۰
چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۶
وعده اصلاح پرداخت یارانه ای که روز به روز بی ارزش تر می شود!

طلسم ۱۰ ساله پالایش یارانه بگیران

هدفمندی یارانه ها طرحی است که دوره دولت نهم راه اندازی شد و هدف آن پرداخت یارانه نقدی به خانواده های نیازمند برای بهبود وضعیت اقتصادی شان بود، اما حالا با گذشت بیش از یک دهه از اجرای آن هنوز هم جامعه هدف این طرح متمرکز نشده و بیش از ۹۵ درصد مردم ایران از جمله ثروتمندان این یارانه را دریافت می کنند!
طلسم ۱۰ ساله پالایش یارانه بگیران
هدفمندی یارانه ها طرحی است که دوره دولت نهم راه اندازی شد و هدف آن پرداخت یارانه نقدی به خانواده های نیازمند برای بهبود وضعیت اقتصادی شان بود، اما حالا با گذشت بیش از یک دهه از اجرای آن هنوز هم جامعه هدف این طرح متمرکز نشده و بیش از ۹۵ درصد مردم ایران از جمله ثروتمندان این یارانه را دریافت می کنند!
هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران یکی از مهمترین و نمایان‌ترین بخش طرح تحول اقتصادی بوده که قرار بود فرایند دادن یارانه‌ها را تغییر دهد. بر این اساس قرار بود در این فرایند با حذف تدریجی یارانه‌‌ها از مواد سوختی، مواد خوراکی، آب، برق و سایر اقلام، نوع تخصیص تغییر ‌کند و بخشی از این یارانه‌های حذف شده به صورت نقدی به مردم پرداخت ‌شود و سایر درآمد این کار صرف کارهای عمرانی و فرهنگی شود. با این حال چنین اتفاقی هیچ وقت به شکلی که طراحی شده بود نیفتاد.
در این یک دهه مبلغ یارانه نقدی برخلاف رشد تورم و همچنین کاهش ارزش ريال هیچ تغییری نکرد و از ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان یک ريال بالاتر و پایین تر هم نرفت. از همان دوران آغاز این طرح مسئولان سازمان برنامه و بودجه سر تامین منابع آن انتقاد می کردند و حتی الان درباره آن صحبت نمی کنند چون منابع به قدری افزایش یافته است که مبلغ حدود سه هزار میلیارد تومان این طرح در هزینه های دولت ها گم شده است. این یارانه برای مردم نیز بسیار اندک و بی ارزش شده است.

وعده هایی که همیشه به بن بست می رسد
آمارهای منتشر شده نشان می دهد که بیش از ۹۵ درصد مردم یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی را دریافت می کنند و بدین ترتیب مشخص است که جمع زیادی از غیرنیازمندان و دهک های بالا در این لیست قرار دارند. این مساله ای است که دولت و مجلس باید طی بیش از ۱۰ سالی که از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها گذشته نسبت به غربالگری یارانه بگیران و اصلاح روند پرداخت یارانه نقدی اقدام می کردند ولی در همه این سال ها به جای این کار صرفا بهانه هایی از این دست مطرح شده که آمار دقیقی از وضعیت درآمدی مردم وجود ندارد که بتوان چنین اقدامی را صورت داد.
پس نقش دولت و مجلس و دستگاه های نظارتی و آماری در کشور چیست؟ وقتی بانک اطلاعاتی کاربردی و مناسبی از وضعیت درآمدی مردم وجود ندارد یعنی یا مردم برای اعلام درآمد خود به مجموعه دولت اعتماد ندارد یا دولت علاقه ای برای این اقدام نداشته که بخواهد در ۱۰ سالی که این طرح را اجرا کرده جامعه هدف را ساماندهی کند.
در هر دوره از فعالیت دولت ها، وزرا و مسئولان مرتبط با موضوع، از لزوم اصلاح جامعه هدف یارانه بگیران و همچنین افزایش نرخ یارانه سخن می گویند و وعده می دهند و در آخر می بینیم که نه تنها این وضعیت تغییری نکرده که همان روال قبلی ادامه پیدا کرده است.
حجت عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گفت‌وگوی ویژه خبری گفته است: «هدفمندکردن یارانه‌ها یعنی پرداخت نابرابر یارانه. یعنی کسانی نباید بگیرند، کسانی کمتر و کسانی بیشتر بگیرند. قانون ناقص اجرا شده و اکثر جامعه یک عدد یکنواخت را دریافت می‌کنند. البته یارانه معیشتی از سال گذشته اندکی تفاوت ایجاد کرد. عمده این اتفاق معطل همان بانک اطلاعات رفاهی است و جزء برنامه‌های ماست که به سمت توزیع هدفمند یارانه حرکت کنیم. اینها سیاست‌هایی است که صرفا در اختیار ما نیست و هیات دولت باید درباره‌اش تصمیم بگیرد، اما به طور کلی این جهت‌گیری را داریم که کسانی که نیازمندی بیشتری دارند یارانه بیشتری دریافت کنند.»
عبدالملکی اولین نفری نیست که این حرف را می زند و قطعا آخرین هم نخواهد بود چون تجربه سال های گذشته نشان داده دولت ها فقط در ابتدای ورود درباره موضوعات مورد توجه جامعه صحبت می کنند تا بتوانند اعتماد آنها را جلب کنند و بعد از آن دیگر خبری از این صحبت ها نخواهد بود و طبق روال امور برپایه منافع گروهی یا حداقل، گذران روزها و ماهها و سالها بدون اتخاذ تصمیمات کاربردی پیش می رود!

سیاست 420 هزار میلیاردی بی ثمر
بیش از ۱۰ سال است که رقم یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی تغییر نکرده و تعداد جمعیت دریافت کننده هم تقریبا ثابت بوده است، بر همین اساس می توان گفت که با توجه به اینکه دولت ها اعلام کرده اند ماهانه 3500 تا 3700 میلیارد تومان پرداخت یارانه صورت گرفته با حساب و کتاب ساده می توان درک کرد که در این ۱۰ سال بیش از 420 هزار میلیارد تومان برای یارانه هزینه شده است! نتیجه این اتفاق چه بوده است؟ این که مبالغ فراوانی که میشد صرف بهبود زیرساختها و ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی شود، صرف پرداخت یارانه نقدی به خانواده ها شد و به دلیل بی ارزش شدن پول ملی، امروز یارانه از یک دبه ماست ارزش کمتری دارد!
این تنها بخشی از سرمایه های کشور است که با کج سلیقگی بدون هیچ نتیجه ای به هدر رفته است و صدها از این نمونه ها در کشور وجود دارد. سازمان های زیادی هستند که سالانه بودجه هایی چند صد میلیاردی بدون یک ريالی خروجی می گیرند حتی مالیات هم نمی دهند و آنها هم در این دست از هدررفت سرمایه های کشور قرار دارند، به عبارت دیگر اگر سرمایه های کشور تحت برنامه ریزی مدون و شفاف هزینه می شد امروز بخش بزرگی از مردم دهک های پایین که در فقر دست و پا می زنند می توانستند از زندگی بهتری برخوردار باشند. 
کد مطلب: 155372
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *