۰
جمعه ۲ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۰
ایران به سوگ علی لندی، اسطوره امروزین خود نشست

مرگ سیاوش در آتش

دوره قهرمان‌های اسطوره ای برای جوامع انسانی سر آمده است. دیگر نه نسل امروز در جهان غرب به ابرقهرمان‌های یونانی همچون هرکول و آشیل افتخار می‌کند؛ و نه برای ایرانیان قهرمانان شاهنامه همچون رستم و سیاوش واقعیتی ملموس هستند. قهرمان‌های امروز جوامع بشری در کوه المپ زندگی نمی‌کنند و هفت خوان ندارند؛ آدم‌هایی هستند مثل بقیه و فقط در بزنگاهی حساس، زمانی که نیاز به از خود گذشتگی است، خود را نشان می‌دهند و همچون سیاوش به دل آتش می‌زنند و رستم وار زندگی دیگران را نجات می‌دهند. قهرمانان امروز نه روئین تن هستند و نه عمر طولانی دارند؛ پوست و گوشت و خونی چون دیگران دارند و همین هم آنها را برتر از اسطوره‌ها می‌نشاند و برای نسل امروز و فردا ماندگار می‌کند. داستان «علی لندی» پسر 15 ساله ایذه ای، داس
مرگ سیاوش در آتش
دوره قهرمان‌های اسطوره ای برای جوامع انسانی سر آمده است. دیگر نه نسل امروز در جهان غرب به ابرقهرمان‌های یونانی همچون هرکول و آشیل افتخار می‌کند؛ و نه برای ایرانیان قهرمانان شاهنامه همچون رستم و سیاوش واقعیتی ملموس هستند. قهرمان‌های امروز جوامع بشری در کوه المپ زندگی نمی‌کنند و هفت خوان ندارند؛ آدم‌هایی هستند مثل بقیه و فقط در بزنگاهی حساس، زمانی که نیاز به از خود گذشتگی است، خود را نشان می‌دهند و همچون سیاوش به دل آتش می‌زنند و رستم وار زندگی دیگران را نجات می‌دهند. قهرمانان امروز نه روئین تن هستند و نه عمر طولانی دارند؛ پوست و گوشت و خونی چون دیگران دارند و همین هم آنها را برتر از اسطوره‌ها می‌نشاند و برای نسل امروز و فردا ماندگار می‌کند.
داستان «علی لندی» پسر 15 ساله ایذه ای، داستان یکی از همین قهرمان‌ها است. نوجوانی که در گوشه ای از شهرشان زندگی می‌کرد و این روزها باید دوباره به فکر درس و مدرسه بود؛ اما یک اتفاق نشان داد که او نه یک نوجوان معمولی، که یکی از قهرمان‌های روزگار ماست. داستان کوتاه قهرمانی او از ساعتی آغاز شد که او در خانه خاله اش متوجه آتش سوزی در خانه همسایه می‌شود. 
علی با وجود اینکه می‌دانست اگر نزدیک شود در آتش می‌سوزد با شجاعت به دل آتش زد. او برای جلوگیری از وقوع انفجار، کپسول پیک نیک را برداشت و با خود به خانه خاله‌اش برد تا از تراس بیرون بیندازد. حین جابه‌جایی زبانه‌های آتش به لباس‌هایش می‌گیرد و از طرفی نیز تراس حفاظ داشت و در نهایت علی نتوانست کپسول پیک نیک را درست بیرون پرتاب کند و دوباره کپسول و زبانه‌های آتش به سمت خودش برمی‌گردد. در این شرایط حواس حاضران در این حادثه به زن سالمند و دخترش بوده و متوجه سوختگی نوجوان فداکار نشدند. با شدت گرفتن سوختگی، علی روی فرش غلت می‌خورد تا آتش خاموش شود که نشد. پسرخاله و دخترخاله هم‌سن و سال علی با دیدن این وضعیت، او را وارد حمام کردند و سرانجام آتش خاموش شد.
عموی علی لندی در گفتگویی ر در این خصوص گفت: این آتش سوزی در یک ساختمان چند واحده رخ داد و علی خانه خاله اش بود، اما هنگامی که آتش سوزی رخ داد و صدای کمک خواستن همسایه را شنید فورا خودش را به واحدی که دچار حریق شده بود رساند؛ فورا یک پتو به روی یکی از خانم‌ها انداخت و سپس به سراغ کپسول مشتعل رفت و آن را برداشت تا از محل دور کند، اما آتش او را هم سوزاند.
او افزود: دختر خاله‌های علی فورا سعی کردند تا با پاشیدن آب روی بدن نحیف این نوجوان تا زمان رسیدن آمبولانس از سوختگی بیشتر او جلوگیری کنند؛ پس از مدتی خودروی اورژانس نیز از راه می‌رسد و بعد از انتقال علی به بیمارستان با انجام اقدامات اولیه از ایذه به اهواز منتقل شد، اما به درخواست ما نیز به بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان منتقل و هم اکنون در بخش «آی سی یو» تحت مراقبت‌های ویژه قرار دارد.
عموی این قهرمان ایذه‌ای با بیان اینکه علی ۹۱ درصد دچار سوختگی شده است، گفت: با این حال علی به ما گفته بود که هر شخص دیگری نیز به جای من بود همین کار را می‌کرد و اگر دوباره چنین اتفاقی رخ دهد باز هم همین کار را انجام خواهم داد.
پس از آن، تا دوازده روز علی سراپا در میان پانسمان‌های سوختگی، برای زندگی جنگید؛ اما آتش بر گوشت و پوست او کارگر افتاد و قهرمان کوچک امروز ایذه ای را از انسان‌ها گرفت، و همین او را جایگاهی بالاتر از سیاوش می‌دهد که به آتش زد و سربلند بیرون آمد. حتی جایگاهی بالاتر از دهقان فداکار که لباسش را آتش زد تا مسافران قطار را نجات دهد.
علی لندی در ابتدا به دلیل سوختگی زیاد بستری و پس از اقدامات اولیه در بیمارستان طالقانی اهواز برای سیر مراحل درمان خود به بیمارستان امام موسی کاظم (ع) اصفهان اعزام می‌شود. اما ساعت ۱۲ اول مهر دارفانی را وداع گفته و آسمانی می‌شود.
داوود لندی، پدر علی در روزهای بستری بودن علی در گفتگویی عنوان کرد: از سر تا پای پسرم سوخته و شرایط سختی دارد. اوایل حالش زیاد خوب نبود اما با تلاش پزشکان وضعیتش بهتر شده است. عمق جراحت‌های او زیاد است و کادر پزشکی منتظر هستند تا عمق سوختگی‌ها کمتر شود تا بتوانند او را جراحی کنند. او آمادگی جراحی را ندارد و اکسیژن خونش مدام بالا و پایین می‌شود
پدرعلی درباره واکنش‌ها به فداکاری پسرش در شبکه‌های اجتماعی و اینکه همه به تعریف از او پرداخته‌اند، می‌گوید: این لطف مردم است. در این مدت افراد زیادی پیام داده‌اند و از علی و کاری که کرده تشکر کرده‌اند. 
او که به‌جز علی دو فرزند دیگر نیز دارد، ادامه می‌دهد: علی دومین فرزندم است. به‌جز او دو دختر ۱۹ساله و ۸ساله دارم. پسرم با اینکه سن زیادی ندارد اما همیشه برای کمک کردن به مردم داوطلب است. روحیه‌اش طوری است که همیشه دوست دارد به مردم کمک کند و به‌خاطر کمک کردن حتی حاضر شد جانش را به خطر بیندازد. من به علی افتخار می‌کنم.
در این مدت تنها خانوادع علی نبودند که به او افتخار می‌کردند؛ در این ایام در فضای مجازی تمجید از قهرمان کم سن و سال ایذه ای بسیار به چشم می‌خورد و پس از درگذشت او نیز بسیاری داغدار او شدند. 
قهرمانان امروز ایران زمین نه از اسطوره‌ها می‌آید و نه میان مسئولان پرادعا است. علی لندی و امثال او قهرمانهای امروز ایران زمین هستند؛ یاد و خاطره شان همواره گرامی. 
زهرا تاجیک
کد مطلب: 156175
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *