه عذرخواهی روی نرم افزار مسوولان ایرانی نصب نشده است و شما هم یکی از آنها هستید. لذا ما از شما عذرخواهی می کنیم که همکاران ما در مراسمی که شما میزبانش بودید کشته و مجروح شدند؛ امیدوارم ما را ببخشایید آقای رئیس!
در هتلی که مصدومان را اسکان داده بودند، در حالی که یک خانم خبرنگار (زینب رحیمی، خبرنگار عصر ایران) با شما صحبت می کرد، به طرز بی ادبانه ای نشسته بودید به حدی که صدای اعتراض خیلی ها درآمد که این چه طرز نشستن است، به ویژه در مقابل یک خانم؟! آن طور که در رسانه ها منتشر شده در پاسخ به انتقادات، همکاران ما را به مزخرف گویی متهم کرده و گفته اید: نحوه نشستن من مثلا چطور بود؟ نحوه نشستن همیشگی من، همینطور است. چه عذرخواهی؟ برای چه؟ چه اتفاقی افتاده که عذرخواهی کنیم؟
مزید اطلاع تان عرض می کنم که نحوه نشستن شما بسیار بی ادبانه و خارج از نزاکت و فرهنگ و آداب اجتماعی بود. این که همیشه این طور می نشینید، دلیل بر درست نشستن تان نیست، بلکه همیشه غلط می نشینید. بهتر است در باقی عمرتان، یاد بگیرید که وقتی به ویژه با یک خانم صحبت می کنید، این قدر پاهایتان را باز نکنید و درست بنشینید. عذرخواهی هم پیشکش خودتان! حیف از آن همه خبرنگار فقید و مصدوم که برای تهیه گزارش از فعالیت های سازمانی جان شان را کف دست شان گرفتند که شما رئیس اش هستید؛ حیف...!
این رفتار ناپسند عیسی کلانتری نه تنها نمک بر زخم بازماندگان این ماجرا است، بلکه تیری بر پیکر نیمه جان دولتی است که در هفته های پایانی عمر خویش است و رئیس آن گلایه می کند که چرا کسی به او خسته نباشید نمی گوید. اگر رئیس جمهور در همین روزها آنقدر به مردم توجه داشت که کلانتری را برکنار می کرد شاید التیامی بر زخم خا بود و کسانی که با هزار امید و آرزو به او رای داده بودند و متاسفانه امیدشان ناامید شده ، کمی دلگرم می شدند و به دولت خسته نباشید می گفتند اما متاسفانه کسی به این فکرها نیست و همین موضوع، باعث این تصور می شود که عیسی کلانتری یک شخص نیست، نمادی از دولتی است که برای مردم اهمیتی قائل نیست. 
گزارش: فخری سادات مسچی
کد مطلب: 152899
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *