۰
جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۳۲
صحبتهای فاطمه تندگویان درباره اعظم طالقانی به مناسبت سالگرد درگذشت او

از کار خیر برای خود پیراهن ندوخته بود

فاطمه تندگویان معتقد است آن چیزی که بیشتر از همه درباره اعظم طالقانی پر رنگ است، گذر شخصیتی از «من» و «منیت» است.
از کار خیر برای خود پیراهن ندوخته بود
فاطمه تندگویان معتقد است آن چیزی که بیشتر از همه درباره اعظم طالقانی پر رنگ است، گذر شخصیتی از «من» و «منیت» است. تندگویان، خواهر شهید محمد جواد تندگویان وزیر اسبق نفت سابقه سال‌ها مديريت در بخش‌هاي مختلف آموزش و پرورش را در كارنامه خود دارد و از دو دهه پیش نیز مسئولیت بنیاد خیریه‌ ریحانه در زمینه فقرزدايي از زنان سرپرست خانوار بر عهده او است، بر همین اساس با فعالیت‌های اعظم طالقانی در این‌باره آشنا است. او همزمان با دومین سالگرد اعظم طالقانی درباره فعالیتهای خیریه دختر بزرگ آیت ا.. طالقانی میگوید:« از کار خیر برای خود پیراهنی ندوخته بود و به دنبال نام و نشان برای خود نبود و اگر سهمی در کار خیر داشت برای رضای خدا بود.»

-  خانم طالقانی در بیشتر مراسم و برنامه هایی اجتماعی و سیاسی حاضر میشد، این حضور چه ویژگی داشت؟
هر کار خیر یا فعالیتی در حوزه زنان انجام میشد، برای ایجاد فرصت مشارکت و حضور بیشتر زنان در آنجا حضور داشت. مراسمی در حوزه اجتماعی و سیاسی نبود که حاضر نشود و حضور او هم هیچ وقت منفعل نبود. چند سال پیش مراسم افطاری آقای روحانی با ویلچر آمد و همانجا هم با صلابت و استحکام خطاب به او گفت، شما برای زنان چه کردید؟ برنامهتان چیست؟  او از هر فرصتی برای طرح مطالبات استفاده می‌کرد. در همان جلسه به روحانی گفت؛ با گذشت دو سال از حضور این دولت، برنامه‌ای برای زنان اجرا نشد، دو سال باقیمانده را می‌خواهید چه کنید؟  هیچ وقت در مدح و تحسین کسی صحبت نمی‌کرد و در عین حال سخنانش بسیار مودبانه بود. جسارت و شجاعت داشت و پیشرو بود. در دوره‌های مختلف با ثبت نام در ریاست جمهوری تابوشکنی می‌کرد، می‌دانست رد می شود ولی ناامید نمی‌شد. این روحیه مداومت بر خواسته به حق، استقامت و پیگیری زنی را نشان می‌داد که جنبه‌های اعتقادی محکم داشت و روشنفکر بود. با دنیای بیرون در ارتباط بود و می‌فهمید که تعاملات جهانی به چه سمت و سویی می‌رود، پس در آن جهت تلاش می‌کرد. 
-  تیپ‌های مختلف فکری و ظاهری چه برخوردی با او داشتند؟ 
حلقه وصلی میان گروه‌های مختلف نهضت آزادی، اصلاح‌طلب، جبهه مشارکت و غیره بود. وقتی در بین آنها بود حلقه‌ای از نحله‌‌های فکری مختلف به دور او شکل می‌گرفت. ظرفیت وجودی اعظم طالقانی وسعت پذیرش اختلاف نظرها را داشت، البته نه به معنای تسلیم بلکه او راه گفت و گو را باز می‌کرد. به رغم اینکه پوشش چادر داشت ولی در هر جمعی، تیپ‌های مختلفی برای رفتن به سمت خانم طالقانی تلاش می‌کردند تا نشان دهند که او را قبول و باور دارند. کمتر کسی را – به ویژه در بین زنان- داشتیم که مورد قبول همه تیپ‌های شخصیتی باشد. با وجود این جایگاه، در جمع فروتن و متواضع برخورد می‌کرد، وقتی وارد می شد، هر جایی که خالی بود می‌نشست، دنبال مطرح شدن نبود ولی همه مثل پروانه دور او جمع می‌شدند. این جایگاه، لطفی بود که خداوند بابت رفتار، کلام و تفکر او در قلب‌ها جاری کرده بود و بدون اینکه تلاش کند همه او را دوست داشتند. این الگوی رفتاری برایم لذت بخش بود در صورتیکه مثلا فلان فرد، برایش خیلی مهم بود که کجا بنشیند. 

-  به نظر شما در طول این مسیر تغییراتی هم داشت؟
همانی بود که بود. من هیچ تفاوتی در رفتار و گفتار و منش خانم طالقانی 20 سال پیش با خانم طالقانی 5 سال پیش نمیدیدم. با گذر ایام و تغییر احوال دولتها و شرایط، خط مشی او تغییر نمیکرد و همیشه یک جور بود. این صداقت یکپارچگی درون و بیرون بسیار ارزشمند بود و به آدم حس امنیت و آرامش درونی میداد. آدم حس میکرد با کسی روبروست که بدون ریاکاری خودش است. شمایل خانم طالقانی به عنوان زنی اصولگرا به معنای پاینبدی به باورهای دینی بود و همان شکلی را داشت که قبل از انقلاب داشت ولی از سوی دیگر در تفکر روشنفکری در حوزه زنان، خیلی از پیشروتر از سایر زنان بود. ما که پرتوی از قرآن را خوانده بودیم با تفکر آقای طالقانی آشنا بودیم و می‌دانستیم نگاه قرآن به زن چیست. فکر کنید خانم طالقانی در نشست و برخواست این تفکر را از آقای طالقانی گرفته بود بنابراین از همان بدو انقلاب مطالبی که مطرح می‌کرد مبتنی بر نگاه توسعه‌ای به زنان و جریانی جدی برای حضور زنان در صحنه‌های اجتماعی بود. قبل از اینکه آقای روحانی رییس جمهور شود، جلسه‌ای برگزار شده بود؛ از همه گروههای سیاسی دعوت کرده بودند و خانم طالقانی هم آمده بود. در همان جلسه گفت: اول برنامه‌شان را ارائه دهند ما ببنیم برای زنان می‌خواهند چه کنند؟ آیا باز هم مثل گذشته شعار است یا به برنامه ملی تبدیل می‌شود؟ تا کی باید به شعارها بسنده کنیم؟ این صحبت‌های خانم طالقانی فضای جلسه را به کلی تغییر داد.

-  در امور خیریه چطور بود؟
از کار خیر برای خود پیراهنی ندوخته بود و به دنبال نام و نشان برای خود نبود؛ اگر سهمی در کار خیر داشت برای رضای خدا بود. حدود سال 94 سازمان ملل نشستی داشت و ان.جی.او ها میتوانستند در آن نشست حضور داشته باشند. ما مقام مشورتی نداشتیم ولی خیریه خانم طالقانی مقام مشورتی داشت. خانم مولاوردی با او صحبت کرد تا ما در کنار بنیاد خیریه آنها قرار بگیریم. با خیلی از خیریههای دیگر هم صحبت کرده بود ولی همه پاسخ رد داده بودند ولی خانم طالقانی گفته بود، ما استقبال میکنیم، بیایند و تابلوی خود را هم داشته باشند. در ادامه، شرایطی پیش آمد که خیریه او نتوانست در این برنامه شرکت کند بنابراین به ما گفتند شما میتوانید بروید. نماینده ما با تابلوی خیریه آنها رفت در نشست سازمان ملل شرکت کرد و برنامه خود را ارائه داد. این ماجرا به من ثابت کرد که خانم طالقانی «من» نیست و سالهاست که از «من» عبور کرده است؛ نه تنها در فعالیت سیاسی و اجتماعی بلکه در چیزی که آن را با دست خود ساخته و بزرگ کرده و هویتی به نام خیریه دارد. 

-  خط قرمز اعظم طالقانی در زندگی اجتماعی چه چیزی بود؟ 
برای او مهم بود که جلسات با نیت خیرخواهانه و اجتماعی تشکیل شده باشد و نگاه ابزاری به او نشود. دنبال تعریف و تمجید نبود؛ در دوره خانم مولاوردی بزرگداشت خیلیها برگزار شد ولی فکر میکنم درباره ایشان موفق به برگزاری بزرگداشت نشدند. از اینکه استفاده ابزاری از او شود، مورد مدح و ثنا قرار بگیرد یا رابطه مرید و مرادی داشته باشد پرهیز میکرد. خانم طالقانی با بقیه افراد، خیلی عادی و بدون اینکه ابهتی احساس کنند، برخورد می‌کرد در حالیکه برخی افراد رفتارشان متکبرانه است و از آدمها فاصله میگیرند.

نیره خادمی
کد مطلب: 157246
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *