۱
چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۹
گزارش "مردم سالاری" از سیاستهای ناکارآمد برای رفع بحران پیری جمعیت

قطعه گمشده پازل سیاست تشویق به فرزندآوری

ایران یکی از کشورهایی است در دوره کاهش جمعیت قرار گرفته و این امر به نگرانی هایی برای پیرشدن جمعیت کشور در سال های آینده دامن می زند؛ همین موضوع باعث شده تا مجلس و مجموعه دولت برای تشویق مردم به فرزندآوری، سراسیمه تصمیم بگیرند و سیاست های غیرهمسویی را مطرح کنند!
قطعه گمشده پازل سیاست تشویق به فرزندآوری
ایران یکی از کشورهایی است در دوره کاهش جمعیت قرار گرفته و این امر به نگرانی هایی برای پیرشدن جمعیت کشور در سال های آینده دامن می زند؛ همین موضوع باعث شده تا مجلس و مجموعه دولت برای تشویق مردم به فرزندآوری، سراسیمه تصمیم بگیرند و سیاست های غیرهمسویی را مطرح کنند!
براساس آمارهای رسمی نرخ باروری کشور (میانگین تعداد فرزندان یک زن) به حدود ۱.۶ فرزند به ازای هر زن رسیده است. درحالیکه در سال ۱۳۶۵، نرخ باروری ۶.۵ فرزند به ازای هر زن بود. این حجم کاهش باروری در ایران شاید در دهه های 60 و 70 با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تناسب داشت ولی امروز این شعار نقد شده و جایش را «فرزند بیشتر، زندگی شادتر» گرفته است که البته دیگر کارایی ندارد.
عوامل مختلفی در کاهش نرخ باروری در ایران دخیل هستند که عمده آنها ناشی از عملکرد دولت ها در ایجاد وضعیت حاضر است. مشکلات اقتصادی، ناامیدی از آینده، فقر، فساد مسئولان، بی اعتمادی مردم به دولت و سیاست های تشویقی چندپارچه و نامنظم و عدم اطمینان مردم از اجرای آنها و ... همگی در کاهش نرخ باروری تاثیرگذار بوده اند.
 
نگاهی به سیاست های تشویقی
یکی از قدیمی ترین سیاست های تشویقی برای افزایش نرخ باروری؛ دادن یک میلیون تومان برای هر فرزند در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بود که البته هیچگاه اجرایی نشد. سیاستی که به بی اعتمادی بیشتر مردم به دولت در راستای حمایت از افزایش جمعیت دامن زد. در آن سال ها حتی برنامه ای برای حمایت از خانواده هایی که چند قلو داشتند هم مطرح شد، اما هیچگاه به سرانجام نرسید.
در دوران حاضر هم با وجود جدی تر شدن مشکلات کاهش و پیر شدن جمعیت سیاست های چندپارچه ای مطرح شده است که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا اجرایی. دادن وام 10، 20 و 30 میلیونی به فرزند اول تا سوم، دادن زمین رایگان 150 متری که بعدا مشخص شد رایگان نیست و افراد برای گرفتن این زمین باید هزینه کنند و وام برای ساخت خانه بگیرند، دادن خودروی رایگان به مادران که آن هم دروغ از آب درآمد و مادران باید نصف هزینه خودرو را بدهند تا صاحب آن شوند و مابقی را قسطی تسویه کنند، پرداخت وام 100 میلیونی به کسانی که تا پایان سال ازدواج کنند یا دادن مجوز ثبت نام مجردها در طرح مسکن ملی به شرط تاهل تا زمان تحویل، مرخصی زایمان برای زنان شاغل و پرداخت هزینه های زایمان و ... که درمورد هیچکدام نمونه اجرایی وجود ندارد! این درحالیست که هنوز موانع ازدواج جوانان برطرف نشده و دولت به دنبال مرحله بعد از ازدواج است!
در بسیاری از کشورهایی که دغدغه رشد جمعیتی وجود دارد مشوق های واقعی و قابل اجرایی در نظر گرفته شده است؛ نمونه آن پرداخت تمام هزینه های فرزند و مادر تا 5 سالگی کودک، تامین مسکن، تامین شغل و افزایش درآمد خانواده با پرداخت حقوق به مادر برای نگهداری از فرزند، کاهش مالیات و هزینه های سربار خانواده، رایگان شدن هزینه های درمان و سلامت و پرداخت یارانه های طولانی مدت و ... است.
نکته حایز اهمیت در سیاست های تشویقی فرزندآوری در ایران موقتی و متغیر بودن آنها است؛ به عبارت دیگر سیاست هایی هم که در حال حاضر مطرح شده هیچگونه ضمانت اجرایی ندارند و هر کسی در هر مقامی وعده هایی غیر از آنچه قبل اعلام شده؛ اعلام می کند که اصلا معلوم نیست چطور قرار است اجرایی شود. ضمن اینکه با توجه به ماهیت کلی این سیاست ها که برمبنای پرداخت وام است مشخص نیست که از چه منابعی قرار است تامین شود که در میانه راه با مشکل مواجه نشود.
 
قطعه گمشده پازل تشویق به فرزندآوری
مشکلات اقتصادی و بی ثباتی وضعیت کشور؛ ریشه نگرانی مردم بویژه زوج های جوان برای فرزندآوری است که در هیچ یک از مباحث فرزندآوری در مجلس و دولت و نهادهای مرتبط جایی ندارد! مسئولان به گونه ای صحبت می کنند که انگار مشکلی در کشور وجود ندارد. درحالیکه حتی اگر تسهیلات حمایتی دولت از خانواده فراهم شود باز هم به دلیل وجود مشکلات عدیده در بخش اقتصاد کشور کارایی لازم را نخواهد داشت. رشد نرخ تورم و رسیدن آن به بیش از 47 درصد در کشور و رشد روزافزون قیمت ها و هزینه ها و عدم ثبات شغلی و نرخ پایین دستمزدها و فقر شدید خود از موانع جدی برای ازدواج و فرزندآوری هستند.
صرفا مقایسه ای کوچک از آنچه بر سر هزینه های اولیه نگهداری یک کودک آمده نشان می دهد که ترس از عدم توانایی در تامین هزینه های فرزندآوری چندان بیجا هم نیست. برای نمونه پوشک بچه در سال 98 نهایتا 20 تا 50 هزار تومان هزینه داشته ولی این هزینه در سال 1400 به 120 تا 150 هزار تومان رسیده است و اگر هفته ای یک بسته پوشک مصرف شود چیزی حدود 600 هزار تومان در ماه از حقوق خانواده صرف فقط این قلم از نیاز کودک خواهد شد. هزینه های درمان، معاینات هفتگی و ماهانه کودک و مادر، هزینه های خورد و خوراک و پوشاک و ... را هم اضافه کنیم می تواند بیش از دریافتی خانواده خرج روی دست خانواده ها بگذارد.
رشد روز افزون نرخ تورم، بی ثباتی قیمت ها، نااطمینانی از وضعیت کشور و ... همگی باعث می شوند تا دست و دل خانواده ها به فرزندآوری نرود. به نظر می رسد دولت و مجلس و مجموعه حاکمیت باید به جای دادن وعده هایی که عملی نمی شوند و حتی منابعی برای تامین آن ندارند به بهبود وضعیت اقتصاد کشور جدی تر بیندیشند و با برداشتن موانع ازدواج در ابتدا با ثبات بخشی به شرایط اقتصادی و فراهم ساختن بهبود وضعیت معیشت و درآمد مردم و ایجاد اطمینان از آینده کشور؛ اجازه بدهند تا خود مردم با سنجش موقعیت اقتصادی برای فرزندآوری اقدام کنند.
در شرایط حاضر نه سیاست های تشویقی بی ثبات و نه فشار از طریق ممنوعیت های پیشگیری و سقط قانونی و غربالگری و نه بیان نگرانی از پیری جمعیت نمی توانند مردم را برای فرزندآوری مشتاق کنند. تا زمانیکه شرایط حاضر اصلاح نشود نمی توان از مردم برای همراهی در این مسیر انتظاری داشت.
گزارش: مانی هدایت
 
 
کد مطلب: 157650
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *